آخرین چهارشنبه هر سال، همیشه مورد توجه دو گروه بوده است: گروه اول نوجوانان و جوانان ایرانی هستند که تمایل دارند شور و انرژی خود را در قالب روشنکردن آتش و بازی با مواد محترقه تخلیه کنند که معمولا نیز بهدلیل بیاحتیاطی، هر سال حوادثی برای این دست از افراد رخ میدهد.
گروه دوم مجاهدین خلق(منافقین) یا همان جماعت مسعود و مریم رجوی است که چند ده سال است از روزهای مانده به چهارشنبه سوری یا همان چهارشنبه آخر سال، همه توان و نیروی خود را میگذارند تا نشان بدهند این آتشبازیها، به معنای مخالفت با حکومت است و اینکه در نهایت این چهارشنبه سوری، آخرین چهارشنبه آخر سال نظام است!
نگاهی به صفحه نخست سایت جماعت رجوی نشان میدهد در یکی دو روز باقیمانده به این مراسم، حدود 30 مطلب درباره چهارشنبه سوری توسط منافقین بارگزاری شده است. 30 مطلب بیثمر؛ زیرا چهارشنبه آخر سال امسال هم میگذرد، نوجوانان و جوانان و خانوادهها انرژی و شور خود را تخلیه میکنند و روز بعد گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است، روز از نو و روزی از نو...
اما در مقابل، جماعت رجوی به این فکر فرو میرود که چرا امسال هم اتفاقی نیفتاد. داستان سریالی امیدهای واهی جماعت رجوی فقط مربوط به امسال و پارسال نبوده و نیست، همانگونه که تنها مربوط به مراسم چهارشنبه آخر سال هم نبوده و نیست: روز زن، روز کارگر، روز دانشآموز، روز دانشجو، روز کشاورز، از شنبه تا جمعه و از فروردین تا اسفند... و در نهایت این عجز و لابه جماعت درمانده رجوی است که همیشه اما بدون نتیجه تکرار میشود. این چهارشنبه نیز میگذرد.