هاشمی نژادافشا کننده خط نفاق بود

Hasheminejad F

محمد جواد هاشمی نژاد فرزند ارشد آیت الله شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد است که در زمان شهادت پدر در هفتم تیر ماه 1360 تنها 18 سال داشت. وی در سال 84 و برای ادامه راه پدر یعنی مبارزه با گروه های تروریستی، با تاسیس یک سازمان مردم نهاد به نام کانون هابیلیان خط مقدم رسانه ای را در راستای بازگشایی پرونده تروریسم درسازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین)راه اندازی کرد و تاکنون توانسته موفقیت های زیادی را در محکوم کردن این فرقه در خارج از کشور و درمنظر گروه های حقوق بشری به دست آورد. با وی در خصوص شهادت شهید هاشمی نژاد، تروریسم و راه کارهای مهارآن به گفتگو نشستیم.

 

 

Hasheminejad6

 

*در زمان شهادت شهید هاشمی نژاد وضعیت گروه ها و اندیشه های الحادی در مشهد چگونه بود؟

**فضای آن سال ها با توجه به فروپاشی نظام استبدادی طاغوت و جایگزینی نظامی انقلابی کم کم در حال تثبیت و رشد نظام دینی بود و طبیعی بود که افکاری بخواهند در جریان این جا به جایی ها وارد شوند و با رخنه در بدنه حرکت های مردمی تاثیرات منفی بر بدنه این حرکت ها باقی بگذارند. آن زمان گروه های مختلفی که عمدتا زیر نظر آمریکا یا شوروی سابق بودند تلاش داشتند ایسم ها و الگوهای فکری خود را در جامعه گسترش دهند و نظیر این گروه ها با اندیشه های بیگانه و ضد دینی به وفور در آن زمان وجود داشت که البته به دنبال باج خواهی از نظام بودند. در مشهد دو پایگاه حوزه و دانشگاه به صورت قوی و جدی حضور داشت و افراد و روحانیون قابلی نیز در مشهد وجود داشتند واین مساله باعث شده بود تا خیز گروه های یاد شده در مشهد به نسبت بسیاری از شهرهای دیگر بیشتر باشد.

*شهید هاشمی نژاد تبحر خاصی در مبارزه و رو به رو شدن کلامی با گروه های ضد دین داشت و بارها نیز در مناظره با آنها، توانسته بود باطل بودن اندیشه این گروه ها را به خود آنها اثبات کند. شهادت ایشان به چه میزان از ظرفیت های نفاق ستیزی در کشور ما کاست؟

** بعد از شهادت ایشان مقام معظم رهبری جمله ای در مورد شهید هاشمی نژاد فرمودند که نشان دهنده جایگاه این شهید بزرگوار در قبل و بعد از شهادت ایشان مقام معظم رهبری در مورد ایشان توصیفی داشتند که نشان دهنده شان و جایگاه این شهید والامقام در قبل و بعد از شهادت ایشان داشت و فرمودند شهید هاشمی نژاد کانون تفکرات اسلامی در استان خراسان بود. طبیعتا با توجه به جایگاه برشمرده شده برای مشهد در آن سال ها باید اذعان نمود که خسارات غیرقابل جبرانی به واسطه شهادت شهید هاشمی نژاد به مردم مشهد و کشور وارد آمد. اگر سری به کتاب های شهید هم بزنیم مشاهده می کنیم که مجموع آثار ایشان در مورد پاسخگویی به شبهاتی بود که از جانب گروه های افراطی به دین وارد آمده بود و نیز دفاع از اندیشه ها اسلامی بود.کتاب ها و آثار ایشان و شهید مطهری اولین آثاری بود که در رابطه با پاسخگویی به شبهات دینی منتشر شده بود.

*در سال های ابتدایی انقلاب اسلامی گروه هایی نظیر منافقین و فرقان به خشونت عریان و حذف فیزیکی رو به آورده بودند اما در سال های بعد و در حال حاضر تروریسم و خشونت عریان کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و به جای آن به تروریسم رسانه ای و جاسوسی رو آورده اند. علت این مساله را در چه چیزی می دانید؟

**گروه هایی مثل منافقین تلاش داشتند در ابتدا از طریق نفاق وارد عرصه های گوناگون شوند و کشور را متصرف شوند اما با وجود نظریه پردازان بزرگی همچون شهید هاشمی نژاد و شهید مطهری نتوانستند از خط نفاق وارد شوند و خیلی زود ماهیت پوچ آن ها رو شد و بلافاصله به شیوه های خشونت و حذف فیزیکی رو آوردند و البته مردم خیلی زود به این روش خشونت بار واکنش نشان دادند و در عرض سه تا چهار سال این موضوع به خوبی مهار شد و حرکت های بعدی آنها تنها حرکت هایی منفعلانه بود. در حال حاضر هم آنها تمایل زیادی به انجام این مساله دارند اما امکان انجام آن برای منافقین نیست چون توسط آمریکایی ها مهار و خلع سلاح شده اند.

*یکی از ضعف های بزرگ گروه های تروریستی ضعف استدلال در آنها است، به گونه ای که امثال منافقین هیچ گاه از مناظره و رو یا رویی کلامی استقبال نکرده اند. دلیل این ضعف در چیست؟

**ببینید! اصلا تروریسم استدلال ندارد چون در اسلام تروریسم محکوم است زیرا دین اسلام بر پایه منطق و استدلال بنا نهاده شده است. بنابراین کسانی به تروریسم رو می آورند که از ضعف استدلال شدید رنج می برند که این مساله در مورد منافقین هم به دلیل این که از اسلام به عنوان یک پوشش برای روش های خشونت بار خود استفاده کردند صدق می کند. چیزی که مشخص بود این بود که امثال منافقین نمی توانستند در مقابل استدلال و قدرت فکری امثال شهید هاشمی نژاد دوام بیاورند و یکی از مسائلی که به آن رو آوردند تلش برای حذف فیزیکی آن ها بود.

*شما برای مقابله با این فرقه اقدام به تاسیس تشکلی مردم نهاد به نام «کانون هابیلیان» کرده اید. کمی در مورد فعالیت های این کانون توضیح دهید.

**بحث اصلی ما در کانون هابیلیان بازگشایی پرونده تروریسم در سطح بین المللی و بعد هم در سطح کشور است. گروه های مختلفی بودند که در کشور ما به فعالیت های تروریستی روی آوردند و در انجام این فعالیت ها هیچ حد و مرزی هم نشناختند، به گونه ای که امروز در کشور ما بیش از 16 هزار شهید ترور به دست گروه های تروریستی به شهادت رسیده اند. تا کنون کمتر اتفاق افتاده که بخواهیم ریشه های فکری این گروه ها را به طور دقیق مورد شناسایی قرار دهیم، ضمن این که آثار زیادی در این مورد وجود دارد که تا کنون کسی به جمع آوری و سازمان دهی آنها اقدام نکرده است و یکی از تلاش های ما در این مساله همین است. همین خلع باعث شده بود که برخی از کشورهای غربی بدون توجه به این که ایران خود یکی از کشورهای قربانی تروریسم است، به ما اتهام حمایت از تروریسم بزنند. به عبارتی هنوز در کشور ما جایی وجود نداشت که این جنایت ها را جمع آوری و طبقه بندی کند. ما در حوزه های گوناگون از 4 سال پیش شروع به فعالیت کردیم. بخشی از این فعالیت ها مربوط به دیدارهایی است که با افراد و گروه های خارجی انجام داده ایم، بخشی از آن مربوط به جمع آوری اسناد، مدارک و فیلم هایی است که از تروریست ها باقی مانده است و بخش دیگری نیز جمع آوری لیست کامل شهدای ترور است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. کارهای کم نظیری تا به حال انجام شده اما هنوز در بسیاری از حوزه ها هنوز کاری نشده است.

*برخی از دولت های حامی تروریسم در غرب از منافقین حمایت کامل نمی کنند اما از آن طرف هم اقدام به نابودی آن ها نمی کنند. فکر می کنید علت این تضاد رفتاری غرب چیست؟

**من با این حرف شما خیلی موافق نیستم. غرب و آمریکا حداکثر حمایت را از گروه های تروریستی نظیر منافقین انجام داد و تا آن جا که این گروه ها توانایی کار و خیانت داشتند مورد حمایت آمریکا و غرب قرار گرفتند. روزی این گروهک در کشور ما بیش از یک صد نفر از هموطنان ما را به شهادت می رساندند. در آن ایام پایگاه های نظامی کشورهای مخالف نظام و مردم ایران در خدمت منافقین بود و رسانه ای گروهی این دولت ها نیز در خدمت این افراد بود و به منافقین عنوان گروهی آزادی خواه داده بودند. منافقین در پایتخت برخی از کشورهای اروپایی عملیات های ترور و خون ریزی را سازماندهی کردند اما به مرور زمان وقتی این شیوه ها به نتیجه نرسید و برای غرب محرز شد که این شیوه کارایی ندارد، دست از حمایت از این گروهک برداشتند. در حقیقت این امر نشانه ناتوانی منافقین در اثبات خود به غرب بود و نشانی از کوتاهی غرب در حمایت از آن ها وجود ندارد. سران این گروهک در گذشته و در حال حاضر در برخی پارلمان های غرب حضور می یابند و از افراد این گروهک به عنوان کارشناس استفاده می شود اما آنچه واضح است این است که این گروهک کارایی خود را برای تداوم حمایت های کلان غرب از دست داده است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31