یورش ساواک

منبع: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
پس از آن که شهید کامیاب با سخنان آتشین و روشنگرانه خود تمام مناطق شمالی کشور، شهرهایی مثل علی آباد، گنبد، آزادشهر، گالیکش، رامیان و گرگان را به خیزشی انقلابی دعوت کرد، رژیم و نیروهای امنیتی که با وجود تمام تلاش هایشان برای دستگیری شهید کامیاب، ناکام ماند، با سلسله عملیاتی کاملاً سرّی، درصدد برآمدند شهید کامیاب را در مشهد دستگیر کنند که باز هم علی رغم تلاشهای زیاد بسیار با ناکامی روبرو شدند.

سید محمد کامیاب در این باره می گوید:
به صورت سراسری، ساواک گزارش کرده بود که شهید کامیاب در منطقه شهرستان ها و روستاهای شمال و گنبد اغتشاش ایجاد کرده و همه ی منطقه نوار شمالی کشور را به هم ریخته است. لذا فردی خطرناک است و ما نتوانسته ایم ایشان را پیدا کنیم. شما در مشهد خانه ایشان را تحت نظر بگیرید و وی را دستگیر کنید. البته بعداً خود مأموران گفتند که ما چند روز است تا ساعت حتی ۳ نیمه شب منزل ایشان را تحت نظر داشته ایم ولی نتوانستیم ایشان را دستگیر کنیم. تا این که یک روز به خانه شهید می ریزند که همسر شهید کامیاب و همسر بنده آن جا بودند. آنها را از داخل اتاق ها بیرون می آورند و در داخل ایوان می نشانند و در حیاط را هم باز می گذارند که اگر چنانچه شهید کامیاب آمدند اوضاع طبیعی جلوه کند تا بتوانند وی را دستگیر کنند. ساعت ۲ یا ۳ بعد از ظهر که من به منزل آمدم دیدم مأموران آنجایند و یکی از آنان، با آغوش باز در حالی که تبسمی بر لب داشت به من سلام کرد و گفت: آقای کامیاب چقدر دیر آمدید میهمان دعوت می کنید ولی خودتان نمی آیید؟ سپس بنده را هم در یکی از ایوان ها نشاندند و خودشان مشغول جمع آوری کتاب ها و جزوات شهید کامیاب شدند تا با خود ببرند. وقتی دیدند شهید کامیاب نیامد، کتاب ها و مرا با خود بردند. در داخل ماشین با تهدید اسلحه و توهین هایی که می کردند سعی داشتند آدرس شهید کامیاب را از من بگیرند. حتی مرا تا در مدرسه ای که شهید کامیاب در آن جا قبلاً حجره داشت بردند ولی باز منصرف شدند و داخل مدرسه نرفتند. سپس یک شماره تلفن به من دادند و گفتند به محض این که برادرت وارد شهر شد به ما خبر بده وگرنه هم شغلت را از دست می دهی، هم شکنجه خواهی شد. سپس در ماشین را باز کردند و مرا از ماشین به بیرون پرتاب کردند. (مصاحبه با سید محمد کامیاب، برادر شهید)

البته این اولین باری نبود که نیروهای اطلاعات و امنیت کشور بر آن شدند تا این روحانی مبارز را دستگیر کنند. بلکه چندین بار در سال های قبل نیز درصدد دستگیری او بودند که موفق نشدند. یکی از مواردی که ساواک به شدت روحانیان فعال و مبارز را دستگیر می کرد، به هنگام برگزاری جشن های دو هزار و پانصد ساله ی شاهنشاهی بود. که در آن ایام مبارزانی همچون شهید موسوی، هاشمی نژاد، طبسی، حتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای را نیز دستگیر کرده بودند. از افرادی که علیه برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله فعالیت داشت و شدیداً با سخنرانی های کوبنده و آتشین خود، رژیم را به انتقاد می گرفت و به روشنگری اذهان مردم می پرداخت، شهید کامیاب بود. رژیم که دیگر تاب تحمل سخنان او را از کف داده بود بلافاصله وی را شناسایی کرده و برای دستگیری به منزلش هجوم بردند که خوشبختانه باز هم موفق به دستگیری ایشان نشدند.
شهید کامیاب از آن جا که به طور مرتب در شهرستان های مختلف کشور در حال مسافرت بود و علیه رژیم سخنرانی می کرد، همیشه تحت تعقیب بود. از این رو، ناگزیر مرتب منزل مسکونی خود را تغییر می داد. با این حال باز شناسایی می شد و به ناچار مجبور می گشت تغییر محل دهد. در نهایت، نیروهای ساواک هیچ گاه موفق به دستگیری او نشدند و او توانست با زیرکی و هوش بالایش به نحوی خود را از آنان مخفی نگاه دارد.