تخلیه تلفنی

تخلیه تلفنی که در خصوص به دست آوردن اطلاعات از طریق صحبت تلفنی با کسی به کار می‌رود. در این روش فرد یا سازمانی که قصد جاسوسی دارد با شناخت از شخصیت فرد یا مرکز مورد نظر با پ.شش مناسب و بهانه قابل توجیح تماس تلفنی برقرار می‌سازد. با معرفی خود تحت عنوانی که شکی ایجاد نشود، سریع شروع به صحبت می‌کند. بدین ترتیب فرد مورد نظر تبدیل به طعمه ی جاسوسی می‌شود و به راحتی اخبار و اطلاعات وی در اختیار فرد تماس گیرنده و سازمان جاسوسی قرار می‌گیرد.

(تخلیه تلفنی مجاهدین با سفیر ایران در هلند )

ـ سلام علیکم. مشتاق دیدار مهندس جان.

‌ سلام علیکم. سلامت باشید.

ـ اینجا چندتا از پارلمنتر ها ملاقات می‌خواستند. چند تا از وزرامون بیایند. من پیشنهاد شما را دادم. من می‌خواستم بدانم که وقت بگیرم ؟‌...

صمد نظری: بحث مهمی را که همیشه سازمان دنبال میکرد بحث تخلیه تلفنی بود.

(تخلیه تلفنی مجاهدین با پوشش نماینده ایران در ایوان لاحه )

ـ یه فکسی برای ما آمده از وزارت خارجه گفتند که آقای کریمی می‌خواهند بیایند. من دیگر سوال نکردم که کدام کریمی است. فکر کردم که در امورات لاحه شما اشراف دارید. کسی می‌خواهد بیاید ؟

گوینده: بخش قابل توجهی از بار اطلاعاتی که مجاهدین به رژیم صدام می‌فروختند از طریق تخلیه تلفنی بدست می‌آید.

بنابر اظهارات اعضای جداشده از این سازمان افراد مجرب و آموزش دیده ای در بخش اطلاعات مجاهدین مسئولیت تخلیه تلفنی از مراکز ، افراد و شخصیت‌های سیاسی ، اجتماعی ، نظامی و مذهبی ایران را بر عهده داشتند.

صمد نظری: اطلاعیه‌ها و ابلاغیه هایی که ادارات به هم میدادند همه را یک جا جمع کردیم.

گوینده: اخبار و اطلاعات بدست آمده از ده‌ها و صدها مورد تخلیه تلفنی توسط بخش اطلاعات مجاهدین مورد بررسی و دسته بندی قرار می‌گیرد سپس این اطلاعات به صورت کتبی و نوشتن و در پاره ای موارد در جلسات مذاکره به سازمان اطلاعات صدام فروخته شده است.

داوری: مطلب دیگر در رابطه با ماه دوم سال جدید است که قرارمان است در رابطه با 6 میلیون دلار باقی مانده که طلب داریم. محبت کنید آن را به ما پرداخت کنید.

مسعود رجوی: واقعیت اینه که گوئیا یک عنصر فنا ناپذیر. همان عنصر ایدئولوژیک در آن باید باشد که در برابر این همه بلایا و قضایا نابود شدنی نیست. اگر روی اصولمون استوار بمونیم اینگار که بیمه شدیم. اگر به بهای اندک اصولمون را نفروشیم ، شعله را افزونتر خواهد کرد. هزار بلا سر آدم می‌آید اما اتفاقاً نه فقط از فنا خبری نیست بلکه راز بقاست.

ساده‌ترین برچسبب‌ها این بود که این دیوانه و خول وضع است و حرف‌های مفت و عجیب و غریب میگه و استراتژی او هم معلوم نیست که چه هست.

ابهامات استراتژیکی که جای خود داره ، هرچه بود ابهام و گنگی ایدئولوژیک بود که این بابا اصلاً چی میگه.این بار بود و نبود موکول بود به چیز دیگر.

گوینده: برای تخلیه تلفنی امکانات فنی و تدارکات خاصی مورد نیاز نیست. بدین منظور خطوط تلفنی متعددی توسط رژیم صدام در اختیار مجاهدین قرار گرفته است. هرچند به دلیل تخلیه تلفنی این سازمان از خارج کشور نیاز به داشتن وسایل فنی و وسایلی که مشخص نشود فرد از خارج تماس گرفته توسط سازمان اطلاعات عراق تامین می‌شده است.

افسر سازمان: در رابطه با تلفن‌ها ، شما 120 خط تلفن برای بغداد درخواست کرده بودید. و 43 خط هم برای کرکوک.به هر حال ما با هر درخواستی که در این زمینه از طرف شما بیاید موافقیم. 24خط را تحویل داده بودیم. مابقی را بعداً تحویل می‌دهیم. در رابطه با خط تلفن ویژه ای که درخواست کرده بودید سازمان اطلاعات عراق کاملا با درخواستهای شما موافق است. 31 دستگاه مرکزی تقسیم خطوط تلفن درخواست داشته اید که تهیه آن بر اساس وضع موجود موافقت شده است. در خصوص درخواست دیگرتان در مورد کرکوک به مافرصت 2 تا 3 روزه بدهید تا ما به اداره مربوطه رسماً ابلاغ کنیم.

داوری: تقریباً چند روز پیش یک سری قبوض تلفن برای ما آورده بودند. تلفنهایی بود که مصرف کرده بودیم و تا آخر سال 85(1364) بود. که حدود 820 هزار دینار. بعد ما می‌خواستیم این را یکی از افسران برای بررسی قبضها

افسر سازمان: همه تلفنها ؟

داوری: همه تلفنهای بغداد. تا آخر سال 85 ما فقط 30 خط تلفن داشتیم. می‌خواهیم یک افسر را با ما بفرستید که بریم اداره تلفن تا شش ماهه اول سال 86 را هم تائید بکند. زیرا این 820 هزار دینار و قبلی‌ها ، پول کلانی است که ما در حساب هامان وارد نکردیم.

گوینده: شیطنت ، تجربه ، پوشش و بهانه مناسب ، عوامل موفقیت افراد جاسوس در تخلیه تلفنی به حساب می‌آید. ضمن آنکه در جاسوسی تلفنی ساده اندیشی و اعتماد بی پایه و اساس نقش قابل توجهی در خام شدن و فریب خوردن افراد مورد تماس دارد.

(تخلیه تلفنی مجاهدین با پوشش وزارت کشور )

ـ چند تا استاندارامون سوال کرده بودند درباره این تحولاتی که در منطقه خلیج اتفاق افتاده ، ما به نیروهامون آماده باش دادیم ؟

... قطع کن طرف جاسوسه...

گوینده: دقت ، احساس مسئولیت و هوشیاری افراد از عواملی است که بارها موجب ناکامی و شکست مجاهدین در جاسوسی تلفنی شده.

حضور شخصیت‌های برجسته مذهبی و روحانی در جبهه‌ها و ایام نزدیک به حمله رزمندگان ایران که البته با هدف افزایش روحیه و تقویت صفوف نظامیان انجام می‌شده از نگاه جاسوسی مجاهدین و سازمان اطلاعات صدام ، مخفی نبوده است.

 افسران عراقی بسیار اصرار دارند مجاهدین پیرامون زمان عملیات و حمله رزمندگان ایرانی جاسوسی کنند.‌‌

(تخلیه تلفنی با پوشش دبیرخانه مجلس خبرگان قم )

ـ سلام علیکم. حال شما خوبه. من صامعی هستم مزاحم می‌شوم. از دبیرخانه خبرگان قم. حاج آقا الان منزل شیراز تشریف دارند ؟

بله.

ـ ما چیزهایی که می‌فرستیم خدمتشون اونجا میاد یا میره شیراز ؟

عرض کنم که معمولا نامه‌های شما میره اونجا و بعضی‌ها هم بخاطر گرفتاریهای آقا دیر بدست ما می‌رسه. اگر مطلبی هست بخاطر سرعت عمل بفرستید دفتر زودتر می‌رسه.

پس الان بولتنها را که بفرستیم میره اونجا ؟

بله.

افسر سازمان: 5 نفر از روحانیون به منطقه وارد شدند. نماز وحدت را در میان نیروهای ارتش و سپاه و بسیج به جماعت خوانده اند و نیروها را دعوت به وحدت کردند. تفوتی در رابطه با این حمله و حملات سابق وجود دارد و آن این است که سابقاً مردم را دعوت می‌کردند که خون بدهند و رانندگان را به مشارکت دعوت می‌کردند و همچنین مکانیک‌ها را. نقل و انتقلات واحدهای نظامی در یک یا دو مرحله صورت می‌گرفت. اینها شیوه‌های جدیدی را در نقل و انتقالات نیروهای خود بکار برند. قصد دارند با استفاده از اصل غافلگیری دست به عملیات بزنند. محور اصلی آنها نیز محور جنوب میباشد. ممکن است دست به عملیات محدود و فرعی دیگری در محور میانی بزنند. آن چیزی را که در این رابطه از سازمان مجاهدین درخواست داریم این است که چه وقت قرار است دستور عملیات از سوی شورای عالی دفاع به یگان و نیروهای ایرانی ابلاغ شود ؟

ما سابقاً از آمدن افرادی مثل آیت الله طاهری ،فخرالدین حجازی مطلع شدیم چون شما به ما خبر می‌دادید. مقر‌های مرکزی خاتم الانبیا با تمام امکانات و توانش در حال کار کردن می‌باشد.

گوینده :فیلمها و اسناد بدست آمده حکایت تکان دهنده ای از موفقیت در جاسوسی تلفنی توسط مجاهدین خلق در زمان جنگ تحمیلی دارد.

در یکی از جلسات وقتی افسر امنیتی عراق از زمان بدست آوردن اطلاعات سوال می‌کند عباس داوری پاسخ عجیبی میدهد که حاکی از سرعت عمل آنان در تخلیه تلفنی است.

داوری: من آخرین اطلاعات را میتوانم فردا بعد ار ظهر به شما برسانم. اما تا آنجایی که تا الان اطلاع داریم همین است. آسیایی (؟) الان در اهواز است همانطور که خودتان اشاره کردید. اما لشکر 30 مازندران به سمت جبهه حرکت نکرده. مکا کان مرخصی‌ها ادامه دارد ولی کم شده.

افسر سازمان: اطلاعات شما مربوط به چه زمانی است ؟

داوری: امروز تا 3 ساعت پیش.

اون 5 تا روحانی را که گفتید روحانیون بزرگی نیستند و در حد بالایی نیستند. زیرا همه آن تیپ‌های مهمی که بایستی در روزهای حمله در جبهه باشند سر جاشون هستند. البته در بیمارستانهای پزشکی دو سه روز پیش چیزهایی مبتنی بر آماده باش بود.

افسر سازمان: همه دستورات اعم از آماده باش به بیمارستانها و لغو مرخصی نیروها معمولا کتبی ابلاغ نمی شود بلکه بصورت شفاهی به اطلاع نیروها میرسد.

داوری: منظور از شفاهی یا رسمی این است که شفاهی را هم زیاد جدی نگیرید.

افسر سازمان: برادر رضا ( کارمند سازمان اطلاعات) به شما مراجعه خواهد کرد تا نتیجه دقیق (زمان عملیات ایران ) را دریافت نماید. انشاالله فردا عصر.

گوینده: بدین ترتیب دشمن بر تحرکات ، نقل و انتقالات ، آماده باش ، شروع عملیات و مجموعه ی بسیار گسترده ای از اطلاعات دست رسی می‌یابد.

افسر سازمان: نیروهای خاص الشهدا‌ یعنی تیپ جدید است و نامی از آن برده نشده است. آیا جدیداض تشکیل شده اند ؟

داوری: بله. برای سپاه است. تیپ شهدا قبلا هم بوده ولی بیشتر در کردستان عملیات می‌کرده. اول فرمانده اش بروجردی بود. که به آن تیپ بروجردی هم می‌گویند. البته این مسئله را دو سال پیش خود آقای رئیس جمهور به برادر مسعود پیام داده بودند. ما تمام نیازمندیهای شما را تامین خواهیم کرد. از آن تاریخ پس از آن پیام شاهد کمک‌های بی دریغ شما به سازمان مجاهدین هستیم و از این بابت سپاسگذاریم.

داوری: راجب منطقه شمال عراق تصمیم گرفته شد که ما باید در برخی از مناطق مرزی ایران تردد داشته باشیم. از جمله در منطقه بشکان نیاز به مجوز شما داریم تا طرح‌های مورد نظر خودمان را دنبال کنیم. من در جلسه گذشته به شما گفتم که هیچ امکاناتی را اینجا بلاااستفاده نخواهیم گذاشت و هر چیزی که هست در جهت مبارزه با خمینیست. حتی اگر ما یک چیزی را می‌خریم به این دلیل است که بچه هامون بیشتر کار کنند. شما کاملا شاهد و ناظرید که برادران و خواهران 24 ساعته کار میکنند و بیرون نمی روند فقط برای چیزهای ضروری و خرید.

گوینده: در یک مورد اسدالله لاجوردی سوژه مورد نظر مجاهدین برای تخلیه تلفنی است. هوشیاری و ذکاوت این سید نه تنها سازمان را در بدست آوردن اطلاعات با شکست مواجه می‌سازد بلکه او به ماهیت جاسوسی فرد تماس گیرنده پی می‌برد. شخصیت متعالی لاجوردی سبب می‌شود در این تماس تلفنی از ارشاد و هدایت غفلت نورزد. هرچند سالهاست از شهادت لاجوردی به دست مجاهدین می‌گذرد به رغم شایع پراکنی‌ها به منظور ترور شخصیت سید شهید این مکالمه تلفنی سند صدق و صفا ، شرافت و اخلاق متعالی شید لاجوردی است. مدت این مکالمه 45 دقیقه است.

 نوار بدست آمده از آرشیو مجاهدین خلق در عراق :

جاسوس: شما بیت آقا تشریف داشتید. من جلسه بودم فکر کردم شما زنگ زده باشید.

لاجوردی: نه خیر.

ج: حالتون خوبه انشاالله ؟

ل: الحمدلله

ج: این مسئله که پیش آقای هاشمی درباره این گذارش که ارسال شده بود در رابطه با بازدیدی که 5 شنبه بعد از ظهر به اتفاق این مهمانمان که از اوین داشتید.

ل: ببین عزیزم من صدای آقای میر احمدی را می‌شناسم که شما می‌خواهید مرا تخلیه کنید.

ج: میر محمدی

ل: ببخشید میر محمدی. من صدای آقای میر محمدی را می‌شناسم شما چطور می‌خواهید مرا تخلیه کنید.

ج: آخه

ل: آخه ندارد. شما خطتون لو رفته پسرم. من نصیحتتون می‌کنم خیلی تلاش نکنید. ارباب شما شوروی به اون وضع در آمد. آقا مسعود هم به آن وضع در آمد دنبال این کارها نباشید. لو رفتید.

ج: ما که برناممون مشخصه. ولی...(ناسزا ) مثل شما زیاداند که زود خر می‌شوند.

ل: برنامه ما که الحمدلله مشخص است. از ادبتون هم متشکرم. حالتون گرفته شده. پیشنهاد می‌کنم در رفتارتون تجدید نظر کنید. راهی که می‌روید بسیار اشتباه است. اون دنیایش که معلوم است کجاست. این دنیا هم که دیدید شوروی به کجا رسید.

ج: من فکر میکنم تو خیلی بیشرف تر از این حرفهایی

ل: عیبی نداره. اگر 50 ساعت هم با من حرف بزنی و فحش بدهی ایرادی نداره. صحبت میکنم. شخصیتم عوض نمیشه. اول که صحبت کردی چقدر محترمانه بودی. بلافاصله شخصیتت عوض شد. این دوگانگی شخصیت حکایتش خیلی است.

ج: این بی شخصیتی شما را نشان میدهد. از راس نظامتون تا پایینتون یک جوری صحبت میکنید. با دو تا سلام علیک کردن خر میشوید و اطلاعات میدهید. این بیشخصیتی ما نیست اوج شخصیت ماست‌

ل: عیبی نداره. تا حالا که نتونستید این کار را بکنید. شما که من را نمیبینید اینجوری برخورد می‌کنید. توی تلفن که میتوانید محترمانه صحبت کنید. دلم میخواست که اونجا بودید و می‌دیدید که چه مرگ بر منافق و چه مرگ بر رجوی می‌گفتند و چقدر از نظام تعریف می‌کردند و چقدر لعن و نفرین به شما می‌فرستادند. من اینو واجب میدونم که به شما نصیحت کنم.سالیانی در زندان با شما بودم و به خوبی می‌شناسمتون.تجدید نظر کنید. حیف است راهی را چند سال بروید و بعد برگردید. بعضی کسانی که حتی ترور میکردند وقتی آمدند زندان بالاخره رای آنها عوض شد و به دشمنهایتان تبدیل شدند و حتی به جبهه رفتند و شهید شدند.

سخنرانی مسعود: خواهران و برادرانی که اینجا هستند می‌دانند که تکامل مبارزه سیاسی و نظامی در هر جنبش و انقلابی که اصیل و مردمی باشد بدون پیشرفت ایدئولوژیک و ارتقاع تئوری انقلابی امکان پذیر نیست. در همین مسیر است که قدم به قدم ارزشهای جدیدی خلق می‌شود. جمعی میشود ،گسترش می‌یابد و تثبیت می‌شود‌ و به سنت رایج و جاری تبدیل می‌شود بطوری که ممکن است حتی مبدا و تاریخچه اش هم فراموش شود.

گوینده: استفاده از سلاح شیمیایی در کشتار کردهای عراقی و رزمندگان ایران از جرائم بزرگ و نابخشودنی صدام حسین است. افسر اطلاعاتی عراق در جلسه سری بغداد با اطمینان از ماهیت وابسته مجاهدین ، حساسترین و سری‌ترین راز صدام را مطرح می‌سازد. صدام حسین شخصاً به مجاهدین دستور می‌دهد پیرامون تلفات نظامیان ایرانی در شلمچه و شرق بصره به تفکیک نیروهای‌ سپاه و ارتش خبرچینی و جاسوسی کند. این جلسه سند آشکار در استفاده ی هدف مند و کاملا آگاهانه سلاح شیمیایی در جنگ تحمیلی است و نشانه بارز از نامردمی او و دوری از از خلق و خوی انسانی.

افسر سازمان: یک موضوع را شخص رئیس جمهور از مجاهدین درخواست کرده‌ و آن این است که: اثر حملات شیمیایی عراق را علیه ایران به لحاظ تلفات و اثری که داشته ارزیابی کنید. رئیس جمهور خواسته که سوال کنم مقدار خسارتهای سپاه و ارتش در منطقه هور بویژه در منطقه شرق بصره در اثر حمله شیمیایی ما چقدر بوده. ما نیاز به بررسی دقیق داریم. این مطلب به کلی سری است. با رعایت حفاظت دنبال شود.

گوینده: فرمان مستقیم شخص صدام به مجاهدین برای جاسوسی و کسب اطلاعات از میزان تلفات انسانی بر اثر حملات شیمیایی عراق در دستور کار این‌ سازمان قرار می‌گیرد. در فاصله حدود یک ماه بعد عباس داوری نتیجه جاسوسی تلفنی را در جلسه ای به رژیم صدام تقدیم می‌کند. او تصریح دارد مجاهدین در راستای هماهنگی ب سیاست تبلیغاتی صدام در جنگ هر گونه استفاده عراق از سلاح شیمیایی را مستمراً تکذیب کرده است. این جلسه سند آشکاری همکاری و هم پیمانی مجاهدین با صدام در غیر انسانی‌ترین پدیده جنایت جنگی به حساب می‌آید.

داوری: اولا طبق گفته شما که از قول آقای رئیس جمهور گفتید ما این کار را کردیم. درحالیکه به دفعات از ما سوال کرده بودند (بمباران شیمیایی ) ما با توجه به حرف‌های شما ، رد کرده بودیم. ما بیش از 60 مورد را بررسی کردیم که در این 60 مورد مجموعاً تلفاتش زیر 2000 نفر بوده. یعنی از اولین موقعی که سلاح شیمیایی در شلمچه بکار گرفته شد.

افسر سازمان: از علیرضاا (داوری ) سوال میکنم وقتی میگوید 1000 نفر شیمیایی شدند آیا منظورش این است که در اثر بمباران شیمیایی کشته شده اند یا زخمی ؟ درصد شیمیایی شدن چقدر است ؟ زیاد ، متوسط یا کم ؟

گوینده: سازمان اطلاعات عراق گذارش این جلسه را باید به اطلاع رئیس جمهور برساند. افسر امنیتی عراق از منبع خبر و مراکز جمع آوری اطلاعات سوال می‌کند. داوری نیز از مراکزی دز ایران نام می‌برد که مجاهدین با جاسوسی و تحقیق تلفنی موفق به جمع آوری اطلاعات شده اند.

افسر سازمان: منبع اطلاعات شما کجاست ؟

داوری: از چندین منبع که می‌دهیم خدمتتان.

(در این قسمت به دلیل حساسیت امنیت از ذکر اسامی مراکز و افرادی که توسط مجاهدین جاسوسی تلفنی انجام گرفته خودداری می‌کنیم )

سخنرانی مسعود: باز تکرار می‌کنم شما به من می‌گین آقا مبارزه تلفنی شکست خورد. کی ؟

عصر 5 شنبه چطور شد که شکست خورد ؟ الان دیگه حتماً بارز شده. به اینجا ختم نمیشه. اصلا به ارتش آزادی بخش ختم نمیشه. ارتش آزادی بخش خودش محصول چیه ؟ محصول مبارزه ای است که از 30 خرداد شروع شده. نه ؟ 30 خرداد خودش محصول چیه ؟ فردای حاکمیت خمینی شما بلند شدید داد زدید ارتجاع. غلط بوده ؟ اشتباه کردید.