تروريسم دولتي آمريکا پس از حادثه یازدهم سپتامبر

فرضیه ای که این پژوهش بر مبنای آن استوارگردیده ،قرار دادن آمریکادر ردیف دولت های تروریستی است. تلاش آمریکا برای حاکمیّت نظم جدید جهانی ساموئل هانتینگتون بعد از دوران جنگ سرد،وتحقق نظام تک قطبی ؛امری بودکه مدیریت هوشمندانه حادثه یازدهم سپتامبر،آن را به ثمر نشاند؛ اعتقاد نگارنده بر این است که دولت آمریکا از این بستر آماده بهره برد تا به امیال وخواسته های دولت نومحافظه کاران درخصوص تحقق ایده نظام تک قطبی و سرداری جهان جامه عمل بپوشاند ؛به همین جهت، دولت آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم ،تجاوزو حمله نظامی به حریم کشورهای مختلف را، به رسم قرون وسطی، شیوه کارخویش ساخت.تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان به بهانه از بین بردن سازمان تروریستی القاعده،حمله مرگبار این کشور به عراق با ادعای مجهّز بودن دیکتاتور عراق به سلاح کشتار جمعی ،دخالت نظامی در امور لیبی و سوریه ،و...نمونه های آشکاری از نقض حقوق بشر محسوب می شود. از آن جا که تجاوز نظامی به حریم کشورها و استفاده از خشونت وزور برای تحقق اهداف ،از ویژگی های بارز تروریسم دولتی محسوب می شود، عملکرد دولت آمریکا در سال های اخیر را می توان نمونه ای از اقدامات دولتی تروریستی دانست؛چرا که مبارزه با تروریسم آن هم به شیوه ای که امریکا در حال حاضر به دنبال آن است، با نوعی تضاد درونی همراه است. در حقیقت یکی از عوامل بروز تروریسم ،خشونت ساختاری است. مسائلی چون فقر، بی عدالتی ،تجاوز و غیره ،از جمله عواملی هستند که بستر های مناسب را برای تروریسم مهیّا می سازند و امریکابا اجرای خشونت ساختاری و با ابزار تجاوز و ایجاد رعب در جوامع و نظام بین الملل، وقتل عام انسان ها بیگناه و ویرانگری، بستری مناسب را برای تحقق تروریسم ، فراهم آورده است.در حال حاضر هرچند دولت باراک اوباما تلاش می کند به ظاهر، دولت نومحافظه کاران را از جنایات جنگی جورج بوش تطهیر نماید،اما دخالت های نظامی این کشور در امور سوریه و تلاش برای تشدید بحران در این کشور ،برخورد های قلدرمنشانه با پرونده هسته ای صلح آمیز ایران وافزایش محاصره اقتصادی، گویای آن است که اوباما چندان از شیوه اسلاف خویش فاصله نگرفته است.در حال حاضر،به کار گیری قدرت نرم در مقابله با جمهوری اسلامی ، از ترفندهای خطرناکی است که دولت تروریستی آمریکا با مدیریت جورج بوش و هدایت صهیونیست ها، در جهت تضعیف نظام اسلامی به کار گرفته است.هوشیاری جامعه اسلامی وتکیه بر منبع بزرگ قدرت نرم جمهوری اسلامی،یعنی اسلام ناب و سرسپردن به رهنمود های حکیمانه مقام معظم رهبری،ونقش آن درسلامت وقدرتمندی نظام اسلامی از مسائلی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.