سیاست‌های سیاه کاخ سفید

منبع: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
در موضوع تروریسم یکی از مباحث چالش برانگیز، «تعریف تروریسم» است. به طوری که در فرهنگ ها و قوانین کشورهای مختلف، و بعضاً در یک کشور، تعاریف متفاوتی از تروریسم وجود دارد. برای مثال، سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا هرکدام تعریف جداگانه ای از تروریسم دارند و بر اساس آن تعاریف، فهرست متفاوتی از افراد و گروه های تروریستی ارائه می کنند. در محیط های آکادمیک کشورهای غربی نیز تروریسم را به انحاء مختلف تعریف کرده اند. تروریسم در این تعاریف عبارت است از:
۱. الگوی نظام یافته ای از رفتار خشونت آمیز که به نوعی طراحی شده است تا جمعیتی مورد تهدید واقع شوند و بدین ترتیب، سیاست های دولت خاصی تحت تاثیر قرار گیرد؛
۲. عملی نهادینه شده ولی نامتعارف، که به منظور تاثیرگذاری بر رفتار سیاسی معیّنی انجام می شود و با کاربرد تهدید یا خشونت همراه است؛
۳. تقریبا ارتکاب هر عمل غیرقانونی که برای نیل به اهداف سیاسی انجام شود؛
۴. استفاده از زور، خشونت یا تهدید به منظور کسب اهداف سیاسی از طریق ایجاد وحشت، ارعاب و قوای قهریه.
در آمریکا ۳۰ نهاد دولتی شامل نهادهای مربوط به بخش کشاورزی، آموزش وپرورش، کار، خزانه داری و امنیت اجتماعی، بودجه «امنیت داخلی» دریافت می کنند و تلقی آن ها از امنیت داخلی، که بر اساس مقابله با «تروریسم داخلی» تعریف شده و تروریسم با هم یکسان نیست. به چند مورد از تعاریف نهادهای مسئول امنیت داخلی در آمریکا از تروریسم توجه کنید:
وزارت دفاع آمریکا: تروریسم عبارت است از«استفاده غیرقانونی یا تهدیدآمیز از زور و یا خشونت توسط سازمانی رادیکال علیه افراد یا اموال، به قصد ارعاب و اجبار دولت ها و جوامع، اغلب با اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک.»
دفتر تحقیقات فدرال آمریکا: تروریسم عبارت است از«استفاده غیرقانونی و یا تهدیدآمیز از زور و یا خشونت توسط سازمانی رادیکال علیه افراد یا اموال، به قصد ارعاب دولت ها و جمعیت غیرنظامی یا بخشی از آن، در پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی.»
وزارت امور خارجه آمریکا: تروریسم عبارت است از «استفاده یا تهدید به استفاده از زور برای مقاصد سیاسی در نقض قوانین داخلی یا بین المللی.»
در بیان مقام معظم رهبری، تروریسم تعریف روشنی دارد و بنابراین نمی توان آن را برای دست یابی به اهداف خاص دست کاری کرد یا به طور مغالطه آمیز به کار برد. در اندیشه ایشان تروریسم یعنى اینکه «مجموعه‏اى، سازمانى، گروهى یا دولتى‏ بخواهد کار خود را با ایجادِ ترور و وحشت و قتل و ناامنى پیش ببرد.» (۱)
مفهوم ترور اول بار پدید آمد تا اقدامات انقلابیون را در جریان انقلاب فرانسه توصیف کند. در راستای تلاش رهبران انقلاب برای ایجاد حاکمیت سیاسی و حقوقی تک آهنگ، ترور در مقام «اصل، نظام و ابزار طراحی شده توسط دولت برای تنبیه و تقاص مخالفین و درس آموزی به آن ها» کارکرد داشت. بنابراین، فهم ابتدایی از ترور، مشخصاً همان چیزی است که امروزه از ترور دولتی استنباط می شود. اگرچه درطول زمان، مفهوم ترور بازتعریف شده است و ادبیات تروریسم معمولاً به گروه هایی اشاره می کند که بخشی از ساختار دولتی نیستند. تروریسم امروزه به روشی از خشونت گفته می شود که از نظر «جامعه بین المللی» غیر مشروع هستند.
همانند تعریف تروریسم، تعریف «تروریسم دولتی» نیز از اجماع لازم در میان صاحب نظران امر برخوردار نیست. تروریسم دولتی در ایده آمریکا تقریباً غیرممکن است و نمایندگان ایالات متحده در سازمان ملل برای دهه ها اصرار داشتند که سازمان وارد آن بحث نشود؛ اما در اندیشه مقام معظم رهبری، دولت ها نیز می توانند مرتکب تروریسم شوند، که مصداق بارز آن رژیم صهیونیستی است:
«البته دولت تروریست هم داریم که به کارش «تروریسم دولتى» اطلاق مى‏شود. امروز واضح ترین نمونه دولت تروریست، رژیم غاصب صهیونیست است. وقتى به یک روستا حمله کنند، مردها، زن ها و بچه‏ها را به رگبار ببندند و یا مردها را بکشند و زن هاى تنها و بى‏پناه را در بیابان رها کنند و به آن‏ها بگویند «هرجا مى‏خواهید بروید» و سپس همه‏ خانه‏ها را آتش بزنند، یکى از بارزترین مظاهر تروریسم رخ مى‏نماید.» (۲)
مقام معظم رهبری همچنین بازی کشورهای غربی در پیداکردن مصداق برای تروریسم دولتی و چشم پوشی آن ها بر جنایاتی که رژیم صهیونیستی روزانه مرتکب می شود، محکوم می کنند:
«جالب اینجاست که چندى پیش، رؤساى هفت دولت صنعتى جهان، نشستند، ریش جنباندند و راجع به تروریسم حرف زدند. آیا شما نمى‏دانید که امروز مظهر تروریسم کیست؟! آیا شما انصاف دارید؟! آیا شما نسبت به افکار عمومى جهان، اندکى ملاحظه دارید؟! آیا شما که این‏قدر مدعى حقوق بشر هستید، انسان ها را داراى عقل و تشخیص مى‏دانید؟! امروز مظهر تروریسم دولتى و دولت تروریست در دنیا کیست؟ آن دولتى که هر روز به لبنان حمله مى‏کند و به کشتار و آدم‏ربایى مى‏پردازد کیست؟ کیست که دولتش، از اوّل براساس ترور، ایجاد وحشت و کشتار و قتل عام به وجود آمده است؟ آیا غیر از دولت اسرائیل، دولت دیگرى هم هست که از این ویژگی ها برخوردار باشد؟ دنبال تروریسم دولتى مى‏گردید؟ بفرمایید: اسرائیل! چرا در مقابل اقدامات تروریستى این دولت ساکت مى‏مانید و حتّى از آن حمایت مى‏کنید؟! چرا دروغ مى‏گویید؟! دولت غاصبِ اسرائیل، بلایى جهانى است.» (۳)
اِشکال مفهوم تروریسم

در اندیشه مقام معظم رهبری، مفهوم تروریسم، که غربی ها خود واضع و معرف آن بوده اند، ذاتاً دچار اشکال است؛ آمریکا و دیگر سردمداران استکبار، تروریسم را به نحوی معنا کرده اند که فی المثل، کشتار دسته‏جمعى و قتل عامِ مردم در اردوگاه های فلسطینى صبرا و شتیلا در یک شب، تروریسم به حساب نمى‏آید، ولی مردم فلسطین که براى دفاع از سرزمین و استیفای حق پامال‏شده خود قیام مى‏کنند، تروریست محسوب می شوند:
«چند سال قبل، گروه زیادى از مردم قاناى لبنان در مقابل دفتر نمایندگى سازمان ملل در این کشور براى شکایت جمع شده بودند؛ اما هلیکوپترهاى اسرائیلى آمدند و چند صد نفر آدم را که در میانشان زن بود، مرد بود، بچه بود، گرسنه بود، تشنه بود به رگبار بستند و همه را کشتند! آمریکایی ها این را تروریسم نمى‏دانند! بارها به لبنان آمده‏اند و افرادى را ربوده‏اند و یا کشته‏اند؛ اما هیچ‏کدام از این‏ها مصداق تروریسم نیست! دولت غاصب صهیونیستى رسماً تصویب کرد که باید عناصرى از فلسطینی ها ترور شوند، حتّى اسم ترور را آوردند، ترور هم کردند؛ ماشین‏شان را منفجر کردند و افراد متعددى را کشتند؛ اما هیچ‏کدام از این‏ها مصداق تروریسم نیست.»
مثال دیگری که ایشان اشاره می کنند، حمله موشکی ناو هواپیمابر آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج فارس است. در تاریخ سوم جولای ۱۹۸۸ (۱۲تیر۱۳۶۷) ناو هواپیمابر آمریکایی«یو.اس.اس وینسنس» به حریم آب های ایران تجاوز کرده، با شلیک دو موشک زمین به هوا ، هواپیمای مسافربری ایران، پرواز شماره ۶۵۵ را که به مقصد دبی در حال پرواز بود، با ۲۹۰ نفر مسافر و خدمه متلاشی نمود. هیچ کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی ویل راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال گرفت. (۴)
کلمه حق یراد به ا الباطل

در اندیشه مقام معظم رهبری عباراتی نظیر حقوق بشر، دموکراسی و مبارزه با تروریسم مفاهیم شریفی هستند که آمریکا و هم دستانش توانسته اند زورگویی هاى خود را در لباس آن بر دنیا تحمیل کنند:
« ...آمریکا و همدستانش توانسته اند زورگویی هاى خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آن ها می گویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده می کنند؛ می گویند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به جاى آن مى نشانند؛ می گویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بى دفاع روستاها و شهرها را آماج بمب ها و سلاح هاى خود می سازند.» (۵)
«... ادعاى قانون‏گرایى مى‏کنند، ادعاى حقوق بشر مى‏کنند، ادعاى طرف‏دارى از مظلوم مى‏کنند. خب، این‏ها حرف هاى قشنگى است، این‏ها حرف هاى جاذبه‏دارى است؛ اما حقیقت چیز دیگرى است... .» (۶)
«... انقلاب[اسلامی ایران] را به انحصارطلبى متّهم مى‏کنند، براى اینکه انقلاب از سر راه انحصارطلبى آن‏ها برخیزد. دنیا را به عنوان دهکده جهانى معرفى مى‏کنند، براى اینکه کدخدایى این دهکده را در اختیار بگیرند. شعار وحدت فرهنگى و جهانى‏گرى فرهنگى مى‏دهند، براى اینکه فرهنگ خودشان را بر تمام فرهنگ هاى عالم مسلّط کنند.» (۷)
«... امنیت در سطح دنیا و در سطح بین‏المللى، براى ملت ها امر مهمّى است. امروز در دنیا حرفى رایج شده که به نظر ما از آن حرف هاى درست است؛ ولى متأسفانه، مثل خیلى از حرف هاى درست، آدم‏هاى نادرست این حرف را به زبان مى‏آورند و اطمینان انسان را سلب مى‏کنند. این حرفِ درستِ رایج در دنیا، مبارزه با تروریسم‏ است.»(۸)
تناقض در گفتار و رفتار
مقام معظم رهبری خطاب به مردم جهان تأکید می کنند ایستادگی مردم ایران در مقابل قدرت های جهانی از این امر ناشی می شود، که ایران برخلاف زورگویان مسلط بر دنیا، از «منطق» برخوردار است. به اعتقاد ایشان یکی از نتایج برخورداری از منطق، این است که یک نظام بر حرف و ایده قانع کننده ای که دارد استوار می ماند و بر اساس آن عمل می کند. در نقطه مقابل، ایشان نشانه غیرمنطقی بودن یک نظام را تناقض در حرف و عمل آن می دانند. ایشان در توضیح غیرمنطقی بودن نظام استکبار، به برخی تناقضات در گفتار و رفتار دولت مردان آمریکایى و دیگر تبعه آن ها از غربى ها اشاره می کنند:
«ادعا می کنند ما متعهد به حقوق بشریم. بله، آمریکایى ها پرچم حقوق بشر را بلند کرده اند، می گویند ما متعهد به حقوق بشریم؛ آن هم نه فقط در کشور خودشان (که آمریکا باشد)، در همه دنیا. خب، این حرفى است، ادعایى است؛ در عمل چه؟ در عمل، بیشترین ضربه را اینها به حقوق بشر می زنند؛ بیشترین اهانت را به حقوق انسان ها در کشورهاى مختلف و نسبت به ملت هاى مختلف، اینها می کنند. زندان هاى مخفى شان در سرتاسر دنیا، زندان شان در گوانتانامو، زندان شان در عراق (ابوغریب)، حمله آن ها به مردم غیرنظامى در افغانستان، پاکستان و مناطق گوناگون؛ اینها نمونه اى از حقوق بشر ادعایى آمریکایى هاست! هواپیماهاى بدون سرنشین شان راه مى افتد، هم جاسوسى می کند، هم مردم را زیر فشار قرار می دهد؛ که روزانه خبرش را شما از افغانستان و پاکستان می شنوید. البته همین هواپیماهاى بدون سرنشین، به قول یکى از مجلات آمریکایى که همین چند روز قبل از این نوشته بود، در آینده مایه دردسر خود آن ها خواهد شد.
می گویند ما متعهد به عدم تکثیر سلاح هسته اى هستیم. بهانه حمله به عراق هم در یازده سال قبل، همین بود که گفتند در عراق رژیم صدام دارد سلاح هسته اى درست می کند. البته رفتند و پیدا هم نکردند و معلوم شد دروغ بوده است. می گویند ما متعهدیم که سلاح هسته اى تکثیر نشود؛ در عین حال از یک دولت شریرى که هم داراى سلاح هسته اى است، هم تهدید به سلاح هسته اى می کند (یعنى دولت صهیونیستى) دفاع می کنند، حمایت می کنند. آن حرفشان است، این عملشان است.
می گویند ما متعهد به گسترش دموکراسى در دنیا هستیم (حالا کارى نداریم که دموکراسىِ خود آمریکا چه جور دموکراسى است؛ در این زمینه بحث نمی کنیم) با این ادعا، با کشورى مثل جمهورى اسلامى که روشن ترین و واضح ترین مردم سالارى ها و دموکراسى ها را در این منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله می کنند؛ در عین حال پشت سر کشورهایى در این منطقه مى ایستند و با کمال پررویى از آن ها حمایت می کنند که بوى دموکراسى را استشمام نکرده اند و یک بار ملتشان رنگ انتخابات و رأى و صندوق رأى را ندیده اند. این هم تعهدشان نسبت به دموکراسى است! ببینید فاصله قول و عمل چقدر است.
می گویند می خواهیم مسائلمان را با ایران حل کنیم. این حرفى است که بارها می گفتند، اخیراً بیشتر هم می گویند. می گویند می خواهیم مذاکره کنیم و مسائلمان را با ایران حل کنیم (این حرفشان است) اما در عمل متشبث به تحریم می شوند، متشبث به تبلیغات دروغ می شوند، حرف هاى ناشایسته می زنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران دم به دم منتشر می کنند.»(۹)
به اعتقاد مقام معظم رهبری، سران دنیا با هدف پرکردن جیب هاى کمپانى داران و سرمایه داران بزرگ، زیر نام نیک شعارهاى توخالى و دروغین، فجایع عظیم در دنیا رقم می زنند:
«... جنگ طلبند، اسم صلح را مى آورند و زیر تابلوى صلح مى ایستند؛ براى انسان ها و بشر هیچ حق و اعتبارى قائل نیستند، زیر تابلوى حقوق بشر قرار مى گیرند؛ اهل تجاوزند، تجاوز جزو سیاست هاى اصلى کارهایشان است، ادعاى مقابله با تجاوز مى کنند؛ ... از ترور استفاده مى کنند، سازمان هاى تروریستی به وجود مى آورند، شرکت هاى تروریست استخدام مى کنند... در عین حال یک ظاهر آرام، اتوکشیده، ادکلن زده، با الفاظ مناسب، مى آید در مقابل چشم مردم ظاهر مى شوند، به عنوان رئیس جمهور فلان کشور؛ با افکار عمومى مردم بازى مى کنند، فریب مى دهند؛ اصلًا مبناى کار بر فریب کارى است.»(۱۰)
مقام معظم رهبری با اشاره به جنایت هایی که جرج بوش در دوران ریاست جمهوری اش تحت عنوان مبارزه با تروریسم در دو کشور اسلامی عراق و افغانستان مرتکب شده بود، به اوباما که آن روزها تازه با شعار «تغییر» روی کارآمده بود توصیه کردند «تغییر واقعی»، عوض کردن سیاست ها و رفتارهایی است که ملت هاى منطقه را از آمریکا متنفر کرده است:
«در افغانستان نگاه مى‏کنید مى‏بینید هواپیماهاى جنگىِ آمریکایى مردم را، صد نفر، صد و پنجاه نفر، نه یک‏بار و دوبار و ده بار، در طول این چند سال مرتب بمباران مى‏کنند و به قتل مى‏رسانند. خب، مگر تروریست‏ها چه کار مى‏کنند؟ این همین کارى است که تروریست‏ها مى‏کنند؛ منتها تروریست‏ها یک نفر، دو نفر، ده نفر را مى‏کشند، شما صد نفر، صد و پنجاه نفر را یکجا مى‏کشید. این چه جور مبارزه‏ با تروریسم است؟ در عراق عناصر تروریستِ بعثى را طبق اطلاعات مسلّم ما پشتیبانى و همراهى کردند، در حالى که شعار مبارزه‏ با تروریسم مى‏دادند!»
ایشان به اوباما گوشزد کردند که با نطق و شعار چیزی تغییر نمی کند:

«... ملت هاى مسلمان هم مى‏دانند که صداقت دولت مردان‏ آمریکا آن وقتى مشخص مى‏شود که در عمل به تغییر دست بزنند؛ و الّا اگر در عمل به تغییر دست نزنند، صد تا نطق هم که بکنند، حرف هاى شیرین و زیبا هم که به امت اسلامى تحویل بدهند، اثرى نخواهد کرد، تغییرى به وجود نخواهد آمد.»(۱۱)
مقام معظم رهبری سررشته‏ ترورها و عملیات خشونت‏آمیز غیرانسانى در بسیارى از نقاط منطقه را در دست سرویس هاى امنیتى مستکبرین می دانند:
«اشغال گران عراق در بسیارى از عملیات تروریستى که جان مردم بى‏گناه را هدف قرار مى‏دهد، متهم درجه‏ اول هستند. آن کسانى که دم از مقابله‏ با تروریسم مى‏زنند، کورترین و سیاه‏ترین شیوه‏هاى تروریستى را اداره و هدایت مى‏کنند.»(۱۲)
مقام معظم رهبری با اشاره به این که تروریسم را خود غربی ها راه انداخته اند، ادعای غربی ها در احقاق حقوق بشر و مبارزه با تروریسم رابه چالش می کشند. ایشان توضیح می دهند کسانى مانند بن لادن که نامشان مدت ها در مقام معروف‏ترین تروریست‏هاى‏ دنیا در سرلوحه اظهارات آمریکایى‏ها بوده، «مستقیم و غیر مستقیم ساخته و پرداخته سازمان جاسوسى آمریکا هستند».(۱۳)
در اندیشه مقام معظم رهبری، براى یک نظام و یک رژیم سیاسى، ضعف حقیقى و افول قدرت وقتى شروع مى‏شود که این رژیم و این نظام، استدلال سیاسى و قانع‏کننده‏ براى کار خود نداشته باشد و حقانیت سیاسى خود را از دست بدهد.لذا یکی از رفتارهای آمریکا را که توجیهی برای آن ندارد حمایت از تروریست های صهیونیست می دانند:
« این‏ها این‏قدر مست قدرت و شهوتند که نمى‏فهمند ضعف استدلال و فقدان حقانیت سیاسى آن‏ها در دنیا، با آن‏ها چه دارد مى‏کند. به جنایت‏ کار صهیونیست،یعنى شارون تبریک مى‏گوید که تو احمد یاسین را کشتى یا شهید رنتیسى را ترور کردى...! شیخ احمد یاسین، پیرمرد فلجِ روى چرخ نشسته، مگر غیر از زبان و غیر از فکر کار دیگرى مى‏توانست بکند؟ شما که مى‏گویید ما با آزادى بیان و آزادى فکر موافقیم. او را مى‏زنند شهید مى‏کنند، و او (دولت آمریکا) تبریک مى‏گوید!»(۱۴)
معیار دوگانه

مقام معظم رهبری معتقد است؛ تعریف «بد» و «خوب» توسط آمریکا امری کاملاً گزینشى و یک طرفه است:
«آمریکا و همدستانش منافع خود را به نام «قوانین بین المللى»، و سخنان تحکم آمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعه جهانى» بر ملت ها تحمیل می کنند و با شبکه رسانه اىِ انحصارىِ سازمان یافته، دروغ هاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت طلبى وانمود می کنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آن هاست، دروغ، و هر مطالبه برحقّى را یاغی گرى می نامند.»(۱۵)
مقام معظم رهبری خطاب به مسئولین و نهادهای تصمیم گیر در آمریکا، اعم از دولت اوباما که آن زمان تازه بر سرکار آمده بود و کنگره ایالات متحده، یکی از علل نفرت کشورهای دنیا از آمریکا را به کارگیری معیارهای دوگانه عنوان می کنند:
«یک جا یک جوان فلسطینى که از شدت فشار ناگزیر مى‏شود یک حرکت شهادت‏طلبانه انجام دهد، سیل تبلیغات را بر سر او مى‏ریزید، اما از طرف دیگر رژیم صهیونیستى که در ظرف بیست و دو روز آن فاجعه را در غزه به وجود مى‏آورد، جنایت هاى او را ندیده مى‏گیرید؛ آن جوان را تروریست‏ مى‏خوانید، این رژیم تروریست‏ را مى‏گویید ما به امنیتش متعهدیم.»(۱۶)
مقام معظم رهبری بیان می کنند رسانه های مسلط دنیا اخبار روز را براساس مصلحت اندیشی و با استفاده از شیوه‏هاى پیچیده و بسیار پیشرفته‏ رسانه‏اى منعکس می کنند. در نتیجه «دروغ هاى بزرگ مثل حقیقت در امواج‏ رادیویى، تلویزیونى، اینترنتى و غیره منعکس مى‏شود.» بنا به نظر ایشان، مصلحت رسانه ها اقتضا مى‏کند که اسلام را مساوى با تروریست بدانند و متقابلا آمریکا را مظهر حقوق بشر و دموکراسى به حساب آورند:
«... ناگهان در سطح دنیا مسئله‏ اول مى‏شود آنفولانزاى مرغى؛ که شاید تلفاتش در همه‏ دنیا به هزار نفر هم نمى‏رسد. در همان حال صد و بیست هزار شهروند عراقى غیر مسلح که به‏وسیله‏ آمریکایی ها یا مرتبطین تروریست شان‏ از بین مى‏روند، مسکوت مى‏ماند... . در قضیه فلسطین اگر یک انفجار در منطقه‏اى از فلسطین اتفاق بیفتد که عده‏اى صهیونیست در آن زخمى شوند، به عنوان یک فاجعه‏ بزرگ در دنیا منعکس مى‏شود؛ اما متقابلا کشتار هرروزه‏ فلسطینی ها، هر روزه‏ بدون مبالغه، به‏وسیله‏ سربازان و اعلام رسمى ترور فعالان فلسطینى از سوى رهبران دولت‏ اسرائیل، مسکوت مى‏ماند و منعکس نمى‏شود.»(۱۷)
مقام معظم رهبری معتقدند تروریسم مورد نظر استکبار به دو قسم می باشد: «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» و ملاک خوب و بد بودنشان هم این است که آیا در خدمت منافع آمریکا هست یا نیست. ایشان یکی از مواردی که تروریسم در نظر آمریکایی ها «خوب» جلوه می کند را گروهک تروریستی منافقین می دانند:
«پرچم مبارزه با تروریسم را به دست گرفته‏اند و هنوز هم بدون خجالت، ادّعاى خود را تکرار مى‏کنند؛ اما با منافقین که دستشان به خون ملت ایران و کردهاى عراق و شیعیان این کشور آغشته است، که در قضیه انتفاضه‏ سال ۱۳۶۹ عراق، که صدام شیعیان را در جنوب عراق و در مناطق زیادى از این کشور قتل عام کرد، منافقین در کنار صدّامی ها با شیعیان جنگیدند، همکارى کردند! ترور، کار آن‏هاست؛ خودشان هم اقرار و به آن افتخار مى‏کنند؛ دنیا هم این‏ها را تروریست شناخته است؛ اما آمریکا این‏ها را زیر بال گرفت! معلوم شد تروریسم بد است، آن ‏وقتى که نوکر آمریکا نباشد؛ اما اگر تروریسم نوکر آمریکا شد، نه، خیلى خوب است و هیچ اشکالى هم ندارد! این، بوته آزمایش است؛ نشان مى‏دهد که مبارزه با تروریسم یعنى چه؛ دموکراسى یعنى چه.»(۱۸)
در نظر مقام معظم رهبری، مبارزه با تروریسم‏ و دفاع از صلح در خاورمیانه به بهانه‏هایى براى خشونت‏طلبى و زورگویى آمریکا و پوششى براى سلطه‏طلبى و دست‏اندازى به منافع و منابع حیاتى ملت ها تبدیل شده‏اند:
«شوخى زشتى است که بانى بیشترین ترورها، و به راه‏اندازنده بیشترین کودتاها، و تولیدکننده‏ مهلک ترین سلاح ها، و پشتیبانى‏کننده خطرناک‏ترین تروریست‏ها، مدّعى رهبرى مبارزه بحق جهانى با تروریسم باشد. و طعنه‏زنىِ وقیحانه‏اى به حقیقت است که کشتار زن و مرد و کودک فلسطینى و خراب کردن خانه فلسطینیان بر سرشان و بیرون راندن آنان از میهن آباء و اجدادیشان، طرف‏دارى و دفاع از صلح نام گیرد.»(۱۹)
در اندیشه مقام معظم رهبری، معیاری که مبارزه حق طلبانه ملت فلسطین برای بازگشت به سرزمین خود و بازپس گیری خانه اش را «تروریسم‏» مى داند، اما به خباثت صهیونیست ها نسبت به مبارزین فلسطینى تروریسم نمی گوید، دوگانه و دور از حقیقت و انسانیت است. ایشان نحوه ترور سید عباس موسوى را واضح ترین نوع ترور و محکوم نکردن آن از سوی آمریکایی ها را طرف داری از ترور می دانند:
«صهیونیست ها وارد کشور لبنان مى‏شوند و انسان والا و شایسته‏اى مثل سید عباس موسوى را به شهادت مى‏رسانند. تنها خود او را نمى‏کشند؛ بلکه زن و کودک او را هم مى‏کشند، بى‏آنکه آن‏ها در میدان جنگ بوده باشند. آن‏ها در اتومبیل بودند و در جاده‏اى تردد مى‏کردند. آمریکایی ها این جنایت را محکوم نمى‏کنند! پس معلوم مى‏شود که شما طرف‏دار ظلم هستید. چرا این را انکار مى‏کنید؟ شما طرف‏دار خباثت، تجاوز و ترور هستید. ترور از این بالاتر و واضح‏تر نیست.»(۲۰)
مقام معظم رهبری همچنین به نحوه ربایش «شیخ عبدالکریم عبید»، امام جمعه «جبشیت»، روستایی در جنوب لبنان که زادگاه «شیخ راغب حرب»، از اعضای حزب الله لبنان که به شیخ الشهدای مقاومت اسلامی لبنان معروف می باشد، اشاره کرده، آن را نمونه بارز اقدام تروریستی می دانند:
«در همین قضایاى لبنان، بزرگ ترین خباثت را آمریکا نسبت به مردم لبنان و مردم مسلمان انجام مى‏دهد. اسرائیل را که دست‏نشانده خودشان است، به گروگان‏گیرى و آدم‏ربایى تشویق مى‏کنند که بلند شود با هلیکوپتر به یک کشور دیگر بیاید و داخل یک شهرِ مربوط به یک کشور دیگر بنشیند و صریحاً و علناً یک روحانى محترم را از داخل خانه‏اش برباید و ببرد! دیگر از این تروریسم‏ و گروگان‏گیرى، زشت‏تر و واضح‏تر در دنیا هست؟! کدام دولتى‏ چنین کارى را انجام مى‏دهد؟ ولى دیدیم که اسرائیل کرد. چنین کارى، جز به تشویق آمریکا و خاطرجمعى اسرائیل از آمریکا ممکن نبود.»(۲۱)
تقسیم بشریت به شهروندان درجه یک و دو و سه

مقام معظم رهبری در توضیح معیار دوگانه آمریکا در معرفی خوب و بد می افزایند:
«جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین، ارزان و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمت گذارى می شود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیه بشریت بى اهمیت دانسته می شود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائى و صهیونیست و دست نشاندگان آن ها صورت گیرد، مجاز و کاملاً قابل چشم پوشى است. زندان هاى مخفى آن ها که در نقاط متعددى در قاره هاى گوناگون شاهد زشت ترین و نفرت انگیزترین رفتارها با زندانیان بى دفاع و بى وکیل و بى محاکمه است، وجدان آنان را نمى آزارد.»
ترور، کار موجودات بی منطق

در اندیشه مقام معظم رهبری، در دنیای امروز کسى به ترور متوسل مى‏شود که منطق ندارد. جمهوری اسلامی که از «سلاح برّای فکر و اندیشه» برخوردار است و به گفته خود غربی ها، شعارهای آن، کشورهای اسلامی را به حرکت درآورده، به ترور احتیاج ندارد. ایشان ترور را دستاویز دولتی مانند رژیم صهیونیستی یا گروه هایی مانند منافقین می دانند که فاقد فکر و اندیشه هستند:
«ترور، دستاویز کسى است که فکر ندارد. ترور، مستمسک منافقِ روسیاهى است که در میان ملت ایران جایى ندارد. هرچه هم از این کارها بیشتر بکنند، نفرت ملت ایران از آن‏ها بیشتر مى‏شود. آن‏ها هستند که به ترور احتیاج دارند. دردِ چنین موجودات بیچاره‏اى، هیچ علاجى ندارد؛ مگر با ترور، قدرى تشفّىِ خاطر پیدا کنند. صهیونیست ها که در دنیا حرف حساب ندارند، مجبورند از طریق ترور کارشان را پیش ببرند.»(۲۲)
تز تروریستی «خسارت جانبی»

در ماه اوت ۱۹۹۸ (مرداد ۱۳۷۷) چندین بمب گذاری در سفارت خانه های آمریکا در «دارالسلام»؛ بزرگترین و ثروتمندترین شهر کشور تانزانیا و «نایروبی»، پایتخت کنیا، صورت گرفت که در نتیجه آن بالغ بر ۲۲۰ نفر کشته شدند. آمریکا بن لادن را عامل اصلی بمب گذاری ها معرفی کرد. در پاسخ به این حملات، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، دستور حمله موشکی به یک کارخانه ساخت مواد شیمیایی در سودان را صادر کرد. کلینتون ادعا داشت که این کارخانه در جهت تولید سلاح های شیمیایی فعالیت می کند. در ادامه همین عملیات، آمریکا ۷۵ موشک کروز به یک پایگاه آموزش تروریست در افغانستان شلیک کرد که باعث مرگ ۲۰ نفر غیرنظامی گردید. بعدها تأیید شد که کارخانه بمباران شده در سودان نه تنها سازنده سلاح های شیمیایی نبوده، بلکه یک واحد شیمیایی غیرنظامی و تحت نظارت سازمان ملل بوده است.
رهبر معظم انقلاب،۲ شهریور ۱۳۷۷، در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، با اشاره به این که ایشان «اسامه بن لادن» را نمی شناسند، اعلام کردند از نظر ایران حملات آمریکا به کشورهای اسلامی به همان اندازه محکوم است که کشتار غیرنظامیان در دارالسلام و نایروبی. ایشان به شیوه ای که آمریکا در از بین بردن مخالفینش پی می گیرد، به طور جدی انتقاد می کنند:
«به عنوان حمله به دشمن، به یک عدّه انسان بى‏دفاع حمله مى‏کنند؛ ده ها موشک پرتاب مى‏کنند؛ یا در سودان کارخانه‏اى را از بین مى‏برند؛ معلوم نیست چه تعداد انسان را از بین مى‏برند و نابود مى‏کنند؛ فقط به این عنوان که ما تشخیص دادیم، یا حدس زدیم، یا فهمیدیم که دست دشمن ما در اینجاست!»
ایشان عمل بر اساس منطق خسارت جانبی را جنایت و مصداق تروریسم دولتی می دانند:
«این روش غلطى است؛ این یک جنایت است. هرکس مرتکب این جنایت شود، محکوم است. دولت‏ آمریکا هم محکوم است؛ او یک تروریسم‏ است. حرکت او، یک حرکت تروریستى‏ است؛ تروریسم دولتى‏ است. جرمش هم بزرگتر از این است که افراد غیر مسئول مرتکب کارهاى تروریستى شوند.»(۲۳)
دگردیسی تروریسم

در اندیشه مقام معظم رهبری پیشرفت تکنولوژی و پیدایش سلاح های کشتار جمعی یکی از تفاوت های تروریسم عصر حاضر با ترورهای گذشته
می باشد:
«تروریسم پدیده ای تازه و محصول دوران های اخیر نیست، ولی پیدایش سلاح های هولناک و آسان شدن کشتارهای جمعی و فاجعه بار، این پدیده زشت را صدها برابر مهیب تر و خطرناک تر کرده است.»
مقام معظم رهبری ورود به چرخه سیاست گذاری را تفاوت دیگر تروریسم دوران کنونی با اقدامات تروریستی در گذشته می داند:
«نکته مهم و تکان دهنده دیگر، محاسبات شیطانی قدرت های مسلّطی است که بهره برداری از تروریسم را به مثابه ابزاری برای رسیدن به هدف های نامشروع، وارد چرخه سیاست ها و برنامه ریزی های خود کرده اند.(۲۴)
سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا

مقام معظم رهبری در پیامی به همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم که ۳خرداد۱۳۹۰ به میزبانی تهران برگزار شد، به رفتارهای تروریستی رژیم صهیونیستی در درون و بیرون فلسطین و اذعان بی شرمانه سردمداران آن رژیم، به تاریخ تروریستی اش اشاره می کنند. ایشان همچنین اشاره ای نیز به سیاهه رفتارهای تروریستی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی رژیم ایالات متحده آمریکا از تروریست های سازمان یافته در کشورهای منطقه آسیای غربی داشتند:
«حملات مرگ بار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بی دفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاکستان که بارها جشن عروسی آن ها را به عزا مبدّل کرده است، جنایات بلک واتر در عراق و کشتار شهروندان و نخبگان عراقی، کمک به گروه های بمب گذار در ایران و عراق و پاکستان، ترور دانشمندان هسته ای در ایران با همکاری موساد، سرنگون کردن هواپیمای مسافری ایران در خلیج فارس و کشتن حدود سیصد کودک و مرد و زن مسافر و... گوشه هایی از این سیاهه ننگین و فراموش نشدنی است.»(۲۵)
قتل عام اعضای فرقه داوودیه (۲۶)که به واقعه «واکو» معروف شده، یکی از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ ایالات متحده است که برخی معتقدند لکه ننگی در تاریخ حقوق بشر آمریکا محسوب می شود. این واقعه که با محاصره ای ۵۰ روزه همراه بود، سرانجام با یک آتش سوزی خاتمه یافت که ۷۶ نفر از جمله ۲۰ کودک و دو خانم باردار در جریان آن کشته شدند.
رهبر معظم انقلاب به این جنایت در مقام یکی از اقدامات تروریستی دولت آمریکا اشاره می کنند:
«کسانى که اهل خبر و مطبوعاتند، به یاد دارند که چند سال قبل در ایالات متّحده جماعتى را زنده زنده در آتش سوزاندند! هفتاد، هشتاد مرد و زن و کودک را در آمریکا در همان جایى که به خیال خودشان سگ ها و حیوانات حقوق دارند و اگر کسى به گربه یا سگ خود در خانه ظلم کند، ادّعا مى‏کنند که علیه‏ او اعلام جرم خواهد شد، در روز روشن و مقابل چشم مردم دنیا در آتش سوزاندند! همین کشور، از تروریست‏ترین‏ کشورها و دولت هاى‏ دنیا یعنى صهیونیست ها صریحا حمایت مى‏کند... .»(۲۷)
«ویلیام بلوم»(۲۸)، درباره دخالت سازمان سیا آمریکا در کشور گواتمالا می نویسد:
«سیا در این کشور علیه دولت منتخب و مترقی «یاکوب آربنز»، کودتایی را سازماندهی می کند و این آغاز ۴۰ سال حکومت نظامی، شکنجه، آدم ربایی، اعدام دسته جمعی و ظلم و ستم غیر قابل تصور در آنجاست. حاصل کار، بیش از ۲۰۰ هزار نفر قربانی بود... .»
مقام معظم رهبری دخالت های جنایت بار سازمان سیا در نقاط مختلف عالم را نیز از موارد سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا بر می شمارند:
«متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانى این است که دروغ‏گویى، فریب، تقلّب و باطل‏گرایى را با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد مى‏دهد و ترویج مى‏کند. الان شما ملاحظه کنید در حکومت هاى مستکبر دنیا که دولت‏ آمریکا در رأس همه حکومت هاى مستکبر است، کسانى هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کرده‏اند. همین اواخر نقل شد که یکى از سیاست مداران آمریکایى ادعا کرده است که کشته‏ها و مفقودینى که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان جاسوسى آمریکا، تک‏تک انسان ها و مخالفین سیاسى را شکار، نابود و مفقود کرده است و حالا کشف مى‏شود!»(۲۹)

«... سازمان هاى جاسوسى غربى، طبق اعتراف هاى خودشان، جزءِ قلمهاىِ درشتِ تروریستى در دنیا به شمار مى‏روند. چقدر این‏ها با نظام ها و دولت هاى‏ مردمى مبارزه کردند! این تروریسم نیست!؟»(۳۰)
رهبر معظم انقلاب اسلامی، سازماندهی فعالیت های تروریستی در داخل ایران و حمایت از گروه های تروریستی داخل کشور (مشخصا گروهک تروریستی منافقین) را از دیگر موارد سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا و متحدینش دانسته و تأکید می کنند آن ها حق ندارند ایران و کشورهای دیگر را به تروریسم محکوم کنند:
«تهمت به تروریسم را، کسانى به ایران اسلامى مى‏زنند، که خود از دولت تروریست صهیونیستى بیشترین پشتیبانى را کرده و گروه هاى تروریست ضدانقلاب ایرانى را در زیر چتر حمایت خود قرار مى‏دهند و حقوق‏بگیران آنان صدها بار در داخل ایران اسلامى بمب‏گذارى کرده و هزاران نفر از مردم عادى و عناصر انقلابى و مرد و زن و کودک بى‏گناه را به قتل رسانده‏اند.» (۳۱)
«... آن کوردلانى که در میدان راه آهن تهران بمب گذاشتند و مرد و زن و کودک و بزرگ را تکّه‏پاره‏ کردند؛ کسانى که در نماز جمعه‏ تهران بمب گذاشتند و جوانان و مردان ما را قطعه قطعه کردند، بدون اینکه آن‏ها گناهى داشته باشند؛ کسانى که در مرکز حزب جمهورى اسلامى بمب گذاشتند و هفتاد و دو تن از اصیل‏ترین و شیواترین چهره‏هاى این کشور را نابود کردند و داغ آن‏ها را به دل این ملت گذاشتند، تروریست هستند... . این‏ها کجایند؟ از چه کسانى کمک و حمایت مى‏گیرند؟ آن‏ها در همین کشورهاى اروپایى هستند؛ آن‏ها در آمریکا هستند؛ آن‏ها در اروپا هستند. تروریست‏ها زیر سایه همان کسانى زندگى مى‏کنند که ادعاى مخالفت با تروریسم را مطرح مى‏کنند!» (۳۲)
روز ۷تیر۱۳۶۰ بر اثر انفجار بمب نیرومندی در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی، آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور همراه با ده ها تن از شخصیت های سیاسی و مذهبی کشور به شهادت رسیدند. این حادثه از جمله اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب محسوب می شود. مقام معظم رهبری حمایت آمریکا از منافقین و پذیرفتن آن ها در ایالات متحده را ترویج تروریسم دانسته، آن را محکوم می کنند: «کسانى که در حادثه هفتم تیر و دیگر حوادث انقلاب به شهادت رسیدند و خونشان ریخته شد، نفوس زکیه‏اى از افراد بشر و انسان هاى ممتاز جامعه بودند. در بین این‏ها، علما و دانشمندان و مبارزان قدیمى و توده‏هاى مردم و انسان هاى فداکار و کسانى که براى ملت و کشور و آرمان و انقلابشان فداکارى مى‏کردند، وجود داشتند. کشتن آن‏ها طبق کدام میزان از موازین مجاز است، و چه کسى مى‏تواند کُشندگان آن‏ها را تروریست نداند و جنایت‏کار نخواند و محکوم نکند؟ این، یک حقیقت روشن است.»(۳۳)یکی از دیگر جنایاتی که این گروه های ترویستی در داخل کشور مرتکب شدند و با سکوت دولت های غربی مدعی حقوق بشر همراه شد، بمب گذاری در حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) در سال ۱۳۷۳ است.
در ساعت ۱۴:۳۰، ۳۰خرداد۱۳۷۳، بمبی به وزن ۵ کیلوگرم در محل روضه منوره حرم حضرت امام رضا(ع) منفجر شد. در اثر انفجار این بمب حدود ۳۰۰ نفر کشته و عده زیادی مجروح شدند و ننگ و نفرت ابدی ملت مسلمان ایران نصیب تروریست های مزدور استکبار شد.
مقام معظم رهبری علت دشمنی مستکبرین عالم با جمهوری اسلامی و ارتکاب چنین جنایاتی را پایبندی آن به «اسلام، استقلال و مصالح ملت» دانسته، سکوت مدعیان حقوق بشر در برابر این اقدامات را محکوم می کنند:
«...فشار ایجاد کردند، خباثت کردند، ایذاء کردند، کارهاى ناجوانمردانه انجام دادند، حتى فعالیت هاى تروریستى‏ در داخل کشور را سازماندهى کردند، از تروریست‏هایى‏ که علیه جمهورى اسلامى فعالیت مى‏کردند، با زبان، عمل و با سکوت رضایت‏آمیز حمایت کردند، آن واقعه ددمنشانه را در مشهد به وجود آوردند و دولت هاى‏ مدعى حقوق بشر و مخالف با تروریسم، کلمه‏اى در محکومیت آن سخن نگفتند... .»(۳۴)
مقام معظم رهبری می فرمایند؛ رژیم آمریکا ملت ایران را به طرف‏دارى از تروریسم و نقض حقوق بشر و تولید یا فروش سلاح متهم مى‏کند، در حالی که:
«بیشترین ترورها را در طول سال هاى متمادى به راه انداخته، بیشترین دشمنى را با حکومت هاى مستقل آسیا، آفریقا و آمریکاى جنوبى سازمان‏دهى کرده، مرتجع‏ترین حکومت هاى کودتایى و تحمیلى را زیر حمایت خود گرفته، پرشمارترین سلاح مرگ‏بار را به سراسر جهان فرستاده، خطرناک‏ترین تروریست‏ها را به دست خود به میدان گسیل داشته یا در دامن خود بزرگ کرده، بیشترین افراد غیر نظامى را به خاک و خون کشیده، مظلوم‏ترین ملت جهان یعنى ملّت فلسطین را از طبیعى‏ترین حقوق انسانى محروم دانسته و به درّنده‏ترین رژیم‏هاى جهان یعنى رژیم صهیونیستى بیشترین کمک را کرده است... .»(۳۵)
ایشان روشی را که آمریکایی ها برای نیل به اهدافشان در مناطق مختلف در پیش گرفته اند از مصادیق بارز تروریسم می دانند: «روش هاى خود آمریکایی ها، یعنى دخالت شان در کشورها، ربودن افراد و اشخاص مخالف، کشتن افراد، دخالت سازمان جاسوسى سیا در کشورهاى مختلف و ایجاد کودتاهاى نظامى و از بین بردن حکومت ها و دولت هاى‏ ضعیفى که آمریکا با آن‏ها مخالف بوده است، همه از قلم هاى درشت تروریسم‏ است.»(۳۶) وضعیت حقوق بشر در آمریکا
مقام معظم رهبری با محکوم کردن استکبارگری، مستعمره پرورى، جنگ طلبى، اشغال نظامى و فتنه انگیزى آمریکا، به جهانیان اعلام می کنند: «امروز آمریکا متهم است و ملت ها مدعى آمریکا هستند.» ایشان به سردمداران آمریکا هشدار می دهند، نمی توانند خودشان را در جایگاه مدعى بگذارند و ملت ایران را در جایگاه متهم قرار دهند. مقام معظم رهبری ناامنی و وضع اسف بار حقوق بشر در آمریکا را یادآوری می کنند:
«در یک سال (سال ۲۰۰۳) سیزده میلیون بازداشت شهروندان آمریکایى را خودشان گزارش کردند! مجوز شکنجه مى دهند، مجوز شنود تلفن مى دهند. بعد از حادثه ۲۰ شهریورِ چند سال قبل، این ها چند میلیون نفر را بازجویى کردند. یک چنین فضاى ناامن در داخل آمریکا؛ در خارج هم که زندان هاى ابو غریب و شکنجه ها و زندان گوانتانامو و زندان هاى مخفى که در اروپا و در نقاط دیگر دارند. آن ها باید جواب بدهند. آن ها متهمند، آن ها نقض حقوق بشر مى کنند؛ آن وقت مى شوند مدعى حقوق بشر، و ملت ایران را هرجا را که میلشان بکشد، مى خواهند به محاسبه بکشند که شما نقض حقوق بشر کرده اید! تروریسم را آن ها دارند ترویج مى کنند. این کارها جنگ روانى است که آن ها دارند انجام مى دهند.» (۳۷)
نیت خوانی آمریکا از لشگرکشی به افغانستان به بهانه جنگ با ترور
رهبر معظم انقلاب هدف اول آمریکا از لشگرکشی به افغانستان را حضور در آسیاى میانه و شبه قاره، با بهانه نبود امنیت می دانستند: « اولا قرائن نشان مى‏دهد که دولت آمریکا در صدد است همان کارى را که در خلیج فارس کرد، در این منطقه هم بکند؛ یعنى بیایند در آسیاى میانه و شبه قاره مستقر شوند و دست و پاى خود را باز کنند و به بهانه اینکه در اینجا امنیت نیست، حضور داشته باشند.»
ایشان دومین هدف آمریکا را تسویه حساب با حامیان فلسطین پیش بینی کردند:
« ثانیا قصدشان این است، با کسانى که در قضیه فلسطین، از این مردمِ مظلوم دفاع کردند، تسویه‏حساب کنند. بقیه مسائل، صورت ظاهر قضایاست؛ باطن قضایا این‏هاست.»(۳۸)

پی نوشت

۱. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹تیر۱۳۷۳.
۲. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹تیر۱۳۷۳.
۳. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹تیر۱۳۷۳.
۴. بیانات در دیدار خانواده هاى شهداى نیروهاى مسلح، ۴مهر۱۳۸۰.
۵. بیانات در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، ۹شهریور۱۳۹۱.
۶. بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، ۲۲آذر۱۳۸۸.
۷. بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى
امیرکبیر،۹ا سفند۱۳۷۹.
۸. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹تیر۱۳۷۳.
۹. بیانات در دیدار مردم آذربایجان در آستانه سالروز قیام ۲۹بهمن۱۳۵۶ مردم تبریز، ۲۸اسفند۱۳۹۱.
۱۰. بیانات در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، ۲۲فروردین۱۳۸۹.
۱۱. بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، ۱۴خرداد۱۳۸۸.
۱۲. بیانات در مراسم مشترک نیروهاى مسلح استان
کردستان، ۲۳اردیبهشت۱۳۸۸.
۱۳. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی
ارتش، ۱۹بهمن۱۳۸۳.
۱۴. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، ۱۲اردیبهشت۱۳۸۳.
۱۵. بیانات در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، ۹شهریور۱۳۹۱.
۱۶. بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)، ۱فروردین۱۳۸۸.
۱۷. بیانات در دیدار مدیران و برنامه سازان رسانه های کشورهای
مختلف، ۲۶اردیبهشت۱۳۸۵.
۱۸. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، ۱۰اردیبهشت۱۳۸۲.
۱۹. پیام به کنگره عظیم حج، ۳۰بهمن۱۳۸۰.
۲۰. بیانات در خطبه هاى نمازجمعه، ۷فروردین۱۳۷۱.
۲۱. بیانات در دیدار جمع کثیرى از خانواده هاى معظّم شهدا و
ایثارگران، ۲۳مرداد۱۳۶۸.
۲۲. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹تیر۱۳۷۳.
۲۳. بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضاى هیأت دولت، ۲شهریور۱۳۷۷.
۲۴. پیام به همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم، ۳تیر۱۳۹۰.
۲۵. پیام به همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم، ۳تیر۱۳۹۰.
۲۶. فرقه داوودیه یک شاخه پروتستان است که در سال ۱۸۳۰ در آمریکا توسط فردی بنام «ویلیام میلر» که کشاورزی انگلیسی بود، پایه گذاری شد.
۲۷. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، ۱فروردین۱۳۷۶.
۲۸.نویسنده و محقق انگلیسی و نویسنده کتاب «سرکوب امید؛ دخالت های نظامی آمریکا و سازمان سیا از جنگ جهانی دوم به بعد».
۲۹.بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۹آذر۱۳۷۵.
۳۰.بیانات در خطبه هاى نماز عید فطر، ۴فروردین۱۳۷۲.
۳۱.پیام به کنگره عظیم حج، ۲۸اردیبهشت۱۳۷۲.
۳۲.بیانات در خطبه هاى نماز عید فطر، ۴فروردین۱۳۷۲.
۳۳.بیانات در مراسم بیعت خانواده شهدای هفتم تیر۱۳۶۸.
۳۴.بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۴شهریور۱۳۷۳.
۳۵.پیام به مناسبت راهپیمایى ۲۲بهمن۱۳۸۰.
۳۶. بیانات در خطبه هاى نمازجمعه، ۱۴خرداد۱۳۷۲.
۳۷. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى، ۱فروردین۱۳۸۱.
۳۸. بیانات در دیدار خانواده هاى شهداى نیروهاى مسلح، ۴مهر۱۳۸۰.