عروج خونین(25)

Orooje Khoonin

« فصل پنجم »

شهادت شهید محراب و وصیتنامه

مصاحبه :

قسمتی از مصاحبه چند ساعته سیمای جمهوری اسلامی است که با شهید محراب در منزل انجام گرفته و این مصاحبه 13 روز قبل از شهادت و چند ساعت قبل از عملیات مسلم بن عقیل انجام شده است که به نظر خوانندگان عزیز می رسد .

سؤال : حضرت آیت الله ، چنانچه آثار علمی منتشر شده ای دارید بفرمایید ؟

جواب : اثر منتشر شده ای در حال حاضر ندارم ، لکن مطالب فراوانی را در طول چند سال نوشته ام ، پنج جلد کتاب به نام مجمع الشتات نوشته شده است و به عهده بنده زاده ها گذاشتم ام که الاقل چند ورقی چاپ شود ، اینها که بعد از خود بنده یادگاری باشد تا به وسیله آنها اشخاصی که مراجعه می کنند ، آمرزش برای بنده بکنند .

و یک کتاب مستقلی هم راجع به علوم قرآنی نوشته شده است ، راجع به بعضی از ویژگی هایی است که مربوط به قرآن کریم است . رساله هایی در خلال اینها نوشته شده که راجع به امر به معروف و نهی از منکر ، نماز جمعه ، فلسفه غیبت امام عصر (عج) و اثبات وجود مقدس امام عصر ارواحنا له الفداء .

و در ضمن رساله ای راجع به معراج پیغمبر اسلام (ص) و تقریباً دارای چند بخش است و این چند بخش عبارت است از اصول عقاید ، اخلاقیات و اصول و فروع که در طول چند سال در قم و اصفهان و کرمانشاه جمع آوری شده .

و یک رساله مختصری هم راجع به حروف مقطع قرآنی دو حرفی مثل " حم " سه حرفی مانند " الم " یا چهار حرفی مثل " المر " یا پنج حرفی مانند " حمعسق ، کهیعص " و اقوالی که در این باب نقل شده نوشته شده است .

پایان مصاحبه 7 ساعته صدا و سیما از شهید محراب اشرفی اصفهانی راجع به شهادت از ایشان سؤال می کند .

شهید محراب در پاسخ می فرمایند : " در اسلام ما فوق مقام شهادت دیگر مقامی بالاتر نداریم ، برای این که در قرآن خداوند عالم در چند جا می فرماید ، یکی خطاب به مردم و یکی خطاب به خود پیامبر اکرم که خیال نشود به این که شهدای در راه خدا آنهایی که جان خودشان را در راه خدا داده اند و هدف شان اسلام بوده و هدف شان حفظ اسلام عزیز و قرآن بوده ، اینها مرده اند « لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً » ، بلکه اینها زنده اند.

از آیه شریفه ای که خداوند می فرماید : « و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله » در آن نفخه اول مراد ملائکه مقرب خدا هستند مثل جبرئیل ، میکائیل ، اسرافیل و عزرائیل و بعضی ها گفته اند مراد شهدا هستند که شهدا در آن نفخه صور که همه می میرند تنها کسانی می مانند که اینها جان خودشان را در راه خدا داده اند و با خدا معامله کرده اند و مبادله کرده اند ، اینها حیات محدود دنیوی را به حیات ابدی و جان خود را داده اند و از خدا حیات ابدی گرفته اند .

اینها زنده اند در نفخه صور ، همه می میرند الا شهدا و با همان سلاحی که با او در رزم ها با دشمنان و طاغوت ها اینها نبرد کرده اند با همان سلاح روز قیامت زنده می شوند که آن سلاح را می گویند گواهی می دهد که اینها در راه خداوند عالم جان خودشان را داده اند ، علاوه بر این که خود دست و پایی هم که در رزم ها آن زجرها را دیده اند و آن آسیب ها که به آنها رسیده است به وسیله دشمن تمام اعضا و جوارح شان روز قیامت گواهی می دهد بر عمل آنها .

در روز قیامت بالاترین مقامات شهید است ، در آن دعایی که شب های ماه رمضان سی نوبت خوانده می شود اهمیت این سه عمل پیش خدا معلوم می شود که لیلة القدر و حج بیت الله الحرام و قتل و شهادت در راه خدا ، این سه چیز را شب های ماه رمضان بندگان مؤمن خدا از خداوند تقاضا می کنند .

اول آن که لیلة القدر درک شود ، دوم حج بیت الله الحرام ، سوم شهادت در راه خداوند که دیگر بالاتر از او مقامی نیست ، لذا این است که پیغمبر ما و ائمه معصومین در مقام بالاتری هستند و درباره آنها گفته شده است که « نا منا الا مقتول او مسموم » همه کس لیاقت شهادت ندارند .

درباره شهدا خداوند می فرماید : « مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا » (احزاب/23) بعضی از مؤمنین هستند که در عالم زر با خدا عهد و پیمان بسته اند به این که در راه خداوند جان خودشان را اهدا کنند و بعضی از آنها وفا کردند به عهد خودشان و بعضی در حال انتظار هستند .

در رابطه با این که بنده اولاً که خودم را لایق شهادت نمی دانم ، برای این که مقام شهادت یک مقامی است که همه کس نصیبش نمی شود ، یک نوبت ما در معرض واقع شدیم ، نسبت به بنده منافقین خواستند ما را هدف قرار بدهند ، در ماه مبارک رمضان بود و افتخاری دیگر از این بالاتر نبود ، در حال طهارت ، رفتن به طرف خانه خدا و در حال روزه و ما اگر هر آینه دعوت خدا را لبیک گفته بودیم ، این افتخاری بود بریا ما و برای خانواده ما ، لیکن نشد و ما تسلیم قضا و قدر الهی هستیم .

و لیکن امیدوار هستیم ما چهارمین شهید محراب باشیم و خداوند از ما بپذیرد و در آن حال اخلاصی هم باشد . ثابت قدم و ثبات در ایمان که عمده همان است ، من مکرر گفته ام به این که اگر خداوند شهادتی نصیب ما کرد در آنی است ایمان ما ثابت باشد ، یعنی ثابت قدم باشیم در ایمان و توجه به خداوند عالم و هدف مان از شهادت این نباشد که بعد از کشتن مثلاً بگویند جزو شهدا است ، هدف خدا باشد و منظور خدا باشد .

غرض مقام شهید بالاترین مقامات است و در این انقلاب جمهوری اسلامی یک عده ای از خوبان ما چه از روحانیون و چه از غیر روحانیون ، چه فرماندهان سپاه و ارتش و بسیج به این مقام عظیم نائل شدند ، که اینها اسمشان در تاریخ برای ابد باقی خواهد ماند و خیال نشود به این که مردم اینها را فراموش می کنند ، اینها همیشه شهدا در نظرشان هست . والسلام

پایان مصاحبه

چند نکته مهم :

در رابطه با جریان شهادت چهارمین شهید محراب ، اشرفی اصفهانی چندین نکته دارد :

1. شهید اشرفی در رابطه با شهادت خودشان بارها مطرح و آرزوی آن را داشتند ، پس از انتشار خبر شهادت اولین شهید محراب آیت الله مدنی فرمودند : این ترورها حساب شده انجام می شود و قطعاً من هم در ردیف خواهم بود و باید در انتظار بود .

پس از شهادت آیت الله دستغیب چهره ایشان برافروخته شده و فرمودند : شهادت نزدیک شده و باید در انتظار بود . پس از شهادت شهید آیت الله صدوقی به دست منافقین مکرر می فرمودند : این بار نوبت من است و در مصاحبه دو هفته قبل از شهادت فرمودند : امیدوارم چهارمین از شهداء محراب باشم .

در آخرین سفر ایشان به اصفهان (دو ماه قبل از شهادت شان) در جمع ارحام و خویشان فرمودند : این آخرین سفر من به اصفهان است ، مرا کامل ببینید و در روزهای آینده من هم شهید خواهم شد . خویشان و ارحام از سخنان شهید محراب بسیار گریان شدند و در پاسخ اظهار داشتند حاج آقا چرا فال بد می زنید و این مطالب را نفرمایید ، ولی ایشان فرمودند : مرگ تعارف ندارد و منافقین مرا رها نخواهند کرد ، شماها آماده باشید و مرا حلال نمایید .

2. در تاریخ 25/6/61 حدود یک ماه قبل از شهادت شهید اشرفی ، نامه ای محرمانه به شماره 469 دال م ، ریاست مجلس شورای اسلامی ، مورخ 22/6/61 به دفتر شهید محراب رسید که حکایت از طرح ترور شهید اشرفی اصفهانی توسط سازمان منافقین کرد ، دقیقاً به خاطر دارم وقت صرف نهار بود ، نامه مزبور به دست ما رسید ، اینجانب نامه محرمانه را مخفی نگهداشتم و نخواستم شهید محراب از این نام مطلع شود ، لکن ایشان با اصرار درخواست نموده که نامه محرمانه چی است و بالاخره با اصرار از اینجانب گرفتند .

پس از مضمون نامه چهره ایشان برافروخته شده به آسمان نگریستند و کلماتی بر زبان جاری کردند از جمله کلمات این بود ، فرمودند : الحمدلله معلوم می شود ما هم مورد کینه منافقین قرار گرفته ایم ، سپس رو به همسرشان (علویه) کرده و فرمودند : آماده باشید .

همچنین در آخرین سفرشان به قم و ملاقات با حضرت امام در تهران به نزدیکان و فرزندان دخترشان فرمودند : لباس های مشکی را آماده کنید و دیگر این آخرین سفر من خواهد بود .

3. در روز 22 مهر ماه پنجشنبه در آخرین ملاقات ایشان با حضرت امام خمینی (ره) ، ظاهراً امام دو نوبت در آخرین دیدار ایشان را در آغوش گرفته و با شهید محراب معانقه نمودند . پس از این ملاقات شهید اشرفی به اینجانب فرمودند : این آخرین دیدار من با امام بود و قطعاً من دیگر امام را ملاقات نخواهم کرد ، زیرا این مرتبه امام دو نوبت با من معانقه کردند .

عروج خونین(۲۴)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31