آزادگان و تبلیغات منافقین (4)

Faryade Gel

* احساس شما در برابر پذیرش قطعنامه چه بود ؟

در بادی امر ما از وقوع این حادثه ناراحت شدیم تا این که پیام امام منتشر شد و ما دریافتیم که باید غیظ و بغض مان را نگه داریم و در راه های خیر مثبت و پیروزی به کار بریم ، بغض های فرو خورده و آینده نگری امام دو سال بعد نتیجه داد و حقانیت ایران به تمام دنیا ثابت شد ، این وجه سیاسی اش بود .

به یاد دارم عصر هنگام برای هواخوری در محوطه بودیم که یک دفعه از بلندگوی اردوگاه خبر پذیرش قطعنامه پخش شد ، ابتدا تردید داشتیم و به حساب حیله ، تزویر و شیطنت دشمن گذاشتیم ، به تبع پخش این خبر یک ستوان اطلاعاتی به میان بچه ها آمد و شروع کرد به مصافحه با بچه ها که به قول آنها "اتفاقیه" پذیرفته شده و ما دیگر جنگی با هم نداریم .

بچه ها مدام از او راجع به زمان تبادل اسرا می پرسیدند ، او هم به فارسی می گفت : اگر خدا بخواهد . بچه ها هر چه می پرسیدند او می گفت : اگر خدا بخواهد . بحث پذیرش قطعنامه از سوی ایران به سرعت قوت گرفت و در جراید آنها منعکس شد و قطعی شد که جنگ به پایان رسیده است .

به این ترتیب وضعیت ما از صورت اسیر به صورت زندانی تغییر کرد ، دیگر از شدت و حدت و سختگیری دشمن کاسته شد ، جالب این که عراقی ها آن موقع هر یک از ما را در قالب یکی از آن شش گروه می دیدند ، اما پس از پذیرش قطعنامه همه را به یک چشم می نگریستند به حکم این که زندانی اند می گفتند : هذا ضابط ضیوفنا .

هنوز در حالت شوک ناشی از پذیرش قطعنامه بودیم که متأسفانه از جبهه ها خبرهای ناگوار می رسید ، رزمندگان دچار غافلگیری شده بودند ، عراق توانسته بود در یک تهاجم عظیم دو لشکر را در خوزستان دور زده و اسیر کند ، پخش خبر اسارت وسیع نیروهای ایرانی از طرف عراقی ها و بعد تأیید آن از طرف صلیب سرخ ، حکایت از یک فاجعه نظامی داشت .

بدون شک عراقی ها با برنامه این تهاجم جدید را آغاز کرده بودند تا توازنی در تعداد اسرا پیش آید ، برگزاری جلسه مشترک شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام حسین در تاریخ 30 تیر 1367 نشان داد که دولت عراق تصمیم گرفته است دست به یک اقدام نسبتاً مهم بزند که نشانه های آن با آغاز پیشروی نیروهای ارتش عراق به خاک ایران و صدور اطلاعیه نظامی شماره 3269 آشکار شد .

ارتش عراق در این اطلاعیه هدف از این عملیات را که عملیات " توکلنا علی الله 4 " نامگذاری شده بود آزاد کردن بقیه سرزمین های عراق ، انهدام نیروهای ایران و به اسارت در آوردن تعدادی از نیروهای ایرانی برای ایجاد برابری با تعداد اسرای عراقی اعلام کرد .

 

* از عملیات مرصاد چه خاطره ای دارید ؟

پس از پذیرش قطعنامه و به اسارت در آمدن شمار زیادی از ایرانیان، حادثه دیگری روی داد که این هم از تبعات آتش بس بود و آن حمله گسترده منافقین به خاک کشور از جبهه غرب بود که توانستند به میزان زیادی در عمق خاک ایران نفود کنند که گسیل نیروهای مسلح و مردمی به این جبهه آنها را در نقشه ای که در سر داشتند ناکام گذاشت و شکست سنگینی به ایشان وارد کرد .

وقوع این رویداد برای ما غیر قابل پیش بینی و غیر مترقبه نبود ، بلکه از پیش حدس و گمان بر وقوع چنین حادثه ای داشتیم ، چرا که از قبل شاهد برخی تحرکات منافقین در عراق و در اردوگاه ها بودیم .

عملیات مرصاد و به زعم منافقین عملیات فروغ جاویدان (بر خلاف آنچه در افکار عمومی ، عملیات منافقین و مجموعه تحولات در پی آن به نام عملیات مرصاد نامیده می شود ، منافقین عملیات خود را فروغ جاویدان نامیدند) زمینه هایی داشت که ما از نزدیک شاهدش بودیم .

از همان آغازین روزهای جنگ تا آخرین روزهای آن افرادی به اسارت در آمدند که برخی از ایشان چهره واقعی و ماهیت درونی خود را پنهان نگه داشته و روی خودشان را در نقابی از تزویر پوشانده بودند .

اما به یک بار پس از آتش بس همه این نهفتگی های درون آنها سر بر آورد ، نمی خواهم اسم ببرم ولی به عنوان نمونه در اردوگاه عنبر (رمادی) در سال 60 فردی از این قماش اسیر بود که وقتی با او صحبت کردم از گرایش شدید وی به منافقین مطلع شدم ، فعالیت های ابتدایی این فرد برای یارگیری و تبلیغ در آن سال بایکوت شد و او به عقب رانده شد و فهمید که چه خبر است .

در نتیجه چهره واقعی اش را به زیر نقاب کشید ، او در تکریت با ما بود ، اما همچنان از ابراز و اظهار گرایش فکری خود طفره می رفت و پنهانکاری می کرد ، اما یک دفعه پس از آتش بس او و امثال او مکنونات قلبی و درونی خود را بروز دادند و یکی شدند ، دست به فعالیت هایی زدند و برای ثبت نام و جذب اسرا به سوی منافقین کوشیدند .

تصور اولیه این است که این تیپ افراد می بایست با پذیرش قطعنامه خود را بیشتر همراه نظام جمهوری اسلامی ایران نشان دهند تا اگر مبادله شدند و به کشور بازگشتند شرمگین و خجل زده نباشند .

اما از آنجایی که ایشان به برنامه ها و طرح های منافقین اطمینان داشتند با محاسبات غلط خود به پیروزی آنها نیز یقین داشتند ، لذا به نفع آنها آشکارا فعالیت می کردند ، عناصر فریفته به واقع عملیات منافقین را آخرین فعالیت عمده و نقطه امید خود می دانستند تا در پرتو آن از مرز گذشتته وارد کرمانشاه شوند و بعد به شکل ستون حرکت کرده به همدان و قزوین و در آخر به تهران برسند !

این افراد فریب تبلیغات سازمان را خورده بودند ، می پنداشتند حضور و وجود منافقین در عراق و میدان دادن به فعالیت های آنها توسط صدام عاملی است برای پیروزی ، لذا گستاخ شده و جسارت چنین حمله ای را به خود داده بودند .

گرچه عراق و حزب بعث سالیان سال با منافقین خاصه در دشمنی و لجاجت با انقلاب اسلامی تشریک مساعی داشت ، اما عراق تا جایی از آنها حمایت می کرد که به نفعش بود ، منافقین حدود سال 62 حالا به هر دلیلی از فرانسه یا رانده شدند یا خودشان خارج شدند ، آمدند به عراق و در آنجا مستقر شدند .

از نظر آنها عراق پایگاهی بسیار مناسب برای ضربه زدن به انقلاب بود ، لذا با تمام مسائل و مصائبی که داشتند به عراق آمدند ، دو سه پایگاه در داخل عراق در اختیارشان گذراندند ، حتی صدام با رجوی (سرکرده سازمان منافقین) وعده همه نوع کمک و پشتیبانی به او داد . در همان جلسه پیدا بود که وجه مشترک این دو دشمنی با انقلاب اسلامی است .

خبر این ملاقات با آب و تاب فراوان در رسانه های عراق منعکس شده و جراید با طول و تفسیر بسیار در موردش قلم فرسایی کردند ، از نظر ما رزمندگان ایرانی که در عراق اسیر بودیم ، صدام یک عنصر فاسد ، شرور و بی منطق را فقط به خاطر دشمنی با امام (ره) و جمهوری اسلامی به عراق آورد و از او حمایت کرد .

شخص رجوی کوچکتر از آن بود که اصلاً در رفت و آمدهای سیاسی جایی داشته باشد ، وقتی صدام با او ملاقات کرد ، ما پی بردیم که بزرگ کردن رجوی در عراق و پخش نمایشنامه آن در بخش فارسی تلویزیون عراق فقط به خاطر معرفی این فرد و بزرگ جلوه دادن او به ملت ایران است که از قبل او را می شناخت .

عراق می خواست او را فردی مطلوب و با وجاهت نزد ملت ایران به ویژه اقشار کم اطلاع و کم سواد معرفی کند و جا بیندازد که او برای دشمنی اش با انقلاب اسلامی محق است ، این مسئله به طور جدی در رسانه های عراقی دنبال می شد ، اما مردم ما فهیم تر از آن بودند که به این خیمه شب بازی ها اعتنا کنند .


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29