آرمان واهی

عنوان:      آرمان واهی
مجموعه ها:      books
شناسه کتاب:      1986
نویسنده:      محمدرضا سرابندی
شابک:      00000
تعداد صفحات:      0
زبان:      فارسی
قیمت:      0.00
امتیاز:      Rating 0 
تصویر:      cover
کتاب:      دانلود Ebook1.pdf
توضیحات:     

سازمان مجاهدین خلق در اوایل دهه چهل هجری شمسی پس از سرکوبی قیام پانزده خرداد و به بن رسیدن راههای قانونی برای مبارزه با رژیم پهلوی به وجود آمد ، سه نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به نام های محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان که مدتی با نهضت آزادی همکاری و ارتباط داشتند بنیانگذاران این سازمان به شمار می روند .

این سازمان در سال 1344 شکل گرفت و در ابتدا با توجه به اعتقادات مذهبی اعضای آن که برگرفته از تعالیم اسلام بود به سازماندهی نیروهای خود پرداخت و توانست حمایت بعضی از گروه ها و شخصیت های سیاسی و مذهبی را به خود جلب کند.

کادرهای اولیه سازمان در سال 1347 با تشکیل کلاس های ایدئولوژیک شکل گرفتند ، در حالی که هنوز این گروه نام مشخصی برای خود نداشت، لازم به توضیح است تا سال 1351 که اعضای اولیه سازمان در یک اقدام نافرجام برای تهیه سلاح به دام ساواک افتادند ، هنوز نام مجاهدین خلق بر آن اطلاق نمی شد و تنها از این تاریخ بود که به تدریج نام مجاهدین خلق بدان اطلاق شد .

با آغاز دور دوم حیات سازمان پس از اعدام و زندانی شدن اعضای اولیه آن به تدریج ایدئولوژی مارکسیستی (که در آن زمان اوج نفوذ و گسترش خود را در سطح جهان داشت) در بین سران جدید سازمان رسوخ نمود .

در سال 1354 سازمان به طور رسمی با انتشار اعلامیه تغییر مواضع ایدئولوژیک خود را مارکسیست اعلام نمود ، در واقع ریشه های اتخاذ این مواضع را باید از همان ابتدای تشکیل سازمان جستجو کرد ، اعضای اولیه با نگرش و برداشت انقلابی خود از اسلام ، آن را برای مبارزه بنا به سلیقه خود تفسیر کردند و بدین گونه راه را برای افکار انحرافی و التقاطی در آینده باز نمودند .

بنابراین پس از شکست اولیه و دستگیری و اعدام بنیانگذاران آن ، اعضای جدید دیگر به اسلام به عنوان مکتب مبارزه اعتقادی نداشتند و در صددد تلفیق آن با مرام مارکسیستی که به عقیده آنان صددرصد انقلابی و همخوان با مکتب اسلام بود!! برآمدند .

البته نباید از اهداف پنهان بعضی از سران سازمان در این زمان در معرفی اسلام به عنوان مکتب و اعتقاد اعضا غافل بود ، آنها اسلام را فقط برای حفظ نیروهای مسلمان خود و ارتباط با سایر نیروهای انقلابی مسلمان به ویژه تعدادی از روحانیون می خواستند تا برنامه های خود را پیش برده و از آنها استفاده ابزاری نمایند ، وگرنه همانطور که بعد از آن مشخص شد آنها هیچ اعتقادی به اسلام نداشتند و حتی اصول مسلم اسلامی را زیر پا می گذاشتند .

البته این تغییر ایدئولوژی از سوی بعضی اعضا با مخالفت روبرو شد که سازمان نیر در مقابل اقدام به تصفیه عناصر مسلمان و معتقد نمود ، گروه های مبارز و شخصیت های انقلابی هم در برابر این تغییر واکنش نشان دادند و آن را از خود طرد نمودند ، در واقع از این زمان انحراف و نفاق اعضای این سازمان آغاز شد ، به طوری که تعدادی از روحانیون در زندان (1) فتوای تحریم هرگونه ارتباط با این افراد را صادر کردند.

با آغاز انقلاب اسلامی سازمان مجاهدین خلق که دیگر به منافقین معروف شده بود با حفظ چهره و ظاهر اسلامی به مردم پیوست ، اما با گذشت مدتی از انقلاب ، ضدیت و عدم هم خوانی خود را با انقلاب و مردم آشکار کرد .

این سازمان پس از چند عملیات ترور و اغتشاش ، به کارشکنی در امر دفاع مقدس که دولت و ملت به آن مشغول بودند پرداخت ، در این زمان بود که حضرت امام خمینی (ره) دیگر سکوت را در مورد آنان جایز ندانسته و به صورت علنی این سازمان را مورد عتاب قرار داد .

منافقین نیز بر اساس تحلیل های غلطی که داشتند به فراخوان نیرو پرداخته و در سی ام خرداد سال 1360 در برابر انقلاب اسلامی به زورآزمایی پرداختند ، که حاصل آن شکست ، فرار و دستگیری بسیاری از آنان بود .

از این زمان به بعد منافقین مرکزیت تشکیلات خود را به خارج از کشور منتقل کردند و در سال 1364 با موافقت صدام _ رهبر وقت عراق _ در این کشور به احداث پایگاه های نظامی پرداخته و با نیروهای ایرانی که مشغول نبرد با صدامیان بودند درگیر شدند ، البته به موازات این اقدامات در داخل کشور نیز با استفاده از نیروهایی که داشتند به انجام عملیات تروریستی می پرداختند .

با پایان یافتن جنگ در مرداد سال 1367 منافقین در یک تحلیل غلط پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران را دلیل ضعف آن دانسته و برای توجیه حیات و تحریک نیروهای سرخورده خود ، بلافاصله پس از پایان جنگ تهاجم وسیعی را به مرزهای غربی کشور آغاز نمودند ، که البته حاصل آن جز یک شکست سنگین و تار و مار شدن نیروهای آنها در عملیات مرصاد به دست رزمندگان اسلام چیز دیگری نبود .

پس از آن سازمان دچار خمودگی و رکورد شد که اگر کمک بعضی دول غربی نبود نمی توانست خود را حفظ کند ، از آن زمان تا سال 1376 فعالیت های سازمان به چند عملیات تروریستی در داخل کشور و تبلیغات سوء علیه جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور خلاصه می شد .

در این دروه سازمان بیشترین ریزش نیروها را داشت ، اکثر اعضاء که به امیدهای واهی به این سازمان پیوسته بودند با احساس پوچی و بیهودگی فزاینده ، خواستار جدایی از منافقین بودند که البته اکثر آنها در صورت اصرار بر این خواست از زندان های استخبارات عراق و             زندان های خود منافقین سر در می آوردند ، و چه بسیار اعضای بریده از سازمان که در                 بیابان های اطراف پایگاه های منافقین در اثر گرسنگی ، تشنگی و یا به وسیله عشایر عرب و یا نیروهای دولتی کشته می شدند .

آغاز زمزمه های انتخابات هفتمین دروه ریاست جمهوری در ایران و پدید آمدن تغییراتی در فضای سیاسی کشور ، منافقین را به تدوین استراتژی جدید برای حضور در صحنه سیاست ایران کشاند ، در این دوره منافقین که یک جسد بی جان بیش نبود ، توسط بیگانگان تقویت و به عنوان یک جبهه مخالف در برابر جمهوری اسلامی در میادین بین المللی و عرصه های داخلی قرار داده شدند .

در مبحث پیش رو به این دوره از حیات منافقین که مهر پایان همیشگی به آن زده خواهد شد (انشاءالله) پرداخته می شود .

چرایی این که این سازمان چگونه پس از حدود پانزده سال حیات در خارج از کشور و ضربه های سختی که به آن وارد شد ، توانایی دست زدن به اقدامات تروریستی در کشور را دارا بود و همچنین پی بردن به انگیزه ها و اهداف آن ، از علل مهم پرداختن به این موضوع است .

علاوه بر این بررسی اوضاع و احوال سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی این گروهک در فاصله سال های 1376 تا 1382 مد نظر می باشد ، در این سال ها بود که سازمان برای اولین بار از سوی کشورهای اروپایی و آمریکایی به عنوان سازمان تروریستی شناخته و با تحریم های ظاهری مواجه شد .

اهمیت پرداختن به این سازمان بیشتر به دلیل اقدامات مسلحانه و سر دادن شعارهای اسلامی می باشد که در مقطعی باعث اغفال تعدادی از جوانان ایرانی و مظلوم نمایی سازمان شده بود .

انتخاب این مقطع زمانی برای بررسی به این دلیل بود که به نظر می رسید سازمان منافقین از سال 1377 حیاتی دوباره گرفت و هم پای تحولات داخل کشور آنها نیز به گونه ای متحول می شدند ، تا بدانجا که دوباره ناگزیر به رویارویی با نظام اسلامی شده و البته این بار به لطف خدا حاصل آن چیزی جز شکست و ذلت برای آنها نبود و سرانجام این اپوزیسیون مسلح ایران نیز نابود شد و اکنون جز تعدادی فراری و مزدور در گوشه و کنار جهان نشانی از آن نیست .

این مجموعه در پنج مجلد تقدیم خوانندگان گرامی می شود که هر یک دوره هایی مهم و تأثیر گذار از حیات سازمان منافقین را در بر می گیرد ، مجموعه پیش رو جلد چهارم از کتاب سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از آغاز تا پایان با نام آرمان های واهی می باشد که به بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی سازمان از سال 1376 تا 1382 می پردازد .

در جمع آوری و نگارش مطالب این کتاب علاوه بر روزنامه ها و مجلات داخلی ، از کتب ، مجلات و سایت های اینترنتی متعلق به گروه های خارج از کشور و در مواردی حتی از منابع خود منافقین استفاده شده است و همین مطلب ارزش این کتاب را دو چندان می نماید .

از مشکلات پیش رو در نگارش این کتاب با توجه به ماهیت این سازمان و نوع نگرش ملت ایران درباره آن ، جمع آوری اطلاعات درباره جنبه های مختلف حیات این سازمان در خارج از کشور بود که به سختی میسر می شد .

البته در بعضی موارد امکان دارد که اطلاعات این کتاب ناکافی و خلاصه باشد که پیشاپیش از تمامی خوانندگان گرامی پوزش طلبیده می شود ، در تدوین این اثر سعی بر آن بوده که تا آنجایی که ممکن است بدون تعصب و پیش داوری درباره اقدامات این گروهک در قبال تحولات نظام اسلامی پس از دوم خرداد 1376 بحث و بررسی انجام گیرد .

در پایان از کلیه عزیزانی که مجمع فرهنگی شهید بهشتی را در جمع آوری این مطالب یاری رساندند سپاسگذاری شده و امیدوار هستیم که این تلاش مقدمه ای باشد برای شناخت بهتر و بیشتر منافقین که روزگاری برای تحقق مفاهیمی همچون استکبار ستیزی و استعار ستیزی ، آزادی ، دینداری ، برابری و غیره گمحمدرد هم جمع شدند ، اما نفوذ جریان های غیر مذهبی در میان آنها و عدم درک صحیح از تعالیم اسلام باعث انحراف و در نتیجه رقم خوردن چنین عاقبتی برای آنان شد .

Book Library, by OrdaSoft!