گروه فرقان (قسمت پایانی)

اكبر گودرزي با انتقال كينه خويش از روحانيت به هواداران كم سن و سالش ، در واقع توانست ايدئولوژي گروه فرقان را در اين راستا سامان بخشد . با پيروزي انقلاب اسلامي و پيشتازي روحانيت متعهد و آگاه ، اين كينه توزي عملاً وارد عرصه سياسي كشور شد .

Forqan

شرايط آينده نظام بين الملل به سمت حاكميت واقعي ملت ها و آگاهي و بيداري آنها حركت مي كند . امروز ضروري ترين اقدام براي گروه هاي سياسي خود بزرگ بين آن است كه بار ديگر با عبور از ساليان افتخار آفرين جمهوري اسلامي ، تحليل هاي آن زمان خود را مرور كنند .

در آن زمان به شكل بسيار شگفت آوري دم از پيروزي هاي آينده مي زدند ، در حالي كه غرق در فساد و تباهي بودند و حتي صلاحيت داشتن يك گروه سياسي را هم نداشتند :

" نيروهاي متعهد و انقلابي بايد اجازه ندهند كه خلاء احتمالي آينده در رابطه با جهت دهي توده هاي بيدار شده به وسيله جناح هاي ديگر همچون جناح ليبراليسم يا هر قدرت كودتايي ديگري همچون فرماندهان كثيف و مكار ارتش با جناح سومي از نظام پر شود ." (1)

 

گروهك تروريستي فرقان ، همفكران خود را به آينده نگري فرا مي خواند و مي نويسد :

" اين ديگر بر نيروهاي متعهد و انقلابي و صادق است كه شايستگي خود را به ورطه آزمايش گذارند و رسالت خود را در قبال جهت دادن و همچنان پر خروش و متحرك در صحنه اجتماع نگه داشتن آنها به عهده گيرند و نگذارند كه مجدداً روحيه يأس به آنها غلبه يابد ." (2)

 

آنچه براي گروه هاي ضد انقلابي چون فرقان ، چريك هاي فدايي خلق ، سازمان مجاهدين خلق(منافقین) ، پيكار و .... ضروري و پر اهميت تر به نظر مي رسيد ، در صحنه نگه داشتن خود بود . اين مدعيان كه توان حفظ خود را نداشتند ، مي خواستند توده ها را پر خروش و متحرك در صحنه نگه دارند .

در پايان فرقان راهكار اصلي را كه عامل دوام و بقاست ، ارائه مي دهد :

" بايد هشدار داد آنچه تضمين كننده دوام و اصالت جريان هاي انقلابي و رشد يابنده جامعه مان مي باشد ، همچون گذشته اتكا به ايدئولوژي و مكتب پوياي توحيدي است . بدون اين اتكا هيچ تضميني براي دوام و بقا و اصالت حركت انقلابي مان وجود نخواهد داشت ." (3)

 

در حقيقت ، ضامن بقا و دوام حركت بر مسير ايدئولوژي است . اما ايدئولوژي هاي انحرافي و التقاطي كه هيچگونه اصالتي نداشتند ، به يقين نمي توانستند اصالت انقلاب را حفظ كنند . ايدئولوژي هاي وارداتي و انحرافي چاره اي جز انزوا نداشتند تا انقلاب اسلامي با ايدئولوژي واقعي خود يعني اسلام نام محمدي (ص) به حركت اصيل و مردمي خود ادامه دهد .

مواضع سياسي امام در قبال فرقان :

امام به جز چند مورد نادر از گروه فرقان نام نبرده ، اما فراوان و به طور غير مستقيم به اعمال و رفتار فرقاني ها اشاره كرده اند . ايشان در جمع اعضاي شوراي پنج نفره صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مستقيم از گروه فرقان نام بردند .

امام از اين كه حزب جمهوري خلق مسلمان در تبريز فتنه جويي مي كنند و گروه ها را با خود متحد كرده ، بگونه اي تحقير آميزي از متحدين حزب جمهوري خلق مسلمان از جمله فرقان نام مي برد :

" اعلان كردند در تبريز گروه فرقان هم به ما متصل شد ، چريك هاي فدايي خلق هم به ما متصل شد . گروه فرقان كي هست ؟ چريك هاي فدايي خلق كي اند ؟ هر آدمي و هر گروهي را بايد از رفقايش فهميد كه چه كساني هستند تا بفهميم كه اينها چه كاره هستند ." (4)

 

امام در ادامه روشنگري هاي خويش به جنايات گروه فرقان اشاره مي كند تا آنهايي كه مفتخر به اتحاد با گروه فرقان شده اند ، با خود آيند :

" آن فرقاني كه آقاي مطهري را ، خدا رحمتش كند ، كشته است و سرلشكر قره ني را كشته است و آقاي هاشمي را تير زده است و خواست ترور كند ، آقاي قاضي را كشته است ،‌ آنها همه به اين ملحق شده اند ." (5)

 

گروه فرقان با پاي نهادن بر روي تمام ضوابط اسلامي و اجتماعي ، به يك گروه تروريستي تمام عيار تبديل شد . اين گروه با حمله به بانك ها و حمله هاي مسلحانه به مسئولان و قتل آنان ، در ديدگاه امام خميني يك گروه تروريستي به شمار مي آيد :

" آن وقت گروه فرقان مثلاً يك گروه كه تروريست هستند ، مثل آقاي مطهري را مي كشند .... آقاي قاضي را مي كشند ..." (6)

 

علاوه بر چند مورد انگشت شمار كه امام به طور آشكار از گروه فرقان نام مي برد ، موارد متعددي وجود دارد كه بدون اشاره به نام گروه فرقان ، پرده از اعمال جنايتكارانه آنها بر مي دارد . امام رفتارهاي تروريستي فرقان را كه فاقد هرگونه عمليات نظامي است ، دليل بر شكست آنها مي داند :

" بفهمانند به اينهايي كه اين طور كارهاي ناجوانمردانه مي كنند كه ديگر نمي توانند با يك همچون كارهايي اعاده بدهند آن مسائل سابق را ، بلكه اين نحو كشتن كه به طور ناگهاني و دزدكي مي كشند ، اين دليل بر شكست آنهاست ، اگر اينها قدرتي داشتند در ميدان مي آمدند ." (7)

 

از ويژگي هاي برجسته رهبري امام خميني ، موضع گيري قاطعانه در مقابل گروه هاي سياسي منحرف بود . امام براي اين كه افراد جامعه دچار توهم نشوند ، رويه تعامل با گروه هاي منحرف را ابداً اتخاذ نكردند . ايشان به صراحت از انحراف گروه هاي منحرف پرده بر مي داشتند و تا حد بيزاري و تنفر از آنان موضع خويش را اعلام مي كردند :

" من صريحاً اعلام مي كنم كه از اين دسته جات خائن ،‌ چه كمونيست و چه ماركسيست و چه منحرفين از مذهب تشييع و از مكتب مقدس اهل بيت عصمت عليهم الصلوة والسلام به هر اسم و رسمي باشد ، متنفر و بيزارم و آنها را خائن به مملكت و اسلام و مذهب مي دانم ." (8)

 

گروه منحرف فرقان كه با ترور افراد مطرح قصد بحران سازي و ضربه زدن به نظام اسلامي را داشت ، در ديدگاه امام يك گروه بي منطق بود . ايشان در پيام خويش به مناسبت شهادت استاد مطهري فرمودند :

" ما از مرگ نمي ترسيم و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد ، ولي اين عجز شماست كه در سياهي شب متفكران ما را مي كشيد ، براي اين كه منطق نداريد ، اگر منطق داشتيد صحبت مي كرديد ، مباحثه مي كرديد ، ليكن منطق نداريد ، منطق شما ترور است ." (9)

 

گروه فرقان با شبهه افكني و فرافكني درصدد ايجاد بدبيني نسبت به روند انقلاب بود . فرقاني ها از مواضع راديكال ،‌مسائل سياسي روز را تحليل مي نمودند و نسبت به همه چيز بدبيني ايجاد مي كردند . اين مواضع از ديد تيز و هوشيارانه امام پنهان نمي ماند :

" گروه هاي مختلفي كه در اطراف به اسم هاي مختلف مشغول فعاليت هستند و به اصطلاح خودشان گروه هاي اسلامي هستند ،‌ افراد غير اسلامي در آنها وجود دارد و بناي آنها بر اين است كه در خود كشور هم مردم را به نهضت بدبين كنند ." (10)

 

نتيجه گيري :

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، گروه هاي سياسي مختلفي كه بعضاً در دوران مبارزه با رژيم شاه نيز فعاليت ها داشتند ، با استفاده از فضاي باز سياسي ، بر حجم فعاليت هاي خود افزودند . امام خميني رهبر آگاه و فرزانه انقلاب اسلامي با كارشكني ها و توطئه هاي روز افزون گروه هاي سياسي در ابتدا مشي مدارا را اتخاذ كردند ، اما رفته رفته اقدامات تروريستي و خرابكارانه نيروهاي ضد انقلاب ، امام و نيروهاي انقلابي را وادار به واكنش مناسب در قبال اقدامات آنها نمود .

يكي از گروه هاي بسيار كوچك سياسي كه قبل از انقلاب كم اثرترين فعاليت هاي فرهنگي و سياسي را در كارنامه خود داشت ، گروه فرقان بود . اين گروه به ظاهر مذهبي بيش از ديگر گروه هاي سياسي پرتجربه دنبال سهم خواهي از انقلاب اسلامي بود ، از اين رو مشكلات عديده اي فرا روي انقلاب نوپاي اسلامي نهاد .

اكبر گودرزي روحاني جوان ، كم سواد اما قلم فرسا ، رهبري فكري و عملياتي گروه مذكور را بر عهده داشت . اكبر گودرزي كه اهل روستاي دوزان اليگودرز لرستان بود . پس از مدتي تحصيل علوم ديني در خوانسار راهي قم شد . بعد از تقريباً دو سال اقامت در قم راهي تهران شد و در مدرسه حاج عبدالحسين و شيخ هادي براي مدت كوتاهي ادامه تحصيل داد .

اكبر گودرزي شيفته قلم و بيانات نوگرايانه دكتر علي شريعتي در مباحث ديني شد ، علاوه بر تأثيرات شديد از شريعتي ، تمايل شديدي نيز به بنيانگذاران اوليه سازمان مجاهدين خلق ايران (منافقين) داشت . او در چنين شرايط فكري به برگزاري چندين كلاس آموزش و تفسير قرآن در مساجد تهران اقدام كرد . از اين طريق با افرادي آشنا شد و آنها را جذب ايده و تفكرات نوگرايانه خود كرد .

گودرزي به تدريج بر حجم فعاليت هاي فرهنگي خود افزود و به كمك همفكرانش گروه فرقان و سپس نشريه فرقان را راه اندازي كرد . خط مشي كلي آنها مخالفت شديد با روحانيت و برداشت هاي آنان از دين مبين اسلام بود .

اكبر گودرزي با انتقال كينه خويش از روحانيت به هواداران كم سن و سالش ، در واقع توانست ايدئولوژي گروه فرقان را در اين راستا سامان بخشد . با پيروزي انقلاب اسلامي و پيشتازي روحانيت متعهد و آگاه ، اين كينه توزي عملاً وارد عرصه سياسي كشور شد .

فرقان بسيار زودتر از ديگر گروه هاي سياسي مخالفت و اعتراض هاي بي منطق خود را نثار نظام جمهوري اسلامي كرد . آنگاه با الهام غلط از تز مثلث " زر و زور و تزوير " به اين نتيجه رسيد كه برخي افراد در نظام جمهوري اسلامي اين مثلث را تشكيل داده اند تا انقلاب را منحرف نمايند . از اين رو با اسلحه هايي كه در جريان حمله مردم به مراكز نظامي رژيم شاه در واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي به دست آورده بود ، به ترور شخصيت هاي انقلابي دست زد .

تيمسار سرلشكر قره ني ، استاد شهيد مرتضي مطهري ،‌ هاشمي رفسنجاني ، آيت الله قاضي طباطبايي ،‌ حاج مهدي عراقي و پسرش حسام ، حاج حسين مهديان ،‌ حاج تقي طرخاني و چندين نفر ديگر در تيررس گروه تروريستي فرقان قرار گرفتند . برخي از آنان به شهادت رسيدند و برخي ديگر با تن مجروح در ادامه خدمت خويش به انقلاب ، راه شهيدان را ادامه دادند .

نيروهاي انقلابي به سرعت به فكر چاره افتاده و خانه هاي تيمي فرقان را كشف و اكبر گودرزي را در 18/10/58 در خانه تيمي اش دستگير و سپس محاكمه كردند . پس از محاكمه شش تن از سران اصلي گروه در سوم خرداد 59 اعدام و بقيه به حبس محكوم شدند .

بسياري از آنها متوجه اشتباهات خود شدند و توبه كردند و به دامن مردم بازگشتند و حتي در جبهه جنگ به شهادت نائل آمدند . هم اكنون چند تن از اعضاي فراري اين گروهك تروريستي در خارج از كشور تنها به دادن اعلاميه بسنده كرده اند .

والسلام

 

 

پی نوشت:

1. نشريه فرقان ، ص 4

2. همان ، ص 5

3. همان ، ص 6

4. جستجوي راه امام از كلام امام ، ص 89

5. صحيفه امام ، ج 11 ، ص 308

6. همان ، ص 526

7. همان ، ج 10 ، ص 440

8. در جستجوي راه امام از كلام امام ، ص 16

9. پيام امام در 15/2/58 به مناسبت شهادت استاد مطهري

10. در جستجوي راه امام از كلام امام ، ص 103

 

 

گروه فرقان (26)

 


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان