کنکاشی در اقدامات اخیر تروریستی در مرزهای غربی

630x330

ایران به دلیل ویژگیهای خاص ژئوپولیتیک، انسانی و فرهنگی خود و مختصاتی همچون وسعت جغرافیایی، تنوع و کثرت قومیت ها، فرهنگ ها و زبان ها و نیز برخی عوامل بیرونی همچون وضعیت بین المللی و شرایط برخی کشورهای همسایه از دیرباز شاهد حضور و فعالیت های ددمنشانه گروه های تروریستی در برخی نقاط مرزی و دور از مرکز بوده است. بررسی نحوه حضور و فعالیت این گروهها در تاریخ معاصر گواه اینست که این اقدامات معطوف به دوران استقرار جمهوری اسلامی ایران نبوده و از اوایل سده شمسی این اقدامات مقابله جویانه تروریستی در مفهوم معاصر آن با شدت و ضعف دنبال گردیده است. شاید حساس ترین برهه را بتوان اقدامات دو گروه حزب دمکرات کردستان ایران به سرکردگی قاضی محمد (در همنوایی و اتحاد با فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری پیشه وری) در وضعیت شکننده ایران پس از اشغال توسط متفقین متعاقب جنگ جهانی دوم دانست که گروه مزبور با حمایت های حکومت وقت شوروی، جمهوری مهاباد را پایه ریزی کرد و در نهایت بدنبال وضعیت بین المللی و عقب نشینی شوروی از ایران با اقدام نظامی حکومت وقت، آن اقدام تجزیه طلبانه ناکام ماند.

در طول سالهای پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران نیز به کرات شاهد تحرکات گروههای تروریستی هم در مرزهای شرقی و هم در مرزهای غربی کشور بوده ایم. گرچه بررسی عملکرد، اهداف، خواست ها و روش های عملیاتی این گروهها نمایانگر تفاوت های عمیق در ماهیت و دستورکار این گروههاست. چه آنکه در مرزهای غربی کشور به دلیل شرایط خاص اقلیمی و فرهنگی و اجتماعی عمدتا شاهد کثرت و تنوع گروهها با خواسته های سیاسی در بستر ناسیونالیسم افراطی و تجزیه طلبی هستیم. این گروهها که به دلیل ساختار انعطاف ناپذیر و تمامیت خواهی رهبران خود دستخوش انشعابات فراوان گردیده به گونه ای که تهیه سیاهه ای از تعداد، عملکرد و ساختار آنها به سختی امکانپذیر است، در چهل سال اخیر از هیچ کوششی برای دستیابی به اهداف تجزیه طلبانه خود فروگذار نکرده اند. از اقدامات مسلحانه و مانور مسلحانه در روزهای ابتدایی پس از انقلاب و تلاش برای سواستفاده از خلا قدرت و شرایط خاص عدم انسجام ناشی از انقلاب تا خیانت های آشکار به موطن و سرزمین خود در هشت سال جنگ تحمیلی و همدستی با رژیم متجاوز صدام تا اقدامات ایذایی و عملیات های چریکی گاه و بیگاه در نقاط مرزی علیه مرزبانان و پاسگاه های مرزی.

با این وجود امنیت و ثبات مستقر در مرزهای کشور و تسلط نیروهای نظامی و انتظامی در نقاط مرزی همواره به گونه ای بوده است که استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشور هیچگاه توسط این گروهها به مخاطره نیفتد. این مساله بویژه با توجه به وضعیت شکننده داخلی اکثر کشورهای همسایه اهمیتی صدچندان می یابد. علی ایحال واقعیتی که نمی توان از آن بسادگی گذشت افزایش حجم فعالیت گروههای تروریستی (بویژه پژاک، کومله و حزب دمکرات کردستان) در مرزهای مختلف و به تبع آن افزایش کمی و کیفی حملات این گروههاست. از حمله تروریستی به پاسگاه مریوان در جولای 2018 که منجر به شهادت تعدادی از نظامیان گردید تا اقدامات علیه سفارتخانه های کشور در پایتخت های اروپایی و اخیرا درگیری در منطقه چالدران که به شهادت و مجروحیت چندتن از مرزبانان غیور کشور منتهی گردید. این افزایش حملات در پرتو عوامل مختلف سیاسی-جغرافیایی قابل تحلیل است. در این خصوص ذکر چند نکته ضروری می نماید؛

- پیش ار هرچیز باید به این مساله بنیادین در مطالعات تروریسم اشاره داشت که مبارزه با تروریسم جز از رهگذر شناخت گروههای تروریستی، بررسی ماهیت و اهداف آنها و شناسایی عوامل رشد و تقویت آنها میسر نمی شود. فارغ از گروهک‌های تروریستی استان خوزستان که بر تنور ناسیونالیسم عربی با هدف تحریک مردم عرب زبان غرب کشور میدمد غالب گروههای فعال در مرزهای غربی کشور با حرکت در مسیر تهییج کردزبانان عزیز کشور با شعارهای جدایی طلبی، خودمختاری و فدرالیزم سعی در بسیج افکار عمومی منطقه در راستای امیال و مطامع خود را دارند. لذا شناساندن ماهیت و اهداف واقعی و روابط پس پرده این گروهها با برخی دول خاص ضروریست.

- در طول سالهای اخیر ناتوانی یا بی میلی برخی کشورهای همسایه برای مواجهه با گروههای تروریستی حاضر در قلمروی این دولتها خسارات انسانی و مادی فراوانی را متوجه کشور نموده است. تحرکات تروریستهای جیش العدل و جندالله از داخل مرزهای پاکستان و اقدامات پژاک، کومله و حدکا از خاک عراق (و بویژه قلمرو اقلیم کردستان) نمونه های بارزی از این بی عملی و انفعال است. باید توجه داشت که در چنین وضعیت هایی دولتها طبق اسناد بین المللی ضدتروریستی مکلف به مقابله با گروههای تروریستی فعال در قلمرو خود هستند و انفعال در برابر چنین گروههایی نقض تعهدات بین المللی دولت خاطی و در نتیجه طرح مسئولیت بین المللی آن خواهد بود. اما در شرایطی که دولتی قادر به ایفای تعهد بین المللی خود نباشد طبق دکترین دولت درمانده failed states  دولت زیاندیده می تواند برمبنای ناتوانی دولت میزبان، با توجه به شناسایی حق ذاتی دفاع مشروع برای یکایک دولتها در منشور ملل متحد، اقدامات لازم را بعمل آورد. دراین زمینه حقیقتا شاهد اغماض و خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با قضایای مشابه بوده ایم. می توان به اقدام دولت هند در بمباران اردوگاه گروهک تروریستی جیش محمد در خاک پاکستان (که منشا حمله تروریستی مرگبار به نیروهای پلیس کشمیرهند گردیده بود) اشاره کرد که کاملا موید این رویه بین المللی است.

- جای هیچ تردیدی نیست که افزایش قدرت عملیاتی گروههای تروریستی موصوف، ناشی از حمایت های همه جانبه سرویس های امنیتی کشورهای خاص است که در چنین شرایطی حمایت از گروههای داخلی تجزیه طلب و معاند را بهترین وسیله برای تضعیف امنیت و تحلیل قوای کشور می دانند. دیگر برکسی پوشیده نیست که مثلث آمریکا، اسراییل و ارتجاع عرب منطقه ای بیشترین حمایت ها از چنین گروههایی را در این برهه خاص تاریخی بعمل می آورند. کافیست مواضع و اظهارات شادمانانه برخی مقامات دول عرب منطقه بعد از حوادث تروریستی اهواز و میرجاوه مرور گردد. در چنین شرایطی گروههای فوق دقیقا به ابزاری جهت پیاده سازی سیاست های تجزیه طلبانه غرب در خاورمیانه و بویژه تداوم طرح خاورمیانه جدید مبدل گشته اند.

نکته طنز ماجرا دعوت سران و نهادهای آمریکایی از رهبران گروههای تروریستی پژاک، کومله و حدکا و گسترش فعالیتهای این گروهها در سالهای اخیر در آمریکاست. فارغ از مباحث راجع به نقض اصل احترام به استقلال سیاسی و عدم مداخله در امور داخلی کشورها (که به صراحت در منشور ملل متحد ذکر گردیده)، اینکه مقامات یک کشور مدعی حقوق بشر از رهبران یک گروه مسلح که سابقه هدایت عملیات های نظامی علیه نظامیان و افراد و گروههای غیرنظامی دارند را جهت اعطای حمایت و توجیه اقدامات آتی دعوت بعمل می آورند، خود طنز تلخی است. حال آنکه صرفنظر از ماهیت تروریستی غالب اقدامات این گروهها، حقوق بین الملل، وجود گروههای مسلح پارتیزانی و خارج از ساختار رسمی نظامی یک کشور را برنتافته و صراحتا از دولتها می خواهد از حمایت یا ارتباط با چنین گروههایی اجتناب ورزند.

- در چارچوب مبارزه با اقدامات تروریستی این گروهها در مرزهای غربی یک مشکل عمده در زمینه استفاده افراد و رابطان این گروهها از پوشش کولبران و حرکت در قالب و شمایل کولبری وجود دارد. چنین مساله ای مبارزه با چنین گروههایی را دشوار میسازد. چرا که هر اقدام نظامی علیه آنها بمثابه مقابله با کولبران زحمتکش و بیگناه شناخته شده و جو روانی منفی در حوزه محلی و رسانه ای علیه سیاستهای حاکمیت براه خواهد انداخت. لذا باید با اتخاذ سیاستهایی همچون ایجاد فضاهای متشکل و بازارچه های مرزی و کنترل مطلوب برچنین فضاهایی هم از دشواری فعالیت کولبران زحمتکش کاست و هم امکان سواستفاده تروریستها از چنین فضاهایی و نتایج زیانبار بالقوه دیگر چون عضوگیری و تکثیر ایدئولوژی این گروهها را منتفی ساخت.

برمبنای آنچه گفته شد مبارزه قاطع با اقدامات گروههای تروریستی هم به عنوان یک الزام حقوقی و هم به عنوان یک مولفه و پیش زمینه برای رشد و رفاه اجتماعی خواسته همه شهروندان کشور است. گو اینکه می توان یکی از دلایل توسعه نیافتگی و فرار سرمایه ها و نیروهای انسانی در مناطق مرزی را نیز به وجود چنین گروههای خشونت گرایی در چنین مناطقی مرتبط دانست. حفظ تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورها از اصول دیرپای روابط بین الملل است و کلیه کشورها متعهد به حفاظت از چارچوب سرزمینی و امنیت شهروندان خود می باشند. بدون شک در چنین شرایط حساسی که ارتجاع منطقه ای دست در دست اسرائیل برای چارچوب سرزمینی ما خط و نشان می کشد جز مقابله جدی با ناقضان حریم سرزمینی و استقلال سیاسی کشور انتظار نمی رود.               

  


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31