انتحار انسان...

چه فاجعه ای بزرگتر و چه تراژدی غم بارتر از آنکه انسانی که سرآمد هستی و اشرف مخلوقات قرار داده شد و نیز خود را بر هوش و عقل و خرد، بزرگوارتر از هر موجودی می شمارد، اکنون به خود بمب بسته و خود و انسان را به آرزوی بهشت به کام مرگ بکشاند!.

براستی این جهان تا چه حد تغییر کرده و چگونه در عمق تاریکی غوطه ور شده و جای تعجب است انسانی که سیاره‌ها و کهکشان‌ها را تسخیر کرده است، نمی‌داند شب تاریک زندگی خود را چگونه روشن کند و به سحر برساند، و انسان متمدن قرن ۲۱ را مینگری که در این ضلالت مرگبار به جستجوی کورسویی از روشنایی برای نجات خویش است.
بلوچستان، سرزمینی که هزاران پایگاه برای آموختن تعالیم الهی و پرداختن به مسایل دینی و احکام شریعی برپا شده و چه بسا که تبلیغ دین از مسجد و مکتب به کوچه و خیابان نیز کشانده شده، اما در پس این شور و شوق به آموختن دین، طوفانی متلاطم از باوری نو برپاست که می خواهد انسان را به وحشیانه ترین شکل ممکن از بین ببرد تا به سعادت دست یابد!. اوضاع چنان خفقان آور و بی ثبات است که همه ی ارزش ها را در خطر محو شدن و نابودی قرارداده، دیگر هیچ چیزی باقی نمانده است که رنگ و رویش را نباخته باشد، گویا همه‌ی هنجارها در این سرزمین همچون فیل در تاریکی به تنگنا قرار گرفته اند و هرکس از آن برداشت های متفاوتی دارد .
به واقع شرایط را برای مردمان رنج دیده بلوچ به سامان نمی بینم، گویا جریانی به رنگ خشونت و ترور با نقابی از مقدس نمایی برای قتل انسان‌های این سرزمین طرح ریزی می‌شود، گویا نیروی مبهمی در حال شکل گیری است که سخت، تلخ و به هیچ ارزشی حتی انسانیت پایبند نیست و می خواهد تا اوج جنایت و ضلالت در پیش رود و هدفش جز مخدوش نمودن فرهنگ بشر دوست بلوچ نیست، که همچون زهر کشنده در قلب و جان مردم این سرزمین تاثیر گذارد. دیگر هیچ چیز بها داری در این وادی بکر و پاک باقی نمانده و حتی به دین و ارزش های دینی این جامعه توهین صورت می‌گیرد و بالاخره شاه ستون‌های بزرگ عدالت و انسان دوستی این مرز و بوم بی هویت شده است و حتی کوشش دارند که انسان های این منطقه را نسل بی هویت و بی شخصیت معرفی کنند.
حسرتا که درد و رنج مردم بلوچ پایانی ندارد و همه روزه گرهی کور بدان افزوده می شود، جامعه ای که تشنه اندکی امنیت و آسایش است تا اوضاع خویش را سامان بخشد، اما در آنسوی مرزها با جریانی رادیکال مواجه است که پروسه دستاویز قرار دادن صهیونیسم جنایتکار در این منطقه را بشدت دنبال می کند و در داخل طرح های آدم کشی و انسان شکنی با برچسب دین و استشهاد طلبی در حال شکل گرفتن است. گویا این نابسامانی ها الکترون‌هایی است که در مدار سرخ و بی نقاب هسته‌ی قدرت رادیکال و افراطی بلوچستان، سخت و عجولانه گردش می‌کنند و برای خلق فجایع در این منطقه به آنها شتاب می بخشند.
کاش اندکی به عدالت و انسان دوستی باور داشتند و گرفتن جان انسان ها اینگونه راحت نمی بود، احساس میکنم شدیدترین دردی که مردم این سرزمین را در آتش هولناک سوخته است، نبود یک نظام عادل و حق پرور در طول تاریخ و سرگذشت جغرافیایی بنام بلوچستان بوده است.
ترور و از میان برداشتن طرح ریزی شده‌ی خادمان و عاملان وحدت در بلوچستان به شکل زنجیره‌ای و ایجاد بحران در مناطق آرام این منطقه، به خاک و خون کشانیدن اماکن مذهبی و مساجد شیعه و سنی و اشخاص بیگناه و بی غرض، اعم از زن و مرد و بزرگوارانی که به قصد نوع دوستی و خدمت و پذیرفتن شرایط دشوار زندگی بدینجا آمده اند، نمونه‌هایی از بدبختی‌ها و بدفرجامی‌هایی است که بلوچستان عزیز را به خود گرفتار نموده است.
محکومیت جهانی حملات انتحاری از سوی علمای اسلام
اما اتفاق کم سابقه ای رخ داد که توجه فعالان حقوق بشر و آزادی خواهان جهان را به خود معطوف داشت، در اقدامی بسیار نادر در چند سال گذشته، گروهی از رهبران مذهبی پاکستان انجام حملات انتحاری را حرام و خلاف دین دانستند. در این نشست که بجهت نگرانی در مورد رشد مرگبار حملات انتحاری در جهان، در وزیرستان شمالی پاکستان (از مناطق قبیله نشین هم مرز با افغانستان که بسیاری از شورشیان و ستیزه جویان در آنجا پناه گرفته اند) برگزار شده بود، حدود ۳۰۰ رهبر مذهبی در مدرسه‌ای موسوم به نظامیه در این منطقه گردهم آمده و حملات انتحاری را محکوم کردند.
اما به رغم این محکومیت جامعه علمای اسلام، گویا این پدیده خطرناک همچنان قربانی می گیرد و با گرفتن جان انسانهای بیگناه به حیات خود ادامه می دهد. بلوچستان امروز، بیش از هر زمانی در آتش فتنه و بدعت می سوزد و خانه ای امن برای پناه جستن سازمان ها و گروهک های تروریستی گشته است، افراط و تکفیر و قتل و ترور همچون قارچی سمی در سرتاسر بلوچستان درحال رشد است و دین را با خشونت، تحجر و آدمکشی درآمیخته است.
در ماههای اخیر جوخه های ترور و زیرشاخه های تغذیه شونده از طالبان و القاعده در حال گسترش، جذب نیرو و افزایش حملات انتحاری و بمب گذاری در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان بوده است، که با این حال باید نقش عوامل امنیتی و انتظامی استان جهت برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از حیث این گروهک ها را مورد سوال قرار داد.