روحانی شهیدی که پیکر مطهرش قطعه قطعه شد شهید محمد توکلی، روحانی جهادگری بود که در سوم مردادماه سال ۱۳۶۷ توسط گروهک منافقین به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش توسط منافقین با تبر قطعه قطعه شد. حجتالاسلام محمد توکلی یک روحانی معتقد بود که تمام هم و غمش رسیدگی به احوالات فقرا و محرومان بود و با آنکه خودش یک خانواده پرجمعیت داشت، اما این مانع نمیشد که از رسیدگی به محرومان دست بردارد یا خسته شود تقریباً تمام عمرش را در خدمت به خلق و مردم بهویژه در نقاط دورافتاده و روستاها گذراند.
ماجرای نامه شهید لاجوردی به آیتالله رییسی اول شهریور ١٣٧٧ که منافقین، لاجوردیِ شصت و سه ساله را در حجره کوچک روسری فروشی اش شهید کردند، شاید کمتر کسی حواسش بود بچههای فرقان هم داغدار مردی هستند که مسیر زندگیشان را تغییر داد. به گزارش هابیلیان به نقل از موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، در تاریخ انقلاب، نام اسدالله لاجوردی با موضوعات و نامهای مختلفی گره خورده است. اولین ماههای پس از پیروزی انقلاب، اولین گروهی که دست به ترور سران نظام زد، فرقان بود که اردیبهشت ۵٨ را با خون قرنی و مطهری گلگون کرد. هشت ماه بعد وقتی اعضای جوان و
وصیت شهید آستانهپرست، 10روز قبل از شهادتش درگیری با منافقین روز درگیری سر ظهر در خانه بود، بعد رفت. سفره را پهن کردم و هر چه منتظرش ماندم، خبری از او نشد، تا اینکه برادرش آمد و گفت: «خیرالله در درگیری با منافقین مجروح شده است.» به بیمارستان رفتیم. جمعیت زیادی آنجا بودند. گویا فرد منافق که باعث مجروحیت او شده بود، فرار کرده بود. من در بیمارستان کار میکردم. از طرف اتاق عمل به بخش جراحی مردان رفتم. دیدم او روی تخت دراز کشیده و ظاهرا سالم به نظر میرسد. تا من را دید، گفت: «پایم سر جایش است؟» پایش را بلند کردم و دیدم روی تخت افتاد
برکت نماز صبح از دیدگاه شهید آستانهپرست شرم مهران از نگاه مادر مسعود و مهران اختلاف سنی زیادی با یکدیگر نداشتند. آنها کوچک بودند و یک بار که در حال بازی کردن بودند، دعوایشان شده بود. مهران صندلی را بلند کرد و میخواست به طرف مسعود پرت کند که من همانجا رسیدم و فقط گفتم: « مهران! دستت درد نکند.» خجالت کشید و صندلی را گذاشت. دیگر به یاد ندارم که با مسعود دعوا کرده باشد. به نقل از مادر شهید مهران اقرع
این مسیحی با شنیدن دعای کمیل شیعه شد و به شهادت رسید حجتالاسلام مهدوی ارفع میگوید: شهید کمال کورسل، فرانسوی و مسیحی بود. در دانشگاه با تعدادی از ایرانیان آشنا میشود که شبهای جمعه مراسم دعای کمیل داشتند. این دعا را میشنود و عاشق گوینده آن میشود. به گزارش هابیلیان، حجتالاسلام حمیدرضا مهدوی ارفع سخنرانی مذهبی با اشاره به زندگی شهید کمال کورسل اظهار داشت: این شهید در قم مدفون است. اگر نامش برای شما عجیب است، به این خاطر که او فرانسوی است. مادرش الجزایری، پدرش فرانسوی و در فرانسه زندگی میکرد و
شهید «آیتالله بهاالدین محمدی عراقی» از دیدگاه مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری «حضرت آیت الله العظمی خامنهای» می فرمایند: در استان کرمانشاه، رفیق قدیمی ما، مرحوم حاج آقا بهاء الدین عراقی هم جزو همین سعادتمندانی بود که به شهادت رسید. شهید از شاگردان خوب امام و از دوستان ما در قم بود. به گزارش هابیلیان، به مناسبت سالروز شهادت آیت الله بهاء الدین محمدی عراقی گفته های مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در مورد شهید والامقام تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد: در استان کرمانشاه، رفیق قدیمی ما، مرحوم حاج آقا بهاء
شهید مهندس ولی الله نیکبخت شهید مهندس ولی الله نیکبخت در 28 اردیبهشت۱۳۳۰ در روستای قهنویه از توابع شهرستان مبارکه دیده به جهان گشود. در دوران کودکی همراه خانواده به اصفهان عزیمت کرد و در آن شهر کهن و هنرپرور به تحصیل پرداخت. پدرش مردی بود تهیدست که به دلیل تنگناهای معیشتی روستا را رها کرد و به امید بهبود وضع زندگی رهسپار اصفهان شد و به کسب و کار پرداخت. به گزارش هابیلیان، ولی الله دوران ابتدایی و متوسطه تحصیل را با موفقیت کامل پشت سر نهاد و پس از گرفتن دیپلم و موفقیت
منافقین کشتند و آتش زدند و سوزاندند و رفتند به چهره من دقیقا دقت کنید. این چهره را به یاد داشته باشید و برای آیندگان بگویید... بگویید در یک برهه از تاریخ ایران، افرادی پیدا شدند که بچهها را در آغوش مادرانشان میزدند، خانهها را به آتش میکشیدند. همسران این افراد را به خون میکشیدند! اینها را همیشه و در همه وقت به یاد داشته باشید به گزارش هابیلیان، دفتر
منیره سیف، شهیدی که مظلومانه به دست منافقین ترور شد شهید منیره سیف دختر ۱۷ ساله نهاوندی فقط به جرم انقلابی بودن درحالیکه چند روزبه ازدواجش مانده بود در ۱۲ شهریور سال ۶۰ به طرز وحشیانهای در آتش کینه منافقین کوردل سوخت و اسمانی شد. به گزارش هابیلیان، شهرستان نهاوند ازجمله شهرهای انقلابی با داشتن علمای برجسته و تراز ملی بود که از همان ابتدای شروع نهضت امام راحل، همگام و همراه ایشان بود. وجود علمای بزرگواری چون شهید آیتالله قدوسی، آیتالله علیمرادیان، شهید آیتالله حیدری و دیگر عالمان برجسته باعث بروز روحیه
نگاهی متفاوت به زندگی شهید دکتر محمود قندی همسر استاد شهید مطهری میگوید: «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف میكرد و به آن دو امید فراوان داشت كه شاید در دروس فلسفی و فقهی ستارگانی در جهان اسلام باشند كه یكی از آنها شهید قندی بود». به گزارش هابیلیان، بر روی شناسنامهاش نوشتهاند: «محمود قندی فرزند احمد متولد روز هفتم ماه شهریور و سال 1323 هـ.ش محل تولد تهران...» مادرش گفته او در سحرگاه ششم ماه مبارك رمضان، چشم به این جهان گشود و با آمدنش همهی خانواده را كه در انتظار نوهی اول بودند،
فرماندهای که 34 سال پیش، منافقین را عاصی کرد کانال پشت خاکریز در محور بهرامآباد، پر از جنازههایی شد که علی غیوریزاده یکی از فرماندهان تیپ امیرالمؤمنین(ع) مجال عبور به آنها نمیداد؛ رجز میخواند و چند نفر از همرزمانش به او مهمات میرساندند. به گزارش هابیلیان، کارنامه رزمی تیپ امیرالمؤمنین(ع)، رشادتهای رزمندهای را در خود ثبت کرده است که طی هشت سال دفاع مقدس در نبردهای این یگان شرکت مستقیم داشت. علی غیوریزاده که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، عازم جبهههای رزم شده بود، با وجود
شهادت ۳ برادر که جواهرات مادرشان بودند مادر شهیدان دباغزاده مادر چهار پسر برومند بود؛ پسرانی که برایش حکم جواهر داشتند و روحیه سلحشوری را از پدر بزرگشان به ارث برده بودند؛ اما منافقین کوردل سه فرزندش را شهید کردند. به گزارش هابیلیان، در قطعه ۲۶ ردیف ۴۴ بهشت زهرا، در میان قبور شهدا، مدفن سه شهید تهرانی با مزارهایی شبیه هم توجه زائران شهدا را به خود جلب میکند. سه برادر شهیدی که هر یک از آنها توسط گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسیدهاند.
گذری بر مبارزات سردار تنگه مرصاد که عرصه را بر منافقین تنگ کرد هنوز از ترکشی که شکمش را در جزیره مجنون پاره کرده بود، رنج میبرد همچنین در کربلای ۵ نیز مجروح شده بود اما باصلابت میدانداری می کرد، سرداری که «مرصاد» شاهد قطره قطره خون بر زمین ریخته و امضای وفاداریاش به اسلام و انقلاب بود. کودکی سردار مبارکی در بیست و هفتمین روز سال ۱۳۳۷ در خانواده ای تقریبی(پدر اهل سنت و مادر شیعه) در آبادان نوزاد پسری چشم به جهان گشود که نامش را بهرام گذاشتند، بهرام تنها پسر خانواده مبارکی بود و همین روایت کافی است که بدانیم خانواده اش چه آرزوها که برای دردانه پسرشان
روایت شهادت دانشآموزی که بهدست منافقین ترور شد شهید زهرا دهقانی نوشآبادی در 1 فروردین 1349 در روستای «نوشآباد» از توابع شهرستان کاشان به دنيا آمد. او در 7سالگی در زادگاه خود به مدرسه رفت و تا دوم دبیرستان در رشته ریاضی ادامه تحصیل داد. برادرش شهید حسن دهقانی نوشآبادی, کارمند اداره دارایی کاشان بود و زهرا نیز برای ادامه تحصیل در منزل او در کاشان زندگی میکرد. اواخر مردادماه 1365، زهرا دهقانی به همراه خانوادهاش برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) به قم سفر کردند که در
گوش به حرف دشمنان خصوصا منافقین ندهید به گزارش هابیلیان؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر