مواجهه سنت نبوي با مقوله ترور (1)

Muslem Terroristدين و بزرگان آن يكي از سرچشمه‌هاي انديشه و رفتار در جوامع بشري بوده‌‌اند و به همين دليل‏، آموزه‌هاي ديني همواره يكي از منابع مورد ارجاع در تبيين و تفسير تحولات آنها در تاريخ محسوب گشته‌اند. در جهان كنوني نيز اين پرسش درخصوص دين اسلام مطرح گرديده است و به آن دامن زده مي‌شود كه آموزه‌هاي پيامبرخاتم(ص) حاوي چه نوع انديشه و رفتارهايي است و تا چه اندازه مي‌توان مقوله ناپسند و ضدانساني ترور را بدان نسبت داد؟ در مقاله پيش‌رو سعي شده است به اين سوال از منظر دين اسلام و انديشه و رفتار پيامبر اعظم(ص) پاسخ داده شود.

اكثر غربی‌ها، پیامبراکرم را خشونت‌طلب و پیروان مسلمانش را تروریست می‌دانند! در اين مقاله برای رد این اتهام نخست ترور در فرهنگ علوم سياسى تعريف گشته و مؤلفه‏هاى آن بيان شده است. در قسمت بعدي، معادل كلمه ترور در ادبيات قديم و جديد عرب ذكر شده و سپس به آيات و رواياتى كه ترور را رد مى‏كنند، اشاره گشته است تا تفاوت مجازات اسلامى با ترور در قرآن، سيره پيامبراعظم(‏ص) و ائمه اطهار(ع) آشكار شود. تفاوت اين دو با ذكر نمونه‏هايى از نفى ترور در تاريخ اسلام و انقلاب اسلامى توضيح داده شده است. سرانجام، مقاله با استخراج منطقى نكاتى از مطالب مطرح‌شده که در آن طرد ترور به وضوح معلوم است، پايان مى‏يابد.

تعریف ترور

در فرهنگ و عرف سياسى، تعاريف مختلفى از ترور، تروريست و تروريسم  ارائه شده كه در عين تنوع، بسيار به هم شبيه‏اند. در عوض، معناى ترور در اسلام چندان پراكندگى ندارد و اغلب در يك گستره و فضاى محدود به‌كار رفته است. به همين جهت، قبل از ورود به بحث، تشريح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سياسى كه بيشتر از فرهنگ غرب متأثر است و نيز توضيح ترور در فرهنگ اسلامى اجتناب‏ناپذير است.

الف ــ ترور در فرهنگ علوم سياسى

تروريسم كه از ريشه لاتين terror به معناى ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد يا گروهى اطلاق مى‏شود كه از راه ايجاد ترس و وحشت و به كار بستن زور مى‏خواهد به هدف سياسى خود برسد. همچنين، كارهاى خشونت‏آميز و غيرقانونى حكومتها براى سركوب مخالفان خود و ترساندن آنان نيز در رديف تروريسم قرار دارد، كه از آن به عنوان تروريسم دولتى ياد مى‏شود.(1)

شيوه‏هاى تروريست‏ها عبارت است از: هواپيما ‌ربايى، گروگان‏گيرى، خرابكارى، بمبگذارى، بانك‌زنى، آدم‌ربايى سياسى و آدم‌كشى. سازمانهاى تروريستى نوعاً سعى مى‏كنند با اقداماتشان توجه رسانه‏هاى گروهى و مردم را جلب نمايند. بسيارى از دولتها نيز براى نيل به اهداف سياسى‏شان از اشكال گوناگون تروريسم، از جمله ضربات هوايى، اعدام‏هاى وسيع و بازداشت‏هاى گسترده، استفاده مى‏كنند.(2)

در قانون داماتو اصطلاح اقدام تروريستي بين‏المللى به عملى گفته مى‏شود كه: الف‌ــ براى جان انسان، خشونت‏آميز يا خطرناك باشد، يا اينكه ارتكاب آن در حوزه صلاحيت ايالات متحده يا هر كشور ديگر، جرم جنايى محسوب شود؛ ب‌ــ ظاهراً با اهداف زير انجام شود: 1ــ ايجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غيرنظامى 2ــ حكومت از طريق ارعاب و فشار 3ــ تأثيرگذارى بر رفتار حكومت از طريق سوء قصد يا آدم‌ربايى.(3)

ب‌ــ ترور در ادبيات عرب

معادلى كه براى واژه ترور، در ادبيات قديم و جديد عرب به‌كار مى‏رود، با هم متفاوت است؛ امّا در معنا، تفاوتى بين آن دو به چشم نمى‏خورد. در مجموع، در زبان عربى براى كلمه ترور سه معادل زیر وجود دارد:

1- فَتْكْ: در كتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، فتك به معناى ترور كرد، كشت، از ميان برد، و به قتل رسانده، آمده است.(4) در لسان‏العرب، الفتك يعنى هر شخصى كه فردى را بى‌خبر و از روى غفلت بكشد، و نيز، به معناى شخصى است كه از غفلت فرد ديگرى استفاده مى‏كند و او را مى‏كشد يا مجروح مى‏سازد.(5)

2- اِرْهابْ: كلمه ارهاب و مشتقات آن، در ادبيات قديم عرب به معناى ترس، ترسانيدن و دچار هراس كردن بود. قرآن هم بر همين معنا تأكيد مي‌كند. به عنوان نمونه به اين آيه بنگريد: ايَّاىَ فَاُرْهَبُونِ( بقره/40) و در راه اداي وظيفه، و عمل به پيمانها، فقط از من بترسيد. الاءِرْهابّى يعنى كسى كه براى برپا داشتن قدرت و سلطه خود به ترساندن متوسل مى‏شود. الحكم الاءِرْهاءَبّى، نوعى حكومت است كه بر پايه ارعاب و زور قرار دارد.(6)

3ــ اغْتيال: اغتيالاً يا قَتَلَهُ غيلَتاً يعنى پنهانى و به شكلى كه مقتول با خبر نشود، او را از پاى در آوردن.(7) در المنجد، الغِيْلَهْ به معنى فريب دادن و به‌ناگاه كشتن و قَتَلَهُ غِيْلَتاً به معنى به او نيرنگ زد و به ناگاه او را كشت، آمده است.(8) از سوي ديگر، اغتيال به معناى ترور و سوء قصد و مُحاوَلَةُ الاءغتيال به معناى طرح ترور و توطئه ترور به‏كار مى‏رود.(9)

ج‌ــ ترور در زبان فارسى

در فرهنگ فارسى عميد ترور به معنى ترس زياد، بيم هراس، خوف و وحشت است، و در اصطلاح سياست، يعنى كشتن و از بين بردن مخالفان و ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم. تروريست به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم‏كش، آنكه براى رسيدن به هدف خود كسى را غافلگيرانه بكشد يا وحشت و هراس ايجاد كند. تروريسم روش كسانى است كه آدم‏كشى و تهديد مردم و ايجاد خوف و وحشت را به هر طريق كه باشد، براى رسيدن به هدف‏هاى سياسى خود از قبيل تغيير حكومت يا در دست گرفتن زمام امور لازم و مباح مى‏دانند.(10)

در لغت‏نامه دهخدا آمده است: ترور مأخذ از فرانسه و به معنى قتل سياسى به‏ وسيله اسلحه است و در فارسى متداول شده است. تازيان معاصر اِهراق را به جاى ترور به‌كار مى‏برند، و اين كلمه در فرانسه به معنى وحشت و خوف آمده و حكومت ترور هم اصول حكومت انقلابى بود كه پس از سقوط ژيروندن‏ها (از سي‌ويكم مه 1793 تا 1794) در فرانسه مستقر گرديد و اعدام‏هاى سياسى فراوانى را به دنبال داشت. تروريست در زبان فارسى به شخصى اطلاق مى‏شود كه با اسلحه مرتكب قتل سياسى شود و تروريسم به اصلى گفته مى‏شود كه در آن از قتل‏هاى سياسى و ترور دفاع گردد.(11)

در مجموع و به‏طور خلاصه مى‏توان گفت ترور در لغت به معناى ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سياسى به معناى كشتن و از بين بردن مخالفان و ايجاد رعب و وحشت ميان مردم مى‏باشد. تروريست به كسى اطلاق مى‏گردد كه براى رسيدن به هدف خود، كسى را غافلگيرانه بكشد يا وحشت و هراس ايجاد نمايد.

تروريسم روش كسانى است كه آدم‌كشى و تهديد مردم و ايجاد خوف و وحشت را به هر طريقى كه باشد، براى رسيدن به هدفهاى خود لازم و درست مى‏دانند. در نتيجه، علاوه بر شيوه و روش اقدام، انگيزه افراد يا گروه‏ها براي اجراي آن اقدام، ملاك تروريستى بودن يا نبودن عمل است؛ يعنى اگر فرد يا گروهى با هدف سرقت يا كسب منفعت اقتصادى به آدم‌كشى اقدام نمايد، به اين عمل، عمل تروريستى اطلاق نمى‏گردد؛ چرا كه ‏بايد انگيزه فرد يا گروهى كه به آدم‌كشى يا ايجاد رعب و وحشت دست مى‏زنند، سياسى باشد. به عنوان مثال، پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، برخى از گروه‏هاى سياسى، با قتل، آدم‌كشى و ايجاد رعب و وحشت، قصد داشتند انقلاب اسلامى را ساقط نمايند و زمام امور را به دست گيرند؛ يعنى براى وصول به اهداف سياسى، به قتل و خونريزى اقدام مى‏كردند، لذا اقدام آنها دقيقا يك اقدام تروريستى بود.

حرمت شرعی ترور

آيات و روايات متعدد و فراوانى در حرمت و منع ترور و قتل پنهانى وجود دارد كه هيچ‏گونه ترديدى را درباره حرمت ترور از ديدگاه اسلام باقى نمى‏گذارد. از جمله:

1- «بگو: بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است، برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى‏دهيم، و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر به حق (و از روى استحقاق)، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد!» (انعام)

2ــ «بر بنى‏اسرائيل مقرر داشتيم كه هركس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته، هر كس انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى‏اسرائيل آورده‏اند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدى و اسراف كردند.» (مائده/32)

در نتیجه، در آيات قرآن، از كلمه فتك، اغتيال يا ارهاب به معناى ترور، استفاده نشده  بلكه در آن كلمه قتل آمده كه اعم از كشتن پنهانى است. بنابراين، مى‏توان دريافت كه قرآن با كشتن انسانها به غير حق مخالف است. به عنوان مثال، خداوند در آيه 178 بقره، اگرچه قصاص را حق اولياى دم مى‏داند، از آنان مى‏خواهد قاتل را عفو كنند يا اينكه فقط از او ديه دريافت نمايند. و نيز، توصيه مى‏كند دو طرف در دريافت و پرداخت ديه انصاف را رعايت كنند.

روايات متعددى در منع ترور وجود دارد كه در ذيل به چند مورد آن اشاره مى‏شود:

1ــ پيامبراكرم‏(ص) فرمود: وقتى در معراج بودم، چيزها و مواردى را ديدم. پرسيدم اينها چيست؟ گفتند: اينها نشانه‏هاى آخرالزمان است. پرسيدم: چه زمانى آخرالزمان است؟ خداوند عزوجل فرمود: آخرالزمان وقتى است كه علم محو شود و جهل ظاهر گردد، قاريان قرآن زياد شوند و عمل كاهش يابد، ترور بالا رود، فقهاى هدايتگر اندك و فقهاى گمراه و خيانتكار زياد و شعر فراوان شود.(12)

2ــ در شرح نهج‏البلاغه ابن ابى‏الحديد آمده است: «هنگامى كه پيامبر(ص) رحلت فرمود و على(ع) به غسل و دفن آن حضرت مشغول بود، با ابوبكر بيعت شد. در اين هنگام زبير و ابوسفيان و گروهى از مهاجران با عباس و على‏(ع) براى تبادل نظر و گفت‏وگو خلوت كردند. آنان سخنانى گفتند كه لازمه تهييج مردم و قيام بود. عباس (كه خدايش از او خشنود باد) گفت: سخنان شما را شنيدم و چنين نيست كه به سبب اندك بودن ياران خود از شما يارى بخواهيم و چنين نيست كه به سبب بدگمانى، آراى شما را رها كنيم. ما را مهلت دهيد تا بينديشيم، اگر براى ما راه بيرون شدن از گناه فراهم شد، حق ميان ما و ايشان بانگ برخواهد داشت؛ بانگى چون زمين سخت و دشوار، و در آن صورت دستهايى را براى رسيدن به مجد و بزرگى فرا خواهيم گشود كه تا رسيدن به هدف، آنها را جمع نخواهيم كرد. و اگر چنان باشد كه به گناه درافتيم، خوددارى خواهيم كرد و اين خوددارى هم به سبب كمى شمار و كمى قدرت نخواهد بود. به خدا سوگند اگر نه اين است كه اسلام مانع از هرگونه غافل‏گيرى (فتك و ترور) است، چنان سنگهاى بزرگ را بر هم فرو مى‏ريختم كه صداى برخورد و ريزش آن از جايگاه‏هاى بلند به گوش رسد.»(13)

3ــ ابوصباح كنانى به امام جعفر صادق‏(ع) مى‏گويد: يكى از همسايه‏هايم كه از قبيله همدان و نامش جعد بن عبدالله است، به على‏(ع) دشنام مى‏دهد. آيا اجازه مى‏دهى كه او را بكشم؟ فرمود: اسلام ترور را منع كرده است.

نتيجه‏اى كه از اين روايات مى‏توان گرفت، آن است كه  ايمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمى‏كند. بنابراين، از روايات استفاده مى‏شود كه هرگونه كشتن به صورت پنهانى (ترور) شرعاً حرام و ممنوع است. اسلام حتى خدعه و نيرنگ در جبهه اسلامى و خودى را جايز نمى‏داند.

ادامه دارد...

پي‌نوشت‌ها

(1)ــ  حسين على‌زاده، فرهنگ خاص علوم سياسى، تهران، روزنه، 1377، ص 274

(2)ــ جك سى. پلينو و روى آلتون، فرهنگ روابط بين الملل، ترجمه و تحقيق حسن پستا، تهران، فرهنگ معاصر، 1375، ص 243

(3)ــ زيبا فرزين‌نيا، از نفوذ تا سد نفوذ، فصلنامه سياست خارجى، سال 11، شماره 1، بهار 1376، ص 118

(4)ــ نجف‌على ميرزايى، فرهنگ اصطلاحات معاصر، قم، دارالاعتصام، 1376، ذيل كلمه فتك

(5)ــ لسان العرب، ذيل كلمه فتك

(6)ــ ترجمه المنجد، مترجم مصطفى رحيمى، تهران، صبا، 1377، ذيل كلمه رَهَبَ

(7)ــ جمعى از نويسندگان، تفسير نمونه، قم، دارالكتب الاسلاميه، 1368، ص 584

(8)ــ ترجمه المنجد، همان، ذيل كلمه غيله

(9)ــ احمد سياح، فرهنگ بزرگ جامع نوين، تهران، اسلام، 1365، ذيل كلمه اغتيال

(10)ــ فرهنگ فارسى عميد، ذيل كلمه ترور

(11)ــ لغت نامه دهخدا، ذيل كلمه ترور

(12)ــ جمعى از نويسندگان، تفسير نمونه، همان، ص 586؛ بحار الانوار، ج 52، ص 277

(13) ــ شرح نهج‏البلاغه ابن ابى الحديد، تحقيق محمد ابوالفضل، بيروت، دارالحياهًْ التراث العربى، 1285، ص 219

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31