خاطرات حجة الاسلام دعاگو

سالی كه در حوزه علمیه شهر ری ساكن بودم ، یكی از شب ها برای سخنرانی به تهران نو (نظام آباد) رفتم ، بچه های سازمان مجاهدین خلق هم به آنجا می آمدند . پس از سخنرانی یكی از سران سازمان مجاهدین خلق به نام بهرام آرام به من نزدیك شد . او در زیر پاكت مقوایی ، كتاب مجموعه دفاعیات سران سازمان مجاهدین _ دفاعیات حنیف نژاد و مهدی رضایی _ و كتابی درباره امام حسین (ع) به نام سیمای یك مسلمان ، امام حسین (ع) _ اسم آن دقیقاً یادم نیست فكر می كنم این بود _ به اضافه كتاب اقتصاد به زبان ساده كه مواضع اقتصادی سازمان مجاهدین را روشن می كرد ، قرار داده بود و روی این پاكت هم مقداری سیب زمینی و پیاز و بادمجان چیده بود به طوری كه بیننده تصور می كرد كه این آقا مواد غذایی خریداری كرده است و به منزل می برد ...