فرهنگ پایداری،عملیات مرصاد(۵ مرداد)
نویسنده:
زهرا روز بهانی
اشاره
در نخستین روزها و شبهایی که مادران و پدران داغدار و انسانهای زخمخورده از هشت سال آتش و خون، میخواستند زندگی تازهای را آغاز کنند، منافقین با هجمهای همه جانبه و با همه توش و توان خود کوشیدند این آرامش بعد از توفان را برهم زنند، غافل از اینکه: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ». (فجر: ۱۴)
آری رزمندگان اسلام با انجام عملیات مرصاد، برگ زرین دیگری را به افتخارات نظام اسلامی افزودند. مرصاد، حماسهای پرافتخار و تاریخی در ادوار ایران اسلامی، و حماسهای است که با لطف الهی و تلاش و مشارکت همه مردم و ایثارگری و رشادت رزمندگان اسلام به خاموشی فتنهای بزرگ انجامید.
از آنجا که منافقین بازیگر اصلی این فتنهآفرینی بودند، با مروری بر تاریخچه گروهک منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و جنایات آنها در طول هشت سال دفاع مقدس، به شرح سلحشوریها و غیورمردیهای رزمندگان اسلام در عملیات غرورآفرین مرصاد میپردازیم.
شکلگیری سازمان مجاهدین خلق
در شهریور ماه سال ۱۳۴۴، سازمان مجاهدین خلق ایران از سوی محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیعزادگان تأسیس شد. این سه تن از اعضای سابق نهضت آزادی ایران و از فارغالتحصیلان دانشگاه تهران بودند. [۱] هرچند این سازمان از نظر تئوریک، ایدئولوژی اسلام را راهنمای عمل خود قرار داده بود، ولی مطالعه برخی متون مارکسیستی، بر ایدئولوژی آن تأثیر گذاشت. بر همین اساس، امام خمینی(ره) در همان سالهای مبارزه، از تأیید سازمان خودداری کردند.[۲] پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق ایران با تظاهر به گرایشهای اسلامی، توانسته بود افراد زیادی را به سوی خود جذب کند،[۳] اما تغییر ایدئولوژی سازمان در سال ۱۳۵۴ اتفاق افتاد. در مهر سال ۱۳۵۴ گروهی از مجاهدین در بیانیهای، مارکسیسم را تنها فلسفه واقعی اسلام دانستند. این تغییر دیدگاه، شکاف عمیقی را میان نیروهای سازمان ایجاد کرد و تعدادی از اعضا که مخالف این تغییر بودند، از سوی سازمان کشته شدند.
بدین ترتیب، سازمانی که برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی تأسیس شده بود، در گرداب انحراف افتاد و به جز چند عملیات مسلحانه، نتوانست اقدام دیگری انجام دهد. آنها تنها در روزهای پایانی رژیم، با حمله به اسلحهخانهها و پادگانهایی که به دست نیروهای مردمی آزاد شده بود، توانستند مقدار در خور توجهی سلاح برای رویارویی با انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن به دست آورند.
سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این سازمان دوباره وارد صحنه تحولات کشور شد و به رغم همراهی نکردن با نهضت مردمی امام، به سهمخواهی از انقلاب پرداخت و اندک اندک با عملکرد متظاهرانه و ترورها به «منافقین» مشهور شد. این سازمان از جمله نادر سازمانهایی بود که به قانون اساسی رأی مثبت نداد و بعدها راه مبارزه مسلحانه را در پیش گرفت. سازمان از سی خرداد ۱۳۶۰ وارد فاز عملیات مسلحانه بر ضد جمهوری اسلامی شد. نظریهپردازان آن بر این عقیده بودند که پایان فاز عملیات مسلحانه، به پیروزی آنان خواهد انجامید. پس از آن، رهبر و عدهای از اعضای گروهک منافقین به خارج از کشور فرار کردند. آنها ابتدا به فرانسه رفتند و پس از بهبود نسبی روابط ایران و فرانسه، در سال ۱۳۶۴ به عراق پناهنده شدند.
منافقین و جنگ تحمیلی
از عمده فعالیتهای این سازمان در خلال جنگ هشت ساله را میتوان اعزام گروههایی برای انجام عملیاتهای ترور و خرابکاری، به ویژه ترور رزمندگان و فرماندهان نظامی در داخل ایران، جاسوسی از تحرکات نظامی ایران، انجام تبلیغات مسموم از راه رادیوی اختصاصی این گروه در عراق و نیز شایعهسازی برای تحتالشعاع قرار دادن حمایتهای مردمی از جبههها برشمرد. در دوران دفاع مقدس، نیروهای وابسته به سازمان منافقین در کنار نیروهای عراق قرار داشتند و شنود مکالمات بیسیمی و تلفنی نیروهای ایرانی، بیشتر از سوی نیروهای این سازمان صورت میگرفت.[۴]
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ایران
رژیم بعث عراق با وجود حمایت همه جانبه سران استکبار و به کارگیری تمام توان خود، نتوانست در برابر ایستادگی ملت مسلمان و انقلابی ایران قرار گیرد و به اهداف خود دست یابد. سرانجام حضرت امام خمینی(ره) با در نظر گرفتن مصاحل عالی نظام و پس از مشورت با مسئولان مملکتی و فرماندهان نظامی، قطعنامه ۵۹۸ را در تیر ۱۳۶۷ را پذیرفتند. این قطعنامه با قطعنامههای پیشین شورای امنیت متفاوت بود و در آن سعی شده بود برخی از دیدگاهها و خواستههای ایران مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگیهای مثبت برخی از مفاد این قطعنامه، به ویژه بندهای مربوط به معرفی متجاوز و پرداخت غرامت جنگی، موافقت خود را با پذیرش آن اعلام کرد.
منافقین پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران
پس از پذیرش قطعنامه، دشمن با این تصور که نظام سیاسی ایران در اثر جنگ و فشارهای اقتصادی، بینالمللی سیاسی و اجتماعی، در ضعیفترین شرایط خود قرار دارد، به دو حمله سراسری در منطقه عملیاتی جنوب و غرب کشور پرداخت. نظامیان عراقی از جنوب تا دروازه اهواز پیشروی کردند، ولی حضور رئیسجمهور وقت یعنی حضرت آیت الله خامنهای در اهواز و اعلام باقی ماندن در منطقه تا عقب راندن دشمن، باعث شد نه تنها سیل نیروهای مردمی به سوی جبهه سرازیر شود، بلکه نیروهای نظامی نیز سریع خود را آماده سازند و با حمله به دشمن، آنها را مجبور به عقبنشینی کنند.[۵] منافقین نیز که از قبل نیروهای خود را از دیگر کشورها به داخل عراق فراخوانده بودند، با تشکیل، تجهیز و آموزش ۲۵ تیپ رزمی، در تاریخ ۳/۵/۱۳۶۷ از مرزهای غربی ایران وارد کشور شدند.
اهداف حمله منافقین به ایران
سخنگوی سازمان مجاهدین، اهداف سازمان را از این عملیات چنین اعلام کرد: «استراتژی مجاهدین، وارد آوردن هرچه بیشتر تلفات به نیروهای ایران و باز کردن راه برای یک انقلاب عمومی ضد ]امام[ خمینی(ره) است». [۶]
همزمان در یکی از رسانههای غربی نیز استراتژی منافقین، ایجاد منطقه آزاد اعلام شد تا پس از پایان جنگ، با استقرار در آن منطقه، منافع حکومت ایران را تهدید کند. [۷]
شرح دلاورمردیهای رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد
ساعت ۱۴:۳۰ روز سوم مرداد ۱۳۶۷، منافقین با حمایت ارتش عراق، عملیات خود را با نام «فروغ جاویدان» با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و هلیبرد از جنوب گردنه پاطاق (نزدیکی سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند غرب پیشروی کردند. حدود ساعت ۱۸:۳۰ نخستین تانکهای عراقی با نشان منافقین وارد شهر شدند و پس از تصرف شهر، به طرف اسلام آباد غرب پیشروی کردند. منافقین به محض رسیدن به ورودی شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته کردن اوضاع میکردند. آنها سپس راهی کرمانشاه شدند، ولی در منطقه حسن آباد (بیست کیلومتری اسلام آباد) رزمندگان اسلام آنها را زمینگیر ساختند. نیروهای اسلام در فاصله دویست متری منافقین در ارتفاعات چهار زبر، ضمن تشکیل خط پدافندی، با آنان درگیر شده و بعد از ظهر چهارمرداد با محاصره شهر اسلام آباد، به منظور بستن راه فرار، سه راه اسلام آباد ـ کرند را قطع و آنها را محاصره کردند.
نیروهای بسیجی، سپاهی و ارتشی در روز پنج مرداد، عملیات «مرصاد» را با رمز «یا علی بن ابیطالب(ع)» آغاز نمودند و در چند ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاکت رساندند و مابقی را به فرار واداشتند. در این عملیات، رزمندگان اسلام از قسمت سه راهی اهواز (پشت پمپ بنزین اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زیادی به منافقین وارد کردند.
وصف آن روز از زبان سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
صبح روز پنج مرداد، عملیات با رمز یا علی(ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر، چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. عملیات که تمام شد، در جاده کرمانشاه ـ اسلام آباد غرب، هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند؛ کسانی که روز تنهایی میهن، به یاری اردوی خصم شتافته بودند. به هر حال خداوند متعال در آخرین روز جنگ با عملیات مرصاد به آن آیه شریفه عمل کرد. خداوند در آن آیه شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید. من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم» (توبه: ۱۴) و نقطه آخر جنگ با پیروزی تمام شد و خبیثتر شدن دشمنان ما در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.[۸]
سرانجام در این عملیات، بیش از ۲۵۰۰ تن از منافقین به هلاکت رسیدند و بیش از چهارصد دستگاه خودرو ، نفربر و تانک آنان منهدم شد. پس از پنج روز درگیری، آخرین گلولههای شلیک شده در هشت سال دفاع مقدس، بر سینه دشمن پرکینه نشست و افتخار ارزشمند دیگری را برای نیروهای مسلح و مردم این سرزمین رقم زد تا دشمنان قسمخورده بدانند دفاع از کیان انقلاب اسلامی و مرزهای مقدس جمهوری اسلامی، در هر زمان و مکانی مقدور است و بیگانه و مزدور، هیچ جای پایی در ایران ندارد و نخواهد داشت.
در جبهه دشمن چه میگذشت؟
تمام شواهد و قرائن و اسناد و مدارک به دست آمده و نیز اعترافات افراد دستگیر شده در جریان عملیات مرصاد، حکایت از آن دارد که منافقین از پیروزی خود در حرکتی که آغاز کرده بودند، اطمینان کامل داشتند. منافقین شرکتکننده در این عملیات، بسیاری از اشیای شخصی و لوازمی که معمولاً یک نیروی عملیاتی هنگام عملیات همراه خویش ندارد، نظیر پاسپورت، عکسهای خانوادگی، شماره تلفن دوستان و کادو برای آشنایان را با خود آورده بودند. دستگیرشدگان اظهار میکردند: «قرار بود بقیه وسایل و لوازم شخصی را بعداً برایمان بفرستند.» تمامی منافقین دستگیر شده، اعم از عناصر ردهبالا یا عضو و هوادار معمولی در اعترافات خویش اظهار میکردند توهم دستیابی به تهران و براندازی جمهوری اسلامی، به اندازهای در ذهن آنان قوی و غیرقابل تردید بوده است که کمترین محلی برای تصور شکست و ناکامی باقی نگذاشته بود.
علت شکست سخت منافقین در این عملیات
نقطه اتکای تئوریک گروهک منافقین، حمایتهای مردمی بود، اما غافل از اینکه مردم، تصور مطلوبی از ایشان نداشتند و کمترین اعتماد ممکن به آنها در لایههای فکری و تجربی ملت ایران وجود نداشت. حضور گسترده مردم در مناطق عملیاتی در روزهای پایانی جنگ، به ویژه در منطقه غرب کشور و در برابرمنافقین نشان داد که مردم همواره در کنار نظام و مسئولان ایستادهاند و به محض احساس خطر، حاضر به بذل جان و مال خویش هستند.
پاسخ مثبت مردم به مسئولان برای حضور در جبهههای جنگ پس از حمله ارتش عراق و گروهک منافقین، نشان داد که تحلیل منافقین مبنی بر عمیق بودن شکاف میان مردم و مسئولان غلط بوده و مسئولان کشور ـ به ویژه امام راحل ـ دارای نفوذ گسترده و عمیق در میان مردم هستند. توجه به این مسئله مهم است که منافقین در مقاطع گوناگون تاریخ، همواره اسیر تحلیل و درک غلط رهبران خود بودهاند و همین غفلت آنان را میتوان علت شکست منافقین در عملیات مرصاد دانست.
[۱]. غلامرضا نجاتی، تاریخ بیست و پنج ساله ایران، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۳، ج۱، ص ۳۹۸.
[۲]. رسول جعفریان، جریانها و جنبشهای مذهبی ـ سیاسی ایران در سالهای ۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۱، ص.
[۳]. سعید برزیی، زندگینامه سیاسی بازرگان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۱۳۱.
[۴]. جمال حسینی، مقاله «حملات تهران علیه مخالفان در عراق»، ماهنامه نگاه، س ۱، ش ۳ (خرداد ۱۳۷۹)، ص۱۹.
[۵]. نک: خاطرات سرهنگ مجتبی جعفری، تهران، معاونت فرهنگی و روابط عمومی اداره عقیدتی و سیاسی نزاجا.
[۶]. محمد درودیان، پایان جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹، ص ۱۸۶.
[۷]. نک: روزنامه رسالت، ۴/۵/۱۳۶۷.
[۸]. http:// www. Sajed.ir