« فصل یازدهم»
نوار آیت
روزنامه انقلاب اسلامی در تاریخ بیست و هشتم خرداد ماه 59 به عنوان افشاگری مطلبی تحت عنوان «طرح توطئه توسط دکتر حسن آیت» مطالبی نوشت که در آن منبع افشاگری نواری قید شده بود که آیت و شخصی که مخاطبش می باشد با هم صحبت می کنند . قسمت هایی از مقدمه و تحلیل انقلاب اسلامی به شرح زیر است :
اطلاع یافتم که دکتر حسن آیت در صحبت هایی که نوار آن به دست آمده است علیه بنی صدر به فعالیت های مخفیانه ای مشغول است و قصد آن را دارد که بنی صدر را به هر نحو که شده ناکام کند. این خبر هم زمان با شروع فعالیت هایی بودکه تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» صورت گرفت و طی آن کوشش می شد دانشگاه ها تعطیل شود.
حسن آیت و عده ای که در اطراف او گرد آمده بودند به هر نحو که از دست شان بر آید به شدت علیه رئیس جمهوری القاء کینه و دشمنی می کنند . پس از مدتی خبر رسید که حسن آیت در نوار دومی بسیار شدیدتر ، از طرح هایی برای ساقط نمودن بنی صدر رئیس جمهور منتخب مردم صحبت کرده و ضمن آن اولاً با نسبت دادن مطالب دروغی به رئیس جمهوری از قبیل مهره آمریکایی ، مرتبط با بختیار ، ایجاد شک و شبهه علیه وی می کند ، ثانیاً نقشه ای را که با اجرای آن بنی صدر به سقوط کشانیده می شود ، با اطرافیان خود در میان می گذارد .
با توجه به اوضاع کشور حتی اگر بر فرض اینان موفق می شدند با ایجاد آشوب هایی رئیس جمهور را ساقط کنند ، شیرازه امور چنان از هم می گسست که کنترل آن در توان هیچ یک از گروه های موجود نبود و نیست . به همین دلیل چنین توطئه هایی نه فقط رئیس جمهوری که نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کند .
کینه توزی آیت نسبت به رئیس جمهور از گفته های وی در نوار که این که پیش روی دارید کاملاً مشخص است . کارشکنی در امور ، مانع شدن از پیشرفت بنی صدر در انجام کارها ، ایجاد بدبینی نسبت به بنی صدر ، بستن دروغ های بزرگ به بنی صدر و در قسمت پایان نوار گفته های آیت به طور کاملاً آشکار ، حکایت از طرح کودتایی برای سقوط رئیس جمهوری مردم می کند .
به گفته خود آقای حسن آیت حتی ترتیبی داده شده که بر خلاف دفعه قبل (طرح به اصطلاح انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها) نمی تواند بیاید مقاومت کند . ناگفته نماند که خبر یافتیم که این نوار را خدمت امام برده اند و امام پس از شنیدن آن به شدت مکدر شده اند .
دو نکته تذکر نیز لازم است :
1. نواری که پیاده شده ، آن را می خوانید ، نوار دوم است که زمان آن خیلی نمی گذرد ، نوار اول در فرصت دیگری به چاپ خواهد رسید .
2. بعضی قسمت های نوار که به درستی شنیده نمی شد با چند نقطه مشخص شده است .
متن پیاده شده نوار به شرح زیر است :
مقدمه صحبت : اصولاً قرار شد ماشین ها را از ساعت 10 به بعد بگردند.
مخاطب : گفته بنی صدر بر آمدن 96 آمریکایی به ایران ...
آیت : بنی صدر هوچیگری می کند . آمریکا چند نفر را فرستاده احتیاجی ندارد ، از کجا فهمیدند از آمریکا به آنها تلفن کردند ، چون ما که دستگاه خصوصی نداریم ... از کجا می فهمند که آنها چند نفر فرستادند ، اگر بنا باشد دستگاه جاسوسی فلسطینی ها ، عرب ها ... یا احیاناً شوروی خبر دهند که آنها مستقیماً خودشان خبر می دهند ، این حرف ها که بنی صدر می زند بچگانه است .
برای جریان دانشگاه بعد از 14 خرداد همین حرف ها را می زنند ، می خواهند ما را تصفیه کنند ، مجاهدین ... فلان بهمان برای این که بالا را داشته باشند ، در حدود 60 و چند گروه مسلح ضد دولتی در ایران است ، پول بهشان می دهند ، شبکه شان منظم است .
(درباره تحصن ارتش ها برای نرفتن به کردستان می گوید : ) به خاطر کردستان ، بلکه به خاطر شل شدن اینهاست . (این تحصن)
اصل مطلب :
این تصمیمی که گرفتیم و در همین اخیراً می خواهد پیاده شود این چیزی است که اگر بخواهد به دانشجویی خبر داده شود و زمزمه شود ، فوری حریف می فهمند و آن که باید بزند رویش یک دفعه می زند . یعنی باید یک مرتبه اعلام شود و بعد شروع کند دانشجوها و اینها روش تبلیغات کردن و سر و صدا راه انداختن گاهی اوقات عکسش است ، بالا زمینه ندارد و باید از پایین .
و می گوییم آقا شما شروع کنید فلان مسئله را عنوان کردن ، آن دانشکده و آن دانشکده عنوان می کنند ، آن وقت بر اساس خواست مردم به اصطلاح خودشان اینها یک چیز می خواهند و تصمیم بگیرند ، بسته به نوع تصمیمات و در انقلاب فرهنگی هر دوی اینها هست .
این که الان استادهای غیر اسلامی بایستی تصفیه بشوند این زمزمه ای است که باید از پایین سر و صدایش بلند شود ، ما استاد غیر اسلامی نمی خواهیم برود یک جای دیگر کار کند . بعد آن تصمیماتی که چه کار کنیم یک دانشجو در عرض این مدت که دانشگاه ظاهراً تعطیل است عملاً که تعطیل نیست ، یا آدم می رود توی روستاها و یا کارهای دیگر.
آن را یک دفعه بالا تصمیم می گیرد و پایین شروع می کند سر و صدا راه انداختن می خواهیم و تأیید کردن ... این بسته به نوع ماهیت چیزهاست که ما اینجا تصمیم هر دوش هم لازم است .
دانشجوها، چون دانشجوها عنوان دانشجو دارد به خصوص دبیرستان ها را شما باید شروع کنید به کنترل کردن ، بروید درس بدهید ، بحث کنید . (هر دبیرستانی دو نفر)
دانش آموزان را حوزه بندی کنید ، همان طور که آنها می روند شما هم بروید ، آنها را هم شروع می کنید در کارشان مشکلات ایجاد کردن ، نمی گذارند بیایید آنجا کمونیست ها که مطلقاً می ماند ، مجاهدین که عنوان اسلامی دارند به خودشان ، آنها عملاً جلویشان را می گیرند و نمی گذارند .
این طور اسلام را به این ترتیب ... دانشگاه ها به این صورت فعلی باید تعطیل شود و برنامه های آینده کارهای عملی در رابطه با مردم و در زمینه ایدئولوژی و اسلامی کردن ، این کلیات مسئله است .
چگونگی پیاده کردن طرح :
ما به چه شکل ، این شاید یک هفته یا دو هفته و شاید هم بعد اعلام شود و یا چند روز قبل ، متضمن این است که امام در زمینه کاملاً قرار گیرد .
.... و یک مسئله ای است که امام یک نامه نوشته بود ... حالا اگر این نامه را برای تقی فراحی نوشته بود بعید است یا یکی دیگر نوشته بود ، تقی فراحی جزو باند بنی صدر است و آدم کاری نیست . اگر امام این نامه را نوشته باشد یک معنی می دهد ، اما اگر کسی دیگر نوشته باشد ، توش گوشه کنایه زیاد است .
(در مورد گفته بهشتی در روزنامه) بنی صدر در کل نظرش با من است (منظورش ضدیتش است) اول کار که این جریان شروع شد ، دکتر بهشتی با آیت الله خامنه ای یا دیگران (می پنداشتند که اینها) آدم هایی بودند که می توانستند در خط امام باشند و حتی مدنی را فکر می کردند در این خط باشد .
بنی صدر جبهه ملی ... اولین کسی که قبل از انقلاب و حالا حتی دقیقاً از موقع انقلاب صریحاً این مسائل را عنوان کردم که اینها در خط امام نیستند و اینها جدا هستند و شما نمی توانید با اینها یکسان عمل کنید .
حتی موقعی که داشتیم حزب جمهوری را علناً پایه گذاری می کردیم قبل از انقلاب ، خوب اینها فکر می کردند پیمان، بازرگان، بنی صدر، سنجابی و مدنی همه قابل همکاری هستند . حتی مطرح می کردند حاج سید جوادی ... من از همان اول گفتم اینها نمی توانند با شما همکاری کننند ، اگر دعوت شان کنید به همکاری بیایند ، کار را از دست شما می گیرند و خراب می کنند و نمی گذارند .
ولی اینها قابل فهم نبود مسئله ، اما به تدریج یک مقداری آمدیم پیش برای اینها روشن شد ، می فهمند حاج سید جوادی کی هست ... خود حریف هم ، بنی صدر و اینها می رسید به گوششان یک سال پیش دو سال پیش ما اینها را گفتیم ، می فهمند حریفش کی هست ، یعنی کی می شناسه (بنی صدر...) چه خطی دارد .
این بود که از همان اول هم سیاستش این بود که من را بکوبه خوب هم روی همان خطی که من می گویم البته تا حدی قرار گرفته و شناخته که بنی صدر کیه ، مدنی کیه و دیگران کی اند ، این است که خواه و ناخواه خوب هم مطرح می کنه (بنی صدر به عنوان جناح مخالفش) اما باز قضیه را زیر سر من می داند .
دقیقاً همه جا هم مطرح کرده راست هم می گه ، چون خطش را من نشان دادم .
این بنی صدر تو جبهه ملی دوم است و اسلامی هم فکر نمی کند . بنی صدر جزو جبهه ملی دوم بود با همین هدایت الله متین دفتری ، شاهپور بختیار همکاری داشت ، 15 خداد 42 نه نوشته ای نه کلامی نه حمایتی از امام خمینی ... بنی صدر دو سال قبل از انقلاب با شاهپور بختیار با دکتر صدیقی برنامه داشته تماس داشتند و به شاهپور بختیار گفتند تو نخست وزیر شو ما تو را از جبهه ملی بیرون می کنیم .