منافقین جاسوس

577s03253

علت ابراز علاقه منافقین برای حضور در جبهه چه بود؟! چه اهدافی را - جدای از بهره‌برداری تبلیغاتی - دنبال می‌کرد؟! بررسی عملکرد اعضای تشکیلات نفاق در روزهای اول جنگ به‌ویژه در جبهه‌های جنوب، پاسخ بسیاری از این‌گونه سؤالات را روشن خواهد ساخت. منافقین به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده و با اهدافی مشخص، هم‌زمان با ادعای حضور در جبهه، اقدام به فعالیت‌های جاسوسی و ستون‌پنجمی به‌نفع طرف متخاصم داشتند. این مهم از اسناد به‌جامانده از همان دوران و همچنین اعترافات و خاطراتی که بعدها توسط فرماندهان نظامی رژیم بعث عراق به رشته تحریر درآمد یا توسط اعضای جداشده از تشکیلات منافقین بیان شد، موجود و مورد استناد این نوشتار و بسیاری دیگر از مطالبی است که در این موضوع نگاشته می‌شود.   

 

هنوز چند هفته‌ای از آغاز جنگ نگذشته بود که در یک مورد کاملاً مشخص، ارتش جمهوری اسلامی رفتار منافقین در جبهه را متناقض امنیت ملی و اهداف جنگ تشخیص داد و ناگزیر از مقابله با آن گردید. واقعیت از این قرار بود که اعضای سازمان مجاهدین خلق از همان روزهای نخستین شروع جنگ، پس از ورود به جبهه‌ها شروع به جمع‌آوری اخبار و اطلاعات مربوط به یگان‏های نظامی خودی و تهیه عکس از محل استقرار و استحکامات آن‌ها می‌کردند که این اقدامات آن‌ها با مخالفت فرماندهان ارتش روبه‌رو می‌گردید. پس از آنکه به‌رغم تذکرات پی‏درپی دست از اقدامات خود بر نداشتند، نیرو‌های ارتش مقر آن‌ها را محاصره، نیروهایشان را دستگیر و مدارک و اسناد جمع‌آوری‌شده را که شامل اطلاعات مربوط به وضعیت استراتژیک ارتش و موقعیت جبهه‌ها و برخی اسناد دیگر بود را ضبط نمودند. (جنگ تحمیلی در تحلیل گروهک‌ها، اداره تحقیقات و بررسی‌های سیاسی وزرات ارشاد اسلامی، تهران، 1362، ص26)

 

نمونه دیگری که حاکی از جمع‌آوری اطلاعات نظامی توسط افراد سازمان منافقین است، مدارک به‌دست‌آمده از یک خانه تیمی کشف‌شده در آبان1359 در شهر آبادان است. (عباس افلاطونی، بررسی نقش منافقین در جنگ ایران و عراق، فصلنامه نگین ایران، ش28، ص47) از جمله موارد کشف شده در این خانه تیمی «30 قبضه سلاح، یک بیسیم مسروقه سپاه برای استراق‌سمع مکالمات واحدهای نظامی، اطلاعات وسیعی راجع به ارتش جمهوری اسلامی که در اشکال مختلف تهیه شده بود و همچنین نقشه مقر سلاح‌های سنگین نیروهای مسلح رزمندگان اسلام و علامت‌گذاری کلیه مناطق عملیاتی جنگی است.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 17آبان1359، ص 1)

 

در این رابطه حدود 41 منافق نیز بازداشت و به اهواز منتقل شدند. در شهر اهواز نیز حدود 114 نفر از اعضای منافقین که به جمع آوری و ارسال اخبار برای دشمنان مشغول بودند، دستگیر شده و در طول نوار مرزی در همان ماه‌های اولیه جنگ تعداد این جاسوسان منافق دستگیر شده به بیش از 300 نفر رسید. (منافقین و جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران، 1364، ص30-29)

 

جمع‌آوری اطلاعات نیروهای خودی توسط افراد و گروه‌های غیرمسئول به‌جز جاسوسی به‌نفع دشمن، هیچ دلیل دیگری ندارد و این موضوع خود می­تواند نشان‏دهنده ارتباط منافقین با رژیم بعثی عراق از همان آغاز جنگ تحمیلی ‌باشد.

 

در پی صدور اطلاعیه دادستانی انقلاب در تاریخ 7آبان1359 مبنی‌بر ممنوعیت انتشار نشریات منافقین که در آن زمان به نام‌های «بازوی انقلاب» و «فریاد گودنشین» به‌دلیل مواضع منفی آن‌ها در مورد جنگ تحمیلی و تضعیف روحیه سپاهیان و رزمندگان منتشر می‌شد؛ تشکیلات منافقین اطلاعیه مفصلی منتشر کرد که طی آن درباره مواضع خود در قبال جنگ و مقابله با تصمیم دادستانی، چنین اعلام نمود: «... مسئله‌ای که وجود دارد این است که مجاهدین از همان ابتدا در جبهه‌های مقاومت حضور داشته‌اند؛ ولی عناصر و محافل و ارگان‌های ارتجاعی سعی می‌کردند تا مجاهدین را بر کنار از این جبهه‌ها قلمداد کرده ... دادستانی رسماً پا به میدان نهاده تا با سوءاستفاده از شرایط جنگ ... صدای مجاهدین خلق را خاموش کند تا دیگر هیچ پیام انقلابی به گوش مردم نرسد ... دادستانی نباید گمان بکند که می‌تواند صدای مجاهدین را خاموش کند ... ما به دادستانی توصیه می‌کنیم که تصمیم غیرقانونی خود را لغو کند، چراکه مجاهدین خلق هرگز بدین اختناق تن نمی‌دهند.» (نشریه مجاهد، شماره فوق‌العاده، 25آبان1359، ص2 و 7)

 

روحیه جسارت و ایستادگی در برابر نهادهای قانونی کشور که در تمامی تبلیغات منافقین، دامن زده می‌شد، در مورد جنگ علاوه‌بر نمونه فوق در سایر مواردی که تخلفات آشکار سازمان نیز کشف می‌شد، تکرار می‌گشت. این تشکیلات همچنین در واکنش به خبر دستگیری عناصر ستون‌پنجم خود در مناطق جنگی، بر اساس همان روحیه قانون‌ستیزی، بدون آنکه توضیحی برای کار اطلاعاتی مشکوک و خودسرانه خود در منطقه جنگی ارائه کند، حاشیه‌پردازی کرده و خانه تیمی مزبور را سنگر مقاومت در برابر تجاوز عراق توصیف کرده و کشف آن را از مصادیق اقدامات حاکمیت انحصارطلب برشمرد و با کنایه و طعنه تأکید نمود که: «خوب بود آقایان به جای پرداختن به دستگیری مجاهدین، همّ خود را صرف مبارزه با تجاوز می‌کردند.» (نشریه مجاهد، شماره فوق‌العاده، 25آبان1359، ص5) همچنین در اطلاعیه رسمی منافقین تحت عنوان «گزارش به خلق و هشدار مجاهدین خلق ایران در مورد دستگیری نیروهای جان‌برکف مجاهدین خلق در جبهه‌های مقاومت»، حضور نظامی سازمان بدون قرار داشتن تحت پوشش نیروهای نظامی رسمی کشور و به‌صورت تشکیلاتی، توجیه شده بود و از موضع یک نیروی نظامی ذی‌حق و مدعی، دست بالا گرفته شده بود و نهادهای قانونی کشور مطابق معمول تبلیغات مکرر و انبوه سازمان مورد حمله و اتهام قرار داده شد (سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام (1384-1344)، ج 3، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1385، ص255)

 

واقعیت این بود که هدف منافقین در سال‌های اولیه جنگ از یک سو نفوذ در جبهه‌ها به‌عنوان ستون پنجم، جهت کسب نقشه‌ها و آرایش نظامی و شیوع روحیه یأس و ناامیدی در میان سپاهیان اسلام و از سوی دیگر ایجاد محیط ناآرام درونی و تبلیغات سوء و سست‌نمودن پایه‌های مردمی حکومت بود. بر این اساس وقتی که مقامات جمهوری اسلامی در مورد حضور مشروط (منافقین در بیانیه‌های خود، حضور در جبهه‌ها را مشروط به ارائه مجوز و صلاحدید مقامات جمهوری اسلامی کرده بودند) منافقین در جبهه‌ها سکوت نمودند، برنامه از‌پیش‌ساخته‌شده را اجرا کرده و در نشریه خود نوشتند: «همین حضرات بودند که با بیرون‌راندن نیروهای انقلابی رزمنده از جبهه‌ها و بی‌کفایتی در تسلیح و آماده‌سازی مردم، عملاً باعث تضعیف موقعیت دفاعی شهرهای مرزی در مقابل تهاجمات وحشیانه دشمن تجاوزگر گردیدند.» (نشریه مجاهد، شماره 114، 26اسفند1359) منافقین در ابتدای جنگ در شهرهای مرزی برای اجرای مأموریت جاسوسی خود به‌نفع بیگانگان صرفاً به تشکیل لانه‌های جاسوسی و عنکبوتی جهت جمع‌آوری نقشه‌ها و آرایش جنگی مشغول بودند. (منافقین و جنگ تحمیلی، پیشین، ص 28)

 

«... سازمان با اعزام نیرویی بسیار اندک و با تبلیغات گسترده سعی کرد خودش را در صحنه دفاع به‌عنوان نیرویی مستقل مطرح نماید و هدفش هم دفاع از خاک و دین و ناموس و ارزش‌های ملی نبود، بلکه سازمان با افراشتن پرچم و آرم سازمان و بسیج نیروهایش در جناحی جدا از بقیه نیروهای رزمی و زیر نظر فرماندهان نظامی خودش در دفاع شرکت نمود. (باقرزاده طاهره، قدرت و دیگر هیچ (بیست سال با سازمان مجاهدین خلق)، ج4، تهران: انتشارات اطلاعات، 1385، ص79)

 

نیروهای منافقین از ابتدای جنگ سعی داشتند به‌عنوان نیروهای شبه‌نظامی در مناطق جنگی شرکت جویند. نفس چنین حضوری یک کار تبلیغی و سیاسی بود. آقای نوروزعلی رضوانی یکی از اعضای باسابقه منافقین در این مورد می‌گوید: «در آن شرایط که مردم و بسیاری از گروه‌های سیاسی ایران دفاع از تمامیت میهن خود را سرلوحه فعالیت خویش قرار داده بودند، سازمان مجاهدین خلق برای مشارکت خود در دفاع ملی شرایط عجیبی را پیش کشید که مورد قبول هیچ دولت دارای حق حاکمیت بر قلمرو خود نیست. سازمان مجاهدین خلق به دولت ایران اعلام کرد که ما حاضریم در دفاع ملی شرکت کنیم مشروط به اینکه جبهه مستقلی در اختیار ما گذارده شود و فرماندهی این جبهه نیز بدون نظارت دولت و ارتش ایران در دست ما باشد!» (آرشیو اسناد بنیاد هابیلیان)

 

به‌رغم تصریح و اذعان منافقین مبنی‌بر عدم مجوز قانونی برای حضور نظامی در مناطق جنگی، تا مدت‌ها برخورد قانونی مسئولان با تخلفات و جرایم تیم‌های نظامی سازمان، سوژه تبلیغاتی سازمان علیه نهادهای قانونی کشور در شرایط جنگی محسوب می‌شد. این مسئله درگیری‌های داخلی را در شرایط حساس جنگ تشدید می‌کرد که نفع آن را دشمن متجاوز می‌برد و منافقین با هدف و برنامه‌ریزی مشخص این خط را علاوه‌بر جاسوسی از خطوط مقدم جبهه و ایجاد بلوا و آشوب در فضای سیاسی کشور، به‌صورت مستمر پیگیری می‌کرد.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31