فکرم فقط این بود که بدون آنها آینده ما چه خواهد شد؟!

منبع: ماهنامه راه‌نما(مطالعات بین‌المللی تروریسم)

«جبهه عربی آزادسازی اهواز» گروهی بود که با بمبگذاری در بانکها و سایر سازمانهای عمومی در اهواز ناآرامی ایجاد میکرد. این گروه در ۱۳ بمبگذاری مختلف در سال ۱۳۸۴ حداقل ۲۳ نفر را کشت و حدود ۲۰۰ نفر را زخمی کرد که حداقل ۱۸ نفر از کشته شده ها عرب بودند. یکی از خانواده هایی که از قربانیان گروههای الاحوازی هستند، خانواده دانشیان میباشد. مادر خانواده به همراه دختر ۱۵ سالهاش در یک عملیات بمبگذاری کشته شدند. پسر خانواده هم که در آن زمان ۱۴ سال داشته، قرار بوده به جای خواهرش، همراه مادر باشد.
پسر خانواده دانشیان: «شب قبل از حادثه، بحثمان با مادرم سر این بود که قرار بود من همراهش بروم. از طرفی خواهر بزرگترم که حدود دوسال از من بزرگتر بود، گفت که من با مادر میروم. هنوز که هنوز است تأسف میخورم که چرا... .»
امام بخش دانشیان (پدر خانواده): «طوری بود که ما تا مدت زیادی به محمد، پسر کوچکم، نمیگفتیم قضیه چیست.»
پسر خانواده دانشیان: «محمد آن موقع چهارونیم یا پنج سال سن داشت. در آن شلوغی میپرسید چه شده؟ ما چیزی به او نگفتیم. او فقط در اتاقش نشسته و تعجب کرده بود. صحنه بمبگذاری بسیار وحشتناک بود. خونها وسط خیابان ریخته، دست و پاهای قطع شده وسط خیابان افتاده بود. به بیمارستان راضی رفتیم و اسم خواهرم در لیست نوشته شده بود: «مریم دانشیان». سؤال کردیم چه شده؟ گفتند ظاهراً پای راستش از ناحیه زانو و پای چپش نیز از ناحیه پنجه قطع شده است. در فرمانداری گفتند که جسد خانمی را آوردهاند که باید آن را شناسایی کنید. ما به طرف سردخانه رفتیم. اجازه ندادند که من بروم. گفتند سن تو کم است... . در اتاق سردخانه برای لحظهای از پشت دنبالشان رفتم و نگاه کردم. زمانی که زیپ را پایین کشیدند، اصلاً چیزی معلوم نبود. فقط یک بدن سوخته بود... .»
این حادثه برای فرزند خانواده، مهدی بسیار غمبار بوده و تأثیر عمیقی بر زندگی و تحصیلات او گذاشته است.
مهدی دانشیان: «از لحاظ روحی به طورکلی به هم ریختم. نه درسی نه... فکرم به هیچ چیز نبود، فکرم فقط این بود که بدون آنها آینده ما چه خواهد شد؟»
امام بخش دانشیان: «ضربه روحی شدیدی به همه اعضای خانواده وارد شد.»