تحولات در روابط جمهوری اسلامی ایران با امریکا در چند دهه گذشته گویای وجود بحرانهای عمیقی از جمله بحران فرهنگی و روانی بین جمهوری اسلامی و امریکا است. نویسنده مقاله، با تاکید بر موضوع عملیات روانی امریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا بحران هستهای نشان میدهد که دلیل اصلی بحران و تعارض بین امریکا و ایران نحوه عملکرد ساختارهای اطلاعاتی و فزونطلبی سیاسی امریکا است. امریکا با تأکید فراوان بر ابعاد فرهنگی و هویتی در برخورد با جمهوری اسلامی سعی دارد با بهرهگیری از ابزار عملیات روانی و استفاده از اصل فرصت و بهرهبرداری از وقایع به اهداف خود نایل آید. تروریسم به اشکال مختلف زندگی عادی و روزمره افراد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که مسائل پیرامون تروریسم فراوان است و در بعضی از کشورها با روندی تصاعدی افزایش مییابد، این قبیل مسائل عموماً نسبی هستند؛ یعنی شاید آنچه برای جامعهای به عنوان مسئله امنیتی ظاهر میگردد، برای جامعه دیگر اهمیت نداشته باشد. نسبی بودن تروریسم نیز ناشی از این حقیقت است، که مردم و مسئولان کشورها در شرایط عینی مختلفی به سر میبرند. ظهور، ایجاد و روند تروریسم در قالب چهار مرحله طبقهبندی میشود: 1- مرحله اول، آگاهی تروریستها از مسئله و تجهیر برای مبارزه با آن است. 2- اقدام عملی و رسمی نسبت به مسئله به عمل میآورند 3- در مرحله سوم واکنش نشان میدهند 4- در صورت شکست مرحله سوم به طرح راهکارها و استراتژیهای جایگزین، به منظور پرداختن به مسئله اقدام میکنند. در هر حال عملیات روانی شیوه و راه بیان خواستههای تروریستها در مرحله چهارم را که مرحله جایگزین خشونت است ارائه میکند یعنی وضعیتی که منافع دو طرف درگیر را فراهم نماید تا خشونت از جامعه حذف و مذاکره جایگزین آن شود. افزون بر این، درمان اساسی تروریسم مستلزم تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی رفتارهای نامتعارف و نابهنجار است. عملیات روانی با آسیبشناسی معضل تروریسم، سیاستهای اصلاح رفتار مناسب را پیشنهاد مینماید. این مقاله به بررسی تروریسم از دیدگاه عملیات روانی میپردازد و عوامل پیدا و پنهان را معرفی و نحوه مقابله با آن را به اختصار توضیح میدهد |