نحوه شهادت به روایت برادر

منبع: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
درروز ۲۷ماه مبارک رمضان سال ۴۰۲ هجری قمری مصادف با هشتم مرداد ماه سال ۱۳۶۰ بود که بنده برای انجام کاری از محل کار خارج و به شهرداری رفته بودم که در همین حین یکی از همکاران که از محل من با اطلاع بود تلفن زد وبه من گفت مثل اینکه به اخوی شما حمله شده و ایشان زخمی شده اند وشما بروید به بیمارستان امدادی که نام کنونی آن" شهید کامیاب"است. چون بنده کاملا به روحیات وموضع گیریهای آن شهید بزرگوار آشنا بودم در همان موقع تقریبا شهادت ایشان برای من واضح بود در عین حال رفتم به بیمارستان به محض رسیدن به آنجا افراد بی شماری را مشاهده نمودم که افراد عادی، حزب الهی وروحانیون از جمله شهید گرانقدر هاشمی نژاد وحجت الاسلام طبسی بودند در این هنگام جناب دکتر جعفرزاده مدیر کل بهداری وقت و یکی از همرزمان شهید کامیاب به محض مشاهده بنده مرا در آغوش گرفت وگفت ناراحت نباشید چیزی نشده در اتاق عمل هستند وحالشان خوب می شود در این حین من خودم را آهسته آهسته از آغوش ایشان خارج و به اطراف نگاهی کردم و با مشاهده جمع حاضر در آن مکان شهادت ایشان برای من قطعی شد. بعد از آن از زبان محافظشان نحوه ترور را شنیدم. ایشان برای من صحبت کرد وگفت: ساعت ۱۱ظهر از محل دفتر حزب جمهوری اسلامی به طرف منزل حرکت کردیم تا برای عزیمت به تهران ساعت ۳۰/۱۲ در فرودگاه باشیم. در راه موتور سواری با دو سرنشین که از قبل مسیر حرکت ما را اطلاع داشتند پشت سر ماشین که رانندگی آن را خود شهید بعهده داشت مسیر بلوار راه آهن (بلوار شهید کامیاب کنونی) را تمام نمود ودر محل تقاطع ورودی به خیابان خواجه ربیع که سرعت ماشین به حد صفر می رسد، نزدیک ماشین شده همزمان با آن از کوچه مقابل بلوار بنام کوچه جهان آرا پیکان سواری با دو سرنشین از منافقین که یکی از آن ها بنام مهریزی زاده بود و سمت فرماندهی نیروهای منافقین در استان خراسان، یزد، کرمان را بر عهده داشته است.
این ها راه بندان ایجاد می کنند که درهمان موقع موتور سوار شروع به تیر اندازی می کند و تیر اول از سمت چپ به شیشه و صندلی اصابت کرده و تیر دوم به سر شهید کامیاب اصابت می کند و سپس کنترل ماشین از دست شهید خارج و به داخل جوی می افتد. در حین این اتفاقات محافظ شهید در خواب بوده که بعد از تیر اندازی و اصابت گلوله به شهید پیکر ایشان روی پای محافظ می افتد و متوجه تیر خوردن شهید می شود از ماشین بیرون می آید و شروع به تیر اندازی هوایی می کند در اثر این تیر اندازی مردمی که دور ماشین منافقین را گرفته بودند متفرق می شوند و ماشین منافقین از صحنه فرار می کنند.