معمای آلترناتیو!

نویسنده: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
جستجوی بی نتیجه آمریکا برای جایگزین جمهوری اسلامی
آلترناتیو؛ یافتن، پشتیبانی و رسمیت دادن به آن، در سیاست آمریکا در مقابل ایران یک موضوع بسیار مهم بوده و هست.
انتخاب، محک زدن و ارزیابی مدعیان مخالفت و مبارزه با جمهوری اسلامی برای برگزیدن «جایگزین رسمی» یکی از ظریف ترین موضوعات دیپلماتیک هیئت حاکمه آمریکا است.
اگرچه تاکتیک عمومی آمریکا در مسیر مبارزه با حکومتهای مستقل و مردمی، رسمیت دادن به مخالفان آن دولت و برقراری گفتگو با آنان با هدف «مشروعیت سازی» برای اپوزیسیون و تضعیف بنیان های این حکومت ها بوده است لیکن با آن که تمام نهادهای آمریکا گروه های مخالف ایران را زیر ذره بین قرار داده اند، تا کنون نتوانسته اند چنین نیرویی را پیدا کنند، و عجیب این است که مدعیان آلترناتیوی در میان گروههای مخالف ایران از هر کشور دیگری بیشترند!
انتخاب آلترناتیو؛ موضوعی است ورای استفاده سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از کلیه گروهها و افراد مخالف ایران- با هر ماهیتی- در طرح ها و توطئه هایی که علیه کشورمان دارند.
آنچه باعث این ناتوانی شده است، وجود پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، اقتدار ملی و نقش مردم در پشتیبانی و حمایت از حاکمیت است. تا آنجا که کارشناسان آمریکایی اگرچه صراحتاً به جایگاه مردمی جمهوری اسلامی اعتراف نمی کنند، اما کار بررسی پرونده گروههای مخالف را با استناد به نداشتن محبوبیت مردمی و عدم جایگاه اجتماعی مختومه اعلام می کنند.
در واکنش به این واقعیت است که اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، تبلیغات فریبکارانه ای را در غرب و در باره عدم همراهی مردم با حاکمیت همواره در طول سی سال گذشته به راه انداخته است و تلاش نموده حضور میلیونی مردم را به شرکت هزاران نفر، آن هم کارمندان و دانش آموزانی که به اجبار به خیابانها کشیده می شوند، تقلیل دهد.
***
گروه تروریستی منافقین که زمانی مبارزه با آمریکا را در راس شعارهای خود قرار داده بود و در دوران سلطنت پهلوی به ترور بعضی از مستشاران نظامی آمریکا می پرداخت با چرخشی صد و هشتاد درجه ای و با پیشی گرفتن از همه گروهها و احزاب سازش کننده، در همان قدمهای اول در مبارزه با جمهوری اسلامی دست سناتورها و نمایندگان کنگره آمریکا را به گرمی فشرد و شعار مرگ بر آمریکا را از شعارهای خود حذف نمود و حتی ادعا کرد که ترور آمریکاییها در زمان شاه توسط جناح چپ سازمان صورت گرفته است!
تلاش برای جا انداختن خود به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی ایران و به رسمیت شناخته شدن توسط دولت آمریکا، از دهه هشتاد میلادی محور و اهم فعالیت سیاسی – تبلیغاتی این گروه در آمریکا را تشکیل داده است.
گروهک منافقین از سال ۱۹۸۷، خود را نزد وزارت دادگستری ایالات متحده بر طبق قانون ثبت اتباع خارجی به ثبت رساند و از همان تاریخ کوشیده است از مجاری اثرگذار این موضوع را که تنها آلترناتیو است القا نماید. زمانی وال استریت ژورنال به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «سازمان مجاهدین خلق» می کوشد از طریق نامه نگاری و تماس با مقامات کنگره آمریکا خود را تنها «آلترناتیو دمکراتیک» جمهوری اسلامی قلمداد کند.
اما در عمل، منافقین بیش از تمامی گروه هایی که تا کنون برای جلب حمایت آمریکا قدم برداشته اند، با این ارزیابی کارشناسان آمریکایی قرار گرفتند که مطلقاً هیچ پایگاهی در داخل ایران ندارند و حتی به خاطر همکاری با صدام علیه هم میهنانشان به شدت مورد تنفر مردم ایران هستند و مقامات آمریکایی را از نزدیک شدن به این گروه برحذر داشته اند.
مردود شدن در امتحان جانشینی جمهوری اسلامی ایران، باعث نشد که رهبران این گروه دست نیازشان به سوی آمریکا را کوتاه کنند، بلکه به دلیل سایر نیازهای حیاتی در مقابل کاخ سفید به سجده افتادند.
واقعیت این است که گروه تروریستی منافقین در صحنه بین الملل یک موجود اضافی است که جایی برای خود ندارد، این گروه بر خلاف اکثر گروه های اپوزیسیون در کشورهای دیگر نتوانسته قسمتی از خاک کشور را تصرف یا تحت کنترل داشته باشد؛ لذا سعی می نماید خود را در شکافهای موجود بین ایران و دشمنانش جا نماید و با هر چه گسترده و عمیق تر کردن این شکافها، زیستن را برای خود آسان نماید.
شکاف در طرز تلقی جمهوری اسلامی و دنیای غرب نسبت به یکدیگر و همچنین شکاف در روابط خاص ایران با اکثر کشورهای غربی، دو عامل عمده ای است که به منافقین امکان وجود و تحرک سیاسی فوق العاده را به طور مستقیم در اروپا و با واسطه در آمریکا داده است. آنان بارها با استفاده از شیوه های مختلف مثلاً ارائه اطلاعات محرمانه جمهوری اسلامی،‌ توانسته اند خود را مطرح سازند و در مقاطع مختلفی که روابط طرفین رو به بهبودی می رفته است با روش های متفاوت حتی دادن رشوه های کلان به سیاستمداران مانع آن شدند.
گروه تروریستی منافقین با تکیه بر نظریه قدرت با ننگین ترین روشها راه جلب حمایت آمریکا را برگزیده است. در این مسیر مصمم است تا جایی که ممکن است به آمریکا باج بدهد و آلت دست آنها واقع شود چرا که خوب می داند که هیچگاه جز با بهره دهی فراوان به غرب نخواهند توانست بهره ای از غرب بستاند.
پرونده پیش رو به بررسی ابعاد پنهان و آشکاری از ارتباط گروه تروریستی منافقین با مقامات و نهادهای آمریکا در طول سی سال گذشته می پردازد که امیدواریم مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود.