مروري بر تاكتيكهاي رزمندگان اسلام در عمليات مرصاد و نقش هوانيروز ارتش در آن
نویسنده:
هابیلیان
بعد از نفوذهای اولیه منافقین، سرانجام عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه ۶۷ و با رمز مبارک «یاعلی (ع)» و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند غرب آغاز شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کرمانشاه به نقل از کارنامه توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس، منافقین خوشحال از پیروزیهای مقدماتی و در یک اقدام عجولانه و ناپخته به شکل ستونی از جاده اسلامآباد، راه کرمانشاه را در پیش میگیرند و به زعم باطل خود در مسیر حرکت به سمت تهران، با پیوستن مردم به آنها میخواستند گردانها و تیپهای جدیدی از مردم تشکیل دهند و هر یک از منافقین فرماندهی آنها را به عهده گیرند و با این برنامه مقدمه سقوط رژیم جمهوری اسلامی ایران را فراهم سازند.
در همین زمان، رادیو منافقین با ارسال پیام به مردم کرمانشاه از آنها میخواهد که زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادیبخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند، در حالی که رزمندگان اسلام در ۳۴ کیلومتری این شهر (کرمانشاه) ناگهان راه را بر ستونهای منافقین میبندند و بدین ترتیب نبرد سنگینی در این محور در میگیرد.
واحدهای ضدزره رزمندگان اسلام در یک اقدام متهورانه و بینظیر تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش میکشند. جاده کرمانشاه ـ اسلامآباد در همان لحظات اولیه انباشته از ادوات سنگین سوخته میشود و عکسالعمل جانانه مدافعان اسلام تمامی رؤیاهای سرکردگان منافقین را به یأس مبدل میکند و به ناچار منافقین با فضاحت تمام مجبور به عقبنشینی به طرف اسلام آباد میشوند.
با تعقیب دشمن، این شهر به محاصره در میآید و منافقین برای در امان ماندن از آتش خشم رزمندگان چارهای جز فرار از این شهر نمییابند.
نیروی زمینی سپاه پس از تسخیر مواضع دشمن،در یک حرکت تاکتیکی که باعث گمراهی دشمن میشود، شبانه شهر اسلامآباد را تخلیه و اقدام به عقبنشینی تاکتیکی میکنند و منافقین به امید تداوم عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» پیشروی مجدد خود را به سوی این شهر آغاز و با مشاهده اوضاع مناسب و عدم حضور مدافعان اسلام، شهر را دوباره اشغال میکنند. به دنبال این تحرکات، رادیو منافقین نیز با راهانداختن تبلیغات، در بوق و کرنا میدمد که «مردم مسلمان ایران! شب گذشته فرزندان مجاهد شما در ادامه عملیات غرورانگیز فروغ جاویدان، موفق شدند شهر اسلامآباد را آزاد و ضربات سنگینی به پاسداران و بسیجیان وارد آورند. این عملیات تا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده ادامه خواهد یافت.»
رزمندگان اسلام در حالی که تبلیغات دشمن گوش فلک را کر میکرد با عمل هلیبُرد توسط هلیکوپترهای هوانیروز در جاده کرند و تنگه پاتاق، عقبه منافقین را مسدود و ارتباط آنها را قطع میکنند و پاسداران و بسیجیان با حمایت تیزپروازان هوانیروز و بمباران شدید نیروی هوایی پیشروی خود را به سوی اهداف از پیش تعیین شده آغاز میکنند.
منافقین بار دیگر در زیر تهاجمات و ضربات سهمگین پاسداران و بسیجیان جان بر کف طعم تلخ شکست فضاحتبار را میچشند. در این درگیری شدید، تلفات و خسارات سنگینی به منافقین فریب خورده و خائن به ملت و مملکت وارد میآید و آنها با خفت و خواری به سوی مرزهای عراق فرار میکنند، تعقیب و گریز همچنان ادامه مییابد تا سرانجام شهر اسلامآباد پس از هفتاد ساعت اشغال در بعدازظهر پنج شنبه ۵ مرداد آزاد میشود و تا صبح روز بعد از لوث منافقین پاکسازی و مردم وارد شهر میشوند.
ن ترتیب به خواست خداوند، منافقین، این خائنین به ملت و مملکت اسلامی ایران با پای خود گام در بیشه شیران میگذارند و شکست سخت و فراموش نشدنی را متحمل میشوند.
هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در سرکوب منافقین در این درگیریها چنان شایستگی و درخششی از خود نشان میدهند که جادهی اسلام آباد مملو از لاشهی سوخته ادوات سنگین و دیگر جنگافزارهای منافقین میشود و حیرت و تحسین دوست و دشمن را بر میانگیزد.
این شکستها در حالی نصیب منافقین خلق میشود که قوای اسلام در جبهههای دیگر ضربات سنگینی به ماشین جنگی عراق وارد میآورند و لحظه به لحظه اراضی اشغالی ایران اسلامی را آزاد و همچنان به تعقیب مرگبار دشمن ادامه می دهند.
قوای اسلام با حمایت بیدریغ و همهجانبه هلی کوپترهای هوانیروز و جنگندههای نیروی هوایی ارتش، لحظه به لحظه کار انهدام ضد انقلاب را تشدید و آنها را وادار به عقبنشینی تا شهر کرند میکنند و در یک نبرد فراموش نشدنی، این شهر به محاصره در میآید و دشمن شکست خورده که تلاش میکرد شاید این موضع را برای خود حفظ کند، با خفت و خواری و با دریافت ضربات سخت به طرف مرزهای بینالمللی راه فرار را در پیش میگیرد.
ضربات رزمندگان چنان کوبنده بود که اساس فرماندهی منافقین از هم متلاشی میشود و نیروهای متفرق آنها تلاش میکنند که جان خود را از مهلکه نجات دهند و در همین راستا تعداد زیادی از منافقین در عقبنشینی به طرف تنگه پاتاق، در دام رزمندگان اسلام گرفتار میآیند که از ترس جان خود به روستاهای اطراف پناهنده میشوند و با تهدید مردم بیدفاع منطقه، از آنها میخواهند تا جان پناهی برای مخفی شدن در اختیارشان قرار دهند. تعداد دیگری از منافقین با افتادن در محاصره، با قرص سیانور دست به خودکشی میزنند و عدهای هم به خاطر مصلحت سازمان، توسط مسؤولان خود به رگبار مسلسل بسته میشوند تا به خیال خود، اسرار سازمان فاش نشود.
از نکات جالب توجه، حضور زنان در هیأت و لباس مردان بود.
زمانی که آخرین پسماندههای منافقین در عملیات به اصطلاح فروع جاویدان با پایمردی دلیرمردان ایران اسلامی سرکوب میشوند، تبلیغات رادیو منافقین نیز دیگر مجالی برای هوچیگری و سخن پراکنی نمیبیند و ناگهان سکوت اختیار میکند.
تجاوز منافقین پناه برده به دامان رژیم بعثی، به میهن اسلامی ایران، یکی دیگر از خطاهای فاحش و خیانتبار سازمان منافقین خلق است که به یاری خداوند قهار، اساس تشکیلات این سازمان را متلاشی و حقایق بسیاری را برای وجدانهای آگاه و فطرتهای پاک، روشن میسازد.