سرهنگ محمدعلی شریفالنسب، از فرماندهان عملیات در آزادسازی خرمشهر و مقاومت حصر آبادان، در پاسخ به سوالی درباره تلاش برخی برای ایجاد دوگانه سازی بین ارتش و سپاه، گفت: این اظهارات ریشه در اقدامات منافقین داشت، حرف منافقین در یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب این بود که ارتش را باید از بین ببریم و حتی دومین شخص یکی از این گروهک به نام ابریشمچی در نجف به خدمت امام میرود و چند روزی بحث داشتند.
وی افزود: حضرت امام در خاطراتشان میگویند که به نزد من آمدند و دیدم که نهجالبلاغه را بهتر از من میدانند و با امام بحث میکردند، امام هم جوابی به اینها نمیداده، در آخر میفهمند که نمیتوانند امام را متقاعد کنند و به حضرت امام میگویند که در اینکه ما و شما در یک هدف مشترک با رژیم شاه در حال جنگ هستیم حرفی نیست، اجازه بدهید ما تفنگها را بیرون بیاوریم. حضرت امام میفرمایند که برای چه کاری؟ میگویند برای اینکه با ارتش بجنگیم و ارتش را نابود کنیم. حضرت امام میگویند که ارتش با من؛ از سال ۴۱ حضرت امام با حکمت و تدبیر و سخنان آرامبخش ارتش را به دنبال خودش میکشید، هیچکس باور نمیکرد که ارتش روزی تسلیم امام بشود، ولی شد و اعلام همبستگی کرد و خود را در آغوش امام انداخت.
شریفالنسب تاکید کرد: در خاطرات امام است که فرماندهان گاهی پیش من میآمدند و از اینکه تحت سلطه چنین نظامی هستند اعلام نارضایتی میکردند و میگفتند ما آمدهایم و این لباسی که پوشیدهایم را دوست داریم اما مسلمان و مقلد هستیم، تکلیف ما را روشن کنید؛ یعنی اینقدر نیتهای پاک در ارتش وجود داشت.
این فرمانده دوران جنگ اظهار داشت: روزهای اول سپاه که آموزشی ندیده بود، بعض از آقایان میگویند که ما گروهبان وظیفه در ارتش بودیم. سپاه در واقع برادر کوچک ارتش و هر دو فرزندان ملت ایران هستند. ارتش درب پادگانهایش را به روی ملت باز کرد و آنها را مسلح کرد. یوسف کلاهدوز، قائم مقام سپاه چه کسی بود؟ افسر گارد شاهنشاهی بود؛ بهترین افسران و درجهداران گارد و نیروی مخصوص را برای آموزش سپاه میگرفت، ارتش به وجود سپاه مفتخر بود چرا که میدید در جنگ یک نیروی جوان و مومن و انقلابی حضور داشت.
وی با تاکید بر اینکه، خط انحلال ارتش را منافقین دادند، گفت: این تز نه اینکه تز امروز ارتش باشد از گذشتههای دور بوده است؛ چگونه این کشور توانسته است از امپراطوریهای قدیم مثل عثمانی و شوروی تا به امروز بماند؟ این ارتش، ارتش پهلوی و قاجار نیست بلکه ارتش الهی است. گاهی هم تلاش کردهاند که از آن استفاده ابزاری کنند اما ارتش شاخصهها و انسانهای فرزانهای دارد که آنها مانع شدهاند. در یک کلام این ارتش سرافرازترین ارتش جهان است. زمانی که انقلاب احتیاج به خوندهی داشت ارتش پا به میدان گذاشت. بعد که سپاه تشکیل شد گفتند که سپاه روی چشم ما جا دارد. این خط انحلال ارتش را منافقین دادند، اگر این خط به پیروزی میرسید انقلابی نمیماند و در واقع این ارتش بود که انقلاب را نگه داشت.