درسهای یک خروج بیفرجام
نویسنده:
بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
نه تنها دولت ایران، بلکه بیشتر شهروندان این کشور، احتمالاً خارج کردن مجاهدین(منافقین) از فهرست گروههای تروریستی را دقیقاً همینطور که هست تفسیر میکنند: یکی دیگر از اقدامات خصمانه آمریکا علیه کشورشان. صحبت کریستین ساینس مانیتور درباره سازمان مجاهدین خلق (منافقین) صحیح است که «آنها در ایران بسیار منفور هستند.» با این حال دولت آمریکا رسماً و به طور واضح اقدام میکند به مشروعیت بخشیدن به این گروه، اگر نگوییم حمایت از آن.
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یک گروه معارض دولت ایران است که وزارت خارجه آمریکا در ۱۵ سال گذشته آن را در «فهرست سازمانهای تروریستی خارجی» خود قرار داده بود. زمانی که آمریکا در سال ۲۰۰۳ با متهم کردن صدام به حمایت از «تروریسم بینالمللی» قصد داشت حمله خود به عراق را توجیه کند، یکی از دلایل اصلیاش پناه دادن دولت عراق به این گروه بود.
اکنون که خارج کردن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از فهرست تروریستی را به طور رسمی اعلام کردهاند، جا دارد ببینیم این رویداد چه درسهایی به ما میآموزد.
درس اول: در آمریکا یک نظام قضایی مجزا برای مسلمانان وجود دارد.
طی دهه گذشته در آمریکا، تعداد فراوانی از مسلمانان را به جرم «حمایت مادی» از گروههای تروریستیِ تعیین شده به سالها حبس محکوم کردهاند. در اینجا منظور دستگاه قضایی از «حمایت مادی» صرفاً برقراری تماس ساده و اغلب تصادفی با یک گروه تروریستی است، ارتباطی که بسیار کماهمیتتر از حمایت مقامات سابق هر دو جناح سیاسی آمریکا از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) میباشد.
نیاز به گفتن نیست که این چهرههای سیاسی و مطبوعاتی در چند سال گذشته در ازای سخنرانی به نفع سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مبالغ قابل توجهی پول نقد دریافت کردهاند و از آن پس مجدّانه و با هیاهوی فراوان برای خارج کردن این گروه از فهرست تروریستی تلاش کردهاند. بااینحال، دستگاه قضایی، این عمل سیاستمداران آمریکایی را «حمایت مادی» از گروههای تروریستی درنظر نمیگیرد و تحقیقات وزارت خزانهداری نیز درباره منبعی که به سیاستمدارانی نظیر اد رندل پول پرداخت کرده، ره به جایی نمی برد.
نکته کنایهآمیز ماجرا این است زمانی که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در فهرست تروریستی بود، تحقیقات وزارت خزانهداری منجر به پیگرد قضایی نشد و اکنون که گروه در آستانه بیرون آمدن از فهرست است چطور میتوان توقع داشت که علیه حامیان آن اعلام جرم کنند. بر اساس قوانین آمریکا بیرون آمدن مجاهدین (منافقین) از فهرست گروههای تروریستی نباید بر مجرم بودن احتمالی حامیان آنها تأثیر بگذارد. خارج شدن متعاقب یک گروه از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی، حمایت مادی از آن را در زمانی که در لیست قرار داشته، قانونی نمیکند.
درس دوم: دولت آمریکا مخالف تروریسم نیست بلکه از آن طرفداری میکند. تاریخچه فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و فهرست دولتهای حامی تروریسم روشن است، یک کشور یا گروه در فهرست قرار میگیرد وقتی که از خشونت علیه منافع آمریکا استفاده میکند و آن کشور یا گروه از فهرست خارج میشود وقتی از همان خشونت برای منافع آمریکا استفاده میکند. فهرست تروریستی آمریکا فهرستی نیست که شامل تروریستها باشد، بلکه فهرست دولتها و گروههایی است که از قدرت خود برای سرپیچی از دستورات آمریکا استفاده میکنند.
برای مثال به گفته رمی برولین، پژوهشگر روزنامه نیویورک تایمز، دولت عراق در اوایل دهه ۱۹۸۰ در فهرست تروریستی قرار گرفت زیرا با شوروی متحد شده بود و در اواسط دهه ۱۹۸۰ از فهرست خارج شد زیرا آمریکا میخواست آن را علیه ایران تأمین مالی و مسلح کند، سپس در اوایل دهه ۱۹۹۰ به لیست برگشت زیرا آمریکا میخواست به آن حمله کند!
و حالا ما با گروهی طرفیم که حداقل به گفته برخی از روزنامهنگاران، اقدامات تروریستی خود را شدت بخشیده است. با این حال چون با آمریکا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در برابر دشمن اصلی آنها (ایران) متحد شده است، آنرا از فهرست گروههای تروریستی خارج میکنند. بدین ترتیب این گروه، به طور حیرتانگیزی، دیگر «تروریست» محسوب نمیشود.
درس سوم: «تروریسم» در گفتار سیاسی بیمعنیترین و بنابراین، مستعدترین واژه برای دستکاری است.
دولت آمریکا صراحتاً اعلام میکند تصمیمش برای خارج کردن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از فهرست تروریستی ربطی به این ندارد که گروه اقدامات تروریستی را کنار گذاشته است، یا خیر. در عوض، آنها از جایزه «خارج شدن از فهرست» و تهدید «ماندن در فهرست» استفاده میکنند تا رهبران مجاهدین (منافقین) را تحت فشار قرار دهند تا اردوگاه [سابق] خود در عراق را ترک کنند. اما اجرای این درخواست دولت آمریکا چه ربطی دارد به کنارگذاشتن تروریسم؟ باید گفت فهرست تروریستی آمریکا هیچ ربطی به تروریسم ندارد. فهرست تروریستی فقط روشی است برای تشویق کسانی که از دستورات آمریکا اطاعت میکنند و تنبیه آنهایی که از این دستورات سرپیچی میکنند.
درس چهارم: تخاصم بین آمریکا و ایران عموماً از جانب آمریکاست.
طی دهه گذشته، آمریکا ایران را تقریباً به طور کامل محاصره نظامی کرده، در شرق و غرب مرزهای این کشور دو حمله زمینی گسترده انجام داده است. رئیس جمهور آمریکا و دولت اسرائیل همچنان در اظهارات رسمی خود ایران را تهدید به حمله نظامی میکنند.
و اکنون آمریکا گامی کلیدی برداشته است تا به گروهی که هدف اصلیاش را سرنگونی دولت ایران اعلام کرده و در جنگ صدام علیه ایران در کنار وی به این کشور حمله نموده است، امکان دهد [رسماً] از کمکهای مالی و نیز احترام در حوزه بینالمللی بهرهمند شود. تصور کنید چنانچه ایران برای مشروعیت بخشیدن به یک گروه شورشی آمریکا، که همّ آن سرنگونی دولت باشد و تاریخچهای از اقدامات خشونتآمیز در خاک این کشور داشته باشد اقدام میکرد، با چه پاسخی از سوی آمریکا روبرو میشد.