طریق کامیابی(2)

Kamyab1

هوش و استعداد فردي :

همان طور كه پيشتر ذكر شد، شهيد كامياب ، ذكاوت و استعداد بالايي داشت، و با اين كه هنوز حدود سه سال در مدرسه ي علميه گناباد مشغول تحصيل شده بود، هوش و استعداد خود را چنان نشان داد كه همگان را متعجب كرده بود.همين پيشرفت چشمگير و سرعت فراگيري او باعث شد كه مسئولان مدرسه او را براي پيشرفت بيشتر به شهر مشهد كه از حوزه ي علميه پربار و از استادان برجسته اي برخوردار بود، اعزام كنند.

شهيد كامياب با آن ذكاوت و هوش سرشاري كه داشت ، توانست بهترين استفاده را از حوزه علميه مشهد كرده و در راه رشد و ترقي گام بردارد و خود را به عنوان طلبه اي فاضل مطرح كند.

سيد محمد كامياب در اين باره مي نويسد:

اوج فراگيري و رشد علمي شهيد كامياب بين سالهاي 1340تا 1347 ﻫ . ش بود كه در درسها و مدارس متعددي براي تحصيل و فراگيري علوم حوزوي فعاليت مي كرد. شهيد كامياب حتي در مدارس علميه ي آيت الله ميلاني به علت اين كه از نظم و انضباط خوبي برخوردار بود و طلاب بايد به موقع در سركلاس حاضر مي شدند و امتحان مي دادند و استادادن خوبي در آن جا به تدريس مي پرداختند، شركت مي كرد، هر چند طلبه رسمي آن جا نبود. شهيد كامياب ، در آن مدرسه ، طلبه اي فاضل و درسخوان شناخته شد و نمرات بسيار خوبي هم گرفت و در زمره ي طلاب ممتاز بود. ازاين رو مسئولان مدرسه به وي پيشنهاد كردند: ما مي توانيم ماهانه ي ، 18 تومان شهريه به شما بدهيم و از شما دعوت مي كنيم كه در فلان روز به مدرسه بياييد و براي ترم بعد ثبت نام كنيد تا بتوانيد جزو طلبه هاي رسمي مدرسه ما شويد. به شما امكانات ديگر هم مي دهيم . با اين حال شهيد كامياب خيلي ناراحت شده و گفته بود: اگر قرار بود كه من از اين جور پولها خرج كنم و اين طور پولها را بگيرم وضعيت مالي ام خيلي بهتر از اينها بود، من به خاطر كيفيت سطح درسهاي مدرسه به اين جا مي آيم والاّ به خاطر مسائل مالي نيست . از آن تاريخ به بعد ديگر به مدرسه آقاي ميلاني نرفتند.

البته آن مدرسه به دليل برخي روابط با اداره ي اوقاف و نيز افرادي كه با رژيم ارتباط داشتند، بين طلاب متعهد و مبارز وجهه ي خوبي نداشت، لذا شهيد كامياب ديگر با آن جا ارتباط برقرار نكرد.

در همين دوران تحصيل بود كه با طلاب فاضل ديگري همچون حجت الاسلام والمسلمين فرزانه ، اسدي ، ملازاده، غزالي، علي دوست، صادقي، هاشمي گنابادي، تقوي و عجم آشنا شد كه همگي دردرس تفسير رهبر معظم انقلاب شركت مي كردند. گرچه درس تفسير معظم له بعد از مدتي، به دست ساواك تعطيل شد ، روح تشنه ي شهيد كامياب او را وا مي داشت به دنبال مراد خود در جلسات خصوصي، از بيانات ارزشمند استاد استفاده كند.

مادر شهيد مي گويد:

علاقه ي عجيبي، از همان اول طلبگي ، به كتاب و مطالعه داشت ، هر پولي به دست مي آورد اولين چيزي كه مي خريد ، كتاب بود و كتابخانه ي بزرگي داشت ، گاهي مجلات مختلف را جمع آوري مي كرد و مي گفت : اين ها را در كتابخانه بگذاريد . بسيار اهل مطالعه و علاقه مند به كتاب بود.

رهبر معظم انقلاب دراين باره مي فرمايند:ايشان در آن زمان طلبه ي خوش استعدادي بود، درس خوان بود، علاقه مند به كارهاي علمي بود، به كارهاي فكري بسيار علاقه مند بود.

شهيد كامياب علاقه ي عجيبي به افكار و عقايد شهيد مطهري و كتاب هاي ايشان داشت و از آن جا كه استاد مطهري نيز اصالتاً اهل فريمان بود، هرگاه ايشان به فريمان يا مشهد مي آمدند با ايشان ملاقات و گفتگو مي كرد واز محضر ايشان نيز درحد امكان بهره مي برد. گاهي شهيد كامياب براي برخي كارهاي

مربوط به روحانيت مبارز يا براي تبليغ ، به تهران مي رفتند و در آن جا هم با ايشان ملاقات هايي مي كردند و نهايت استفاده را از محضر آن استاد علامه مي بردند.

آشنائي با خورشيد :

در سال 1347 ﻫ . ش زلزله ي سهمگيني در منطقه كاخك و فردوس ، اتفاق افتاد كه خسارات فراواني به بار آورد، از اين رو مردم به همراه روحانيون به سمت اين مناطق شتافتند تا به هموطنان زلزله زده ي خود كمك كنند.

شهيد كامياب نيز در زمره ي روحانيان بود كه بلافاصله خود را به مناطق زلزله زده رساند و حدود 2 ماه به مردم كمك مي كرد. در ان جا بود كه اين روحاني متعهد مراد خود را يافت و او كسي غير از رهبر معظم انقلاب ، حضرت آيت الله خامنه اي نبود. شهيد كامياب در فردوس با آيت الله خامنه اي از نزديك آشنا شد. اين آشنايي اين انديشه را در او بيش از پيش استوارتر ساخت كه اسلام نظامي است براي ساختن جهان و انسان. چنين دريافتي از اسلام به او تعهدي داد كه زير بناي همه ي مبارزات و مجاهدات او قرار گرفت . رهبر معظم انقلاب درباره ي آشنايي با شهيد كامياب چنين مي فرمايند:

آشنايي من با شهيد كامياب در سال 1347 ﻫ . ش بود. زلزله اي در فردوس، گناباد و كاخك رخ داده بود و تلفات و ويراني هاي زيادي به بار آورده بود. من با هيئت بزرگي از طلاب و غيرطلاب رفتيم فردوس. از اين سه منطقه ما فردوس را انتخاب كرديم و مدتي آن جا مانديم كه در اين مدت طلبه ها به اين هيئت مي آمدند و همكاري مي كردند و به مشهد برمي گشتند. شهيد كامياب از طلابي بود كه من اولين بار در فردوس با او آشنا شدم ، البته آشنايي خيلي سطحي و بدون يك معرفت حساب شده بين من و ايشان. هيمن قدر از نظر چهره ، ايشان را در آن جا ديدم .

پس از مراجعت آيت الله خامنه اي از فردوس، شهيد كامياب به هماره همرزم هميشگي اش ، حجت الاسلام والمسلمين فرزانه ، نزد ايشان رفتند و به ايشان پيشنهاد تدريس تفسير را كردند كه با موافقت معظم له اين درس شروع شد و سرآغاز آشنايي بيشتر و عميق تر شهيد كامياب با آيت ا... خامنه اي گرديد. رهبر معظم انقلاب در اين باره مي فرمايند:

بعد از آن كه از فردوس به مشهد برگشتيم ، ايشان و برادرمان آقاي فرزانه كه از فضلاي بنام و كارآمد و بسيار مفيد حوزه علميه مشهد هستند، مشتركاً آمدند پيش من و از من درخواست كردند كه من يك درس تفسير را شروع كنم و من درس تفسيري را به خاطر آقايان شروع كردم و سالها طول كشيد و خيلي مطالب و قضايا آن درس تفسير دارد كه حوادث فراواني به دنبال آن درس به وجود آمد و سال ها هم طول كشيد . ايشان يكي از دو باني آن درس بود و آشنايي ما البته از اين جا شروع شد اما روز به روز اين آشنايي عميق و وضوح و گسترش بيشتري پيدا كرد. تا آخرين سال هاي حيات ايشان كه من در مشهد بودم و بعد از آن كه از مشهد آمده بودم تهران، ارتباطاتمان با ايشان تقريباً پيوسته بود.

شهيد كامياب كه فوق العاده تحت تأثير استاد خود قرار گرفته بود به صورت فعال در درس تفسير رهبر معظم انقلاب شركت مي كرد و رابطه اش با ايشان خصوصي تر و گسترده تر شد تا آن جا كه به نشست هايي مخفي انجاميد كه در آن ، مسائل مهم سياسي مطرح مي شد. از همين سال ها بود كه او با ياران گرانمايه ، ديگري همچون شهيد جوانمرد هاشمي نژاد، آيت الله طبسي، شهيد موسوي قوچاني و حجج اسلام : فرزانه ، علي دوست ، اسدي ، غزالي، عاملي آشنا گرديد و به تدريج ، هسته روحانيت مبارز شهر شكل گرفت . البته بعد از مدتي ، ساواك اين جلسات را تعطيل كرد. اما در جلساتي كه در شبهاي جمعه برگزار مي شد و رهبر معظم انقلاب در آن سخناني بيان مي كردند، شركت مي جستند و از همين جلسات بود كه روش و نحوه مبارزه با رژيم شكل مي گرفت.

ازدواج :

شهيد كامياب درحدود سال 8- 1347 ﻫ . ش با يكي از بستگانشان كه ساكن فريمان بودند، ازدواج كردند. همسر شهيد در اين باره مي گويد:

شهيد كامياب به همراه پدرشان و چند تن از بزرگان گناباد مثل آيت الله مدني و حجج اسلام ابراهيمي ، تقوي و چند تن ديگر از روحانيان ، به همراه خانواده به منزل ما درفريمان آمدند و خوشبختانه مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي ، هم بودند و خطبه ي عقد را ايشان خواندند. فضاي بسيار روحاني و صميمانه اي بود. روز بعد هم مراسم بسيار مختصري برگزار شد، حدود يك سال و نيم در عقد بوديم . به طور كلي مراسم در حضور روحانيت مبارز گناباد و حضور آيت الله خامنه اي به خوبي برگزار شد كه هرگز فراموش شدني نيست .

----------------------------------------

-1مصاحبه با سيد محمد كامياب ، برادر شهيد كامياب

 

2- مصاحبه با مادر شهيد كامياب.

 

3- مصاحبه با رهبر معظم انقلاب درباره شهيد كامياب (پرونده شهيد كامياب).

 

 

طریق کامیابی(1)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31