چرا می گوییم «آمریکا مرکز ترور است»؟

نویسنده: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
۲تیر، برگی از سیاهه جنایات آمریکا علیه ایران
دوازدهم تیرماه یادآور یکی از تلخ‌ترین خاطرات مردم ایران و درعین حال یکی از آشکارترین نمونه‌های نقض حقوق‌بشر از سوی دولت آمریکا است. در ۱۲تیر۶۷ برابر با سوم ژوئیه ۱۹۸۸ یک فروند هواپیمای مسافری ایرباس خطوط هوایی جمهوری اسلامی که از بندرعباس عازم دوبی بود بر فراز آبهای خلیج فارس مورد حمله یگان دریایی آمریکا مستقر در آب‌های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با دو فروند موشک ناو جنگی «وینسنس» مورد حمله قرار گرفت حامل ۲۹۸ مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از ۱۱۸ زن و کودک کشته شدند. با توجه به تجهیزات پیشرفته به کار رفته در ناو جنگی وینسنس و دلایل دیگری که با مرور حادثه و کارشناسی آن به دست آمد، عمدی بودن این جنایت ثابت شد. پرونده حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافری ایرباس هرچند به علت کارشکنی‌های دولت وقت آمریکا و سستی و انفعال مجامع بین‌المللی با تاخیر چند ساله مواجه شد اما در نهایت با پرداخت غرامت از سوی دولت وقت آمریکا مختومه شد.
اقدام وحشیانه آمریکا در انهدام هواپیمای مسافری ایران تنها نمونه‌ای است از اقدامات تروریستی که رؤسای جمهور پی‌در‌پی آمریکا علیه کشورمان مرتکب شده‌اند. جنایات دولت مردان آمریکایی علیه مردم ایران، سیاهه بلند و بالایی است: کودتا علیه دولت محمد مصدق و ضربه‌زدن به نهضت ملی‌شدن نفت ایران، تحمیل هزینه‌های گزاف برای خرید ادوات نظامی، کمک به شاه برای تأسیس ساواک و سرکوب وحشیانه اعتراضات مردمی، مسدود کردن اموال و دارایی‌های ایران در پی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، دو بار مبادرت به اجرای کودتا، چراغ سبز نشان دادن به صدام و پشتیبانی از وی برای حمله به ایران، حمله به سکوهای نفتی و انهدام سه ناوچه دفاعی کشور، ممنوعیت شرکت‌های خارجی از سرمایه گذاری در ایران، حمایت از گروه‌های تروریستی فعال در کشور، اعمال ممنوعیت و محدودیت در دسترسی ایران به فناوری‌های نوین و جنگ سایبری از جمله موارد آن است. در ادامه مواردی از سیاهه اقدامات جنایت‌آمیز آمریکا علیه ملت ایران را به اختصار توضیح داده‌ایم:
۱. در سال ۱۹۵۳ آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، توسط سی‌آی‌ای کودتایی را علیه محمد مصدق، نخست وزیر منتخب مردم ایران، ترتیب داد. پس از آیزنهاور، پنج رئیس جمهور متوالی آمریکا (به ترتیب کندی، جانسون، نیکسون، فورد و کارتر) به شاه فرصت دادند نظام فاسد و مستبد خود را به مدت ربع قرن استمرار بخشد. در خلال سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۷۸، شاه ۲۰میلیارد دلار جنگ‌افزار از ایالات متحده خریداری کرد و به این ترتیب ایران تبدیل شد به بزرگترین واردکننده جنگ افزار نظامی از آمریکا؛ موضوعی که با انتقادهای فراوانی حتی در داخل آمریکا مواجه شد. در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نیمه دوم دهه ۱۹۷۰، جیمی کارتر، نماینده دموکرات‌ها، از جرالد فورد، رئیس‌جمهور وقت، به‌دلیل فروش‌های تسلیحاتی‌اش، به ویژه به ایران، انتقاد کرد و آن را مغایر با حقوق‌بشر دانست. هرچند، کارتر وقتی که خود به قدرت رسید، همان سیاست قبلی را در پیش گرفت و رکورد فروش‌های نظامی امریکا در دوره وی به ثبت رسید. در شب سال نو ۱۹۷۸، کارتر میهمان پذیرایی ملوکانه شاه در ایران بود. در آن میهمانی، رئیس جمهور آمریکا از شاه این گونه تمجید کرد: «ایران، به اتکای رهبری شکوهمند شاه، جزیره ثبات در یکی نواحی آشوب‌زده جهان است. من شما و پادشاهیتان و رهبریتان را می‌ستایم و احترام، تحسین و عشقی را که مردم به شما ابراز می‌دارند، ارج می‌نهم.» یک سال و پانزده روز بعد، شاه درنتیجه اعتراض‌های خروشان مردم مجبور به فرار از ایران شد و ۲۶ روز بعد، انقلاب مردم ایران علیه شاه به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید.
۲. در تاریخ ۱۳آبان۱۳۵۸ دانشجویان ایرانی سفارت آمریکا در تهران را اشغال و کارکنان آن را که به جاسوسی علیه ایران مشغول بودند بازداشت کردند. در واکنش به این اقدام، آمریکا روابط خود را با ایران به‌طور کامل قطع و با محاصره اقتصادی کشور، اموال و دارایی‌های ایران را در بانک‌های آمریکایی و بانک‌های خارجی مستقر در آمریکا بلوکه کرد. با بی‌ثمر‌ماندن این اقدامات، شورای امنیت‌ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسگی طرح «اقدامات قاطع نظامی» علیه ایران را در دستور کار قرار داد. در راستای این طرح، یک گروه ویژه ۱۳۲ نفره از کماندوهای آمریکایی به اسم «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگان‌ها تشکیل شد. پس از بررسی‌های فراوان، در شامگاه چهارم اردیبهشت ۵۹ ، نیروهای دلتا فورس با هفت فروند هواپیمای غول پیکر نظامی ۱۳۰ – C و هشت فروند بالگرد نظامی مجهز آمریکایی در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» مرزهای هوایی جنوبی ایران را پشت سر گذاشته، در طبس فرود آمدند. اما چند ساعت بعد بال‌های دو هواپیمای مجهز به تسلیحات نظامی در صحرای پشت بادام طبس با برخورد به یکدیگر منفجر شدند و هشت نظامی آمریکایی کشته شدند. در پی این حادثه، آمریکایی‌ها عملیات را لغو و از خاک ایران فرار کردند. کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طی بیانیه‌ای که از طریق رادیو آمریکا در سراسر جهان پخش گردید، به شکست آمریکا در حمله نظامی به ایران اعتراف کرد.
۳. دولت آمریکا به موازات حمله نظامی به طبس، کودتایی را علیه جمهوری‌اسلامی طرح‌ریزی کرد. آمریکایی‌ها که هنوز در توهم ۲۸ مرداد سال ۳۲ به سر می بردند، می پنداشتند با ساقط کردن تهران، تمام کشور تسلیم آن‌ها خواهد بود. از این رو کودتایی را با هدف فتح تهران طراحی کردند. آغاز کودتا از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان برنامه‌ریزی شده بود و به همین دلیل پس از کشف و سرکوب به «کودتای نوژه» شهرت یافت. اهداف عملیاتی کودتا با پرواز هواپیماها از پایگاه نوژه آغاز می‌شد و محل سکونت امام خمینی(ره) در جماران، فرودگاه مهرآباد تهران، دفتر نخست‌وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران، ستاد مرکزی کمیته‌های انقلاب، پادگان‌های ولیعصر(عج) و امام حسین(ع) در طرح بمباران هوایی قرار داشتند و سپس هواپیماها با شکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت می‌دادند تا مرحله دوم کودتا آغاز شود. در این مرحله نیز باید صدا‌وسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش، پادگان حر و قصر و جمشیدیه و زندان اوین تصرف می‌شد. کلیه برنامه‌های کودتا تا ۴۸ ساعت قبل از شروع آن طبق برنامه پیش رفت اما با افشاگری یکی از خلبان‌ها خنثی شد. آمریکا به «کودتای نوژه» امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی صدام ارزیابی می‌کرد.
۴. با شروع حمله عراق به ایران، آمریکا ادعای بی‌طرفی کرد، اما در‌عمل رابطه خود را با عراق که از سال ۱۹۶۷ به خاطر جنگ با اسرائیل قطع شده بود، برقرار کرد و گسترش داد. در مارس ۱۹۸۲ (اسفند ۱۳۶۰) دولت ریگان نام عراق را از «فهرست کشورهای حامی تروریسم» خارج کرد و به تحریم تسلیحاتی و بازرگانی عراق خاتمه داد، بدین ترتیب راه برای فروش تجهیزات نظامی به آن کشور باز شد. به دستور وی در سال ۱۳۶۱ دو میلیارد دلار اعتبار در اختیار عراق قرار گرفت. همچنین پس از قطع صدور نفت عراق از خط لوله ای که از سوریه می‌گذشت، آمریکا توسط «بانک صادرات واردات» و همچنین مؤسسات مالی خصوصی ۲/۱ میلیارد دلار وام جهت احداث خط لوله عراق به بندر عقبه اردن در اختیار صدام قرار داد. آمریکا در سال ۱۹۸۴ اعلام کرد «پیروزی‌های ایران با منافع ایالات متحده مغایر است.» در ژانویه ۱۹۸۵ جرج شولتز، وزیر خارجه وقت آمریکا، اعلام کرد «ایران حامی تروریسم بین‌المللی است. لهذا از این پس دولت آمریکا به هم‌پیمانان خود فشار خواهد آورد که ارسال اسلحه به ایران را متوقف کنند.» در فوریه ۱۹۸۵ کارخانه هلیکوپترسازی «بل» ۴۵ فروند هلیکوپتر بزرگ به عراق فروخت. در همان زمان روزنامه واشنگتن پست نوشت سازمان «سیا» از طریق تماس مستقیم با مأمورین عراقی اطلاعات ماهواره‌ای از مواضع ایران در اختیارشان قرار می دهد.
۵. ایالات متحده آمریکا در شهریور ۱۳۶۶ به کشتی باری ایران موسوم به «ایران اجر» حمله و تعدادی از سرنشینان آن را شهید و مجروح کردند. در مهر همان سال پایانه نفتی «رشادت» و میدان نفتی «رسالت» در شمال این پایانه هدف حمله آمریکا قرار گرفت و نیم میلیارد دلار خسارت به آن وارد آمد. پس از این حوادث رونالد ریگان مستقیماً مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. در فروردین ۱۳۶۷ کشتی‌های جنگی آمریکا سکوهای نفتی ساسان، سلمان و نصر را در نزدیکی جزیره سیری در خلیج‌فارس منهدم کردند. در اثر این حملات، تولیدات نفت فلات قاره ایران تا میزان ۵۰‌هزار بشکه در روز کاهش یافت و یک میلیارد دلار خسارت جدید به تأسیسات نفتی ایران وارد شد. چند ساعت پس از آن، به‌دنبال درگیری چند قایق توپدار ایران با کشتی آمریکایی «ویلی تاید» در سواحل ایالات متحده، رزم‌ناوها و هواپیماهای آمریکایی ضمن واردآوردن خساراتی به یک حلقه چاه مشترک ایران و امارات، سه ناوچه «جوشن» و «سهند» و «سبلان» ایران را منهدم کردند.
۶. در تاریخ سوم جولای ۱۹۸۸ (۱۲تیر۱۳۶۷) ناو هواپیمابر آمریکایی«یو.اس.اس وینسنس» به حریم آب‌های ایران تجاوز کرده، با شلیک دو موشک زمین به هوا، هواپیمای مسافربری ایران، پرواز شماره ۶۵۵ را که به مقصد دبی در حال پرواز بود، با ۲۹۸ نفر مسافر و خدمه متلاشی نمود. از میان ۲۹۸ مسافر و خدمه هواپیما، ۱۱۸ نفر زن و کودک بودند. در پی این جنایت که از اقدامات عمدی آمریکا در خلیج فارس بود، جرج بوش پدر، معاون ریگان نه تنها اظهار تأسف نکرد و عذرخواهی ننمود بلکه به «ویلیام راجرز» فرمانده ناو آمریکایی حمله کننده به هواپیما، مدال شجاعت نیز اعطا کرد. دولت ریگان در ابتدا برای توجیه جنایت خود، هواپیما را دارای مأموریت نظامی خواند سپس با تصحیح این اتهام، مسیر حرکت هواپیما را «خارج از دالان هوایی» وانمود کرد. اما پس از آنکه مسیر قانونی هواپیما مورد تأیید سازمان بین المللی هوانوردی (ایکائو) قرار گرفت، در موضعی منفعلانه، به اشتباه خود در حمله اعتراف کرده و در پیگیری‌های بعدی ناگزیر از پرداخت غرامت شد.