گفتوگوی زیر برشی از مصاحبهی بلندی است که مرکز اسناد انقلاب اسلامی با مهندس ابراهیم خدابنده داشته است که مصاحبهکننده در سؤالی نظر او را درباره موضع منافقین درباره مجازاتهای سال 67 میپرسد. این گفتوگو پیشِ روی شماست.
مسئله مهمی که در این برهه تاریخی وجود دارد و چند سالی هم هست که دوباره درباره آن بحثهای جنجالی مطرح شده است، بحث برخی از اعدامهایی است که بعد از عملیات مرصاد صورت گرفت. به عنوان یک عضو مطلع از فعالیتها و سیاستهای سازمان در آن دوره بگویید که اساساً خود سازمان چه واکنشی در قبال آن اعدامها داشت؟
خدابنده: در آن دوران سازمان ادعا داشت که نفراتش در زندان تشکیلات دارند، تشکیلاتشان هم وصل است. مثلا سازمان در عراق یک موزه داشت و در این موزه مثلاً تسبیح با هسته خرما درست شده بود که گفته میشد این هسته خرما توسط مسئولین تشکیلات ما در زندان برای مسعود رجوی درست شده و فرستاده شده است.
نامهها و اخبار زندان از طریق ملاقات خانوادهها تبادل میشد و تشکیلاتی آنجا بود. نمونههای دیگری بود که مثلاً افرادی بودند که بلافاصله بعد از آزاد شدن در سال 1367 به مقر سازمان در پادگان اشرف بازگشتند و تعداد آنها کم هم نبود ولی سران سازمان به آنها شک داشتند و میگفتند شما چرا اعدام نشدید؟ آنها در جواب میگفتند ما تقیه و توبه کردیم اما دیگران بر موضع خود ایستادند و در نهایت اعدام شدند. اما یک مقدار با شک به اینها نگاه میکردند و تعدادی از همان افراد دوباره برای عملیات به ایران بازگشت داده میشدند.
سازمان در مقابل این اعدامها زیاد تبلیغات میکرد و یک هماهنگی با غرب داشت. اخیراً عفو بینالملل یک گزارشی راجع به اعدامهای سال 1367 داده و من یک مطلب در اینباره نوشتم که سابقه نداشته است عفو بینالملل درباره مسئله مربوط به 30 سال قبل جزوه بدهد. موضوعات روز آنقدر هست که به آن باید بپردازد، عفو بینالملل تاریخنویس نیست که به موضوع 30 سال پیش بپردازد. این مسئلهای است که غرب میخواهد از آن سوء استفاده کند.
همان موقع هم سازمان اعلام میکرد مثلاً 5 هزار، 6هزار را اعدام کردند. اما بچههایی که از ایران آمده بودند تعریف میکردند که بعد از عملیات فروغ جاویدان تک تک ما را میآوردند و میگفتند که چنین اتفاقی افتاده و نیروی سازمانی که شما از آن حمایت میکنید آمدهاند با کمک نیروهای خارجی این تعداد را کشتهاند و جنایت به بار آوردهاند، حالا شما موضع خود را در مقابل آنها مشخص کنید. هرکس که سازمان را محکوم میکرد آزادش میکردند و هرکس در موضع خود سرسختی میکرد محاکمه و اعدام میشد. یک تشکیلاتی هم آنجا داشتند؛ خیلیها که میخواستند ابراز ندامت کنند، مسئول بالاتر اجازه نمیداد و میگفت حق نداری و آنها هم حساب میبردند. علاوه بر این سازمان این خط را از عراق به زندانیان داده بود که باید همه بر موضع خود باقی بمانند و اعدام شوند و قرار نیست کسی آزاد شود. چون سازمان بیشتر به خون اینها نیاز داشت تا حضور فیزیکی آنها، یعنی آنها که توبه کردند و آزاد شدند خارج از خط سازمان عمل کردند.