دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (8)

تروریسم دولتی دوره پهلوی اول با حمایت جدی و سازمان یافته دستگاه قضایی و امنیتی همراه بود و به هیچ روی دست بازماندگان مقتولان به جایی نمی رسید . البته باید به رویه دستگاه پهلوی اول ، احضار و جلب و زندانی کردن و بعد مرگ ناگهانی و مرموز را افزود .

Terorism

• تروریسم در دوره پهلوی اول :

پدیده خشونت در دوره بعد از مشروطه و روی کار آمدن پهلوی ها ، وارد دوره جدیدی شد . کودتای 1299 رضاخان با هدایت انگلیسی ها ، دوره جدیدی از تاریخ ایران را رقم زد و روند جدیدی از تروریسم را در ایران آغاز کرد که در نوع خود از سایر دوره های سیاسی ایران متفاوت است .

 

اگر چه تروریسم دوره مشروطه یک شیوه جدید وارداتی از اعزام مخالفان به پذیرش آراء سیاست های مورد حمایت تروریست ها بوده است و این شیوه الزام و اجبار با ظهور رضاخان با ابزار نیروهای رسمی نظامی تکامل یافت ، ولی در شرایط مختلف از ترور نیز سود جسته می شد .

 

ترور برنامه ریزی شده ملک الشعرای بهار ناکام ماند ، ولی اقدام آنها در ترور ملک الشعرای بهار منتهی به ترور واعظ قزوینی در جلوی مجلس شد که روی پله های مجلس سرش را بریدند و بعد اعلام کردند که مقصود آنها ملک الشعرای بهار بوده است که با اشتباه واعظ قزوینی را به قتل رسانده اند .

 

و قتل میرزاده عشقی (1) مدیر روزنامه قرن بیستم و شاعر حساس و منتقد ، در سه راه سپهسالار و در منزل شخصی خود که هدف گلوله چند نفر از آژان ها و عوامل رضاخان قرار گرفت . (2) که با وجود شناسایی شدن به هیچ روی دستگیر و مجازات نشدند و بعدها مقامات سیاسی و نظامی تصاحب کردند .

 

ترور ناکام شهید آیت الله سید حسن مدرس (3) توسط عوامل رضاخان از مشهورترین موارد آن است . تروریسم دولتی دوره پهلوی اول با حمایت جدی و سازمان یافته دستگاه قضایی و امنیتی همراه بود و به هیچ روی دست بازماندگان مقتولان به جایی نمی رسید . البته باید به رویه دستگاه پهلوی اول ، احضار و جلب و زندانی کردن و بعد مرگ ناگهانی و مرموز را افزود .

 

سید حسن مدرس در تبعید در خواف با زبان روزه توسط عوامل شهربانی به شهادت رسید و جمعی از مخالفان و رقبا و یاران دیرین شاه که مورد سوء ظن وی قرار گرفتند ، هر کدام بگونه ای سر به نیست شدند . عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار ، نصرت الدوله فیروز میرزا در زندان به علل مختلف کشته شدند .

جعفر قلی خان سردار اسعد بختیاری و بسیاری دیگر به پزشک احمدی سپرده شدند ، ارباب کیخسرو ، شاهرخ ، هدف گلوله قرار گرفت و میرزا علی اکبر خان داور به هنگام مغضوب شدن ، ترجیح داد تریاک خورده و خودکشی نماید . تقی ارانی رهبر فکری جریان چپ مارکسیستی پس از شکنجه های بسیار ، ظاهراً به بیماری تیفوس در زندان مبتلا شد و جان باخت .

 

اعدام ها و تیربارن های رسمی رضاخان و عواملش با هدف کسب اموال و اقتدار اشخاص ذی نفوذ ، آن قدر گسترده است که خود یک تاریخ مفصل است و این فقط در مورد اشخاص سرشناس و شناخته شده است و موضوع قتل های متعددی که توسط عوامل رضاخان و ژنرال های خونریزی چون سپهبد احمد امیر احمدی ، سرتیپ جان محمد خان ، سرتیپ عباس البرز ، امیر عبدالله طهماسبی و در نهایت پرونده سازی های سرپاس رکن الدین مختاری و سرلشکر محمد حسین خان آیرم ، دوره ای از خشونت و ترور و وحشت را در جامعه ایران رقم زد که در کمتر زمانی مردم ایران مشابه آن را به خاطر می آورند .

 

ایران عصر رضاخان شاهد گسترده ترین دوره تروریسم دولتی بوده است که ارعاب آن بر همه ارکان کشور حاکم شد . مرگ مرموز آیت الله حاج آقا نورالله اصفهانی در قم به هنگام قیام مشهورش نیز از همین موارد است . (4)

 

با سقوط رضاخان و روی کار آمدن محمد رضا، پهلوی ها تا مدت ها در ضعف و فتور ناشی از عزل رضاخان و شکل گیری نیروهای جدید سیاسی به سر می بردند . در خصوص قتل های سیاسی و منازعات منتهی به خونریزی و ترور در دوره محمدرضا پهلوی باید به تفصیل بیشترس سخن گفته شود ، زیرا تعدد نیروهای درگیر در منازعات سیاسی در این دوره پر شمار است و عملیات تروریستی حاکمیت نیز از شمارش بیرون است .

 

• نیروهای سیاسی سازمان یافته بعد از شهریور 1320 :


با ورود متفقین و عزل رضاخان و تبعید وی ، فضای سیاسی کشور به طور ناگهانی درگیر جوش و خروش های متعدد سیاسی و فرهنگی شد . قبل از هر گروهی ، متفقین به فکر به راه انداختن و سازماندهی نیروهای همسو با خود پرداختند .

انگلیسی ها با آوردن سید ضیاء الدین طباطبایی ، عامل سیاسی کودتای 1299 از فلسطین ، حزب اراده ملی را تأسیس کردند ، آمریکایی ها با مساعدت به احمد قوام السلطنه حزب دمکرات را سازمان دادند و روس ها نیز با کمک به عناصر باقیمانده از گروه پنجاه و سه نفر همراه دکتر تقی ارانی (مقتول به سال 1318 در زندان قصر) حزب توده را سازماندهی کردند و هر کدام از این گروهها در صدد برآمدند جمعی از نیروهای نظامی را به خود جذب نمایند .

به همین خاطر انگلیس ها توانستند با حزب کبود ، سرلشکر ارفع، جمعی را در ارتش بسیج نمایند . (5) آمریکایی ها نیز روی سرلشکر رزم آرا در سازماندهی رکن 2 اداره اطلاعات ارتش سرمایه گذاری کردند (6) و روس ها سازمان نظامی حزب توده را به رهبری سرهنگ عبدالرضا آذر و علی اکبر اسکندری سازمان دادند . (7)

 

پی نوشت:

1. محمد رضا میرزاده قزوینی (1303 – 1272ش) فرزند سید ابوالقاسم کردستانی بود که شاعری آزاده و مردمی بود که علیه بیگانگان و عوامل داخلی آنها نظیر رضاخان و وثوق الدوله مبارزه می کرد . وی اشعار قابل توجه ای در قالب های مثنوی ، رباعی ، غزل و دو بیتی سروده است که بیانگر روح و افکار انقلابی اوست .

در غائله جمهوری خواهی رضاخان ، میرزاده عشقی هفته نامه فکاهی قرن بیستم را منتشر کرد که در آن جمهوری خواهی رضاخان را به باد مسخره گرفت . اما پس از انتشار اولین شماره در دوازدهم تیر ماه 1303 به دست عمال رضاخان ترور شد و مردم تهران با تجلیل خاصی به تشییع جنازه وی پرداختند و آن را به تظاهراتی بر ضد سردار سپه رضاخان تبدیل کردند .

2. باقر عاقلی ، روزشمار ، ج 1 ، ص 134

3. سید حسن قمشه ای اسفراینی مشهور به مدرس در سال 1287 ق برابر با 1249 ش در قریه سرابه اردستان متولد شد . در شانزده سالگی برای تحصیل به اصفهان رفت و مدت سیزده سال از محضر استادانی چون میرزا جهانگیرخان قشقایی استفاده کرد . پس از واقعه تنباکو (1309 ق) به عتبات عالیات رفت و به مدت هفت سال در محضر میرزا حسن شیرازی ، آخوند ملا کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی شاگردی کرد . در سال 1316 ق به اصفهان بازگشت و در نهایت فقر و تنگدستی و کمال سادگی و قناعت به تدریس فقه و اصول مشغول گردید . در آنجا در حوادث پر التهاب نهضت مشروطه ایران توسط مخالفان و دشمنان ترور شد ، اما جان سالم به در برد . مدرس از منادیان حکومت اسلامی و مخالفان سرسخت استبداد و استعمار بود ، او سیاست را عین دیانت می دانست .

پس از پیروزی نهضت مشروطه ، مدرس از طرف علمای نجف به عنوان ناظر و عالم طراز اول به دوره دوم مجلس شورای ملی راه یافت و از دوره های سوم تا ششم مجلس نیز نماینده مردم تهران بود ، که در طول این مدت خدمات شایانی انجام داد . نطق های تاریخی و مشهور او در مخالفت با هرگونه خودکامگی و استبداد ، قانون شکنی و نفوذ بیگانگان و مباحث دینی ، سیاسی و اقتصادی اش بیانگر بسیاری معلومات ، هوش ، ذکاوت و بینش قوی سیاسی وی است .

با آغاز جنگ جهانی اول ، مدرس همراه گروهی از وطن خواهان با تشکیل دولت موقت به کرمانشاه مهاجرت کرد ، آیت الله مدرس از مخالفان قرارداد استعماری 1919 بود . پس از کودتای ننگین 1299 ش ، مدرس در رأس مخالفان جدی و سرسخت رضاخان قرار گرفت . موضع گیری های روشنگرانه او در برابر خودسری های رضاشاه ، به ویژه غائله جمهوری (فروردین ماه سال 1303 ش) و استیضاح سردار سپه در خرداد ماه 1302 و مرداد ماه 1303 ش و تغییر سلطنت ( آبان ماه 1304 ش) ستودنی است .

او با شجاعت در برابر خودکامگی تهای رضاخان ایستادگی کرد ، به همین دلیل رضاخان ، حامیانش را بر آن داشت تا در 7 آبان ماه 1305 مدرس را ترور کنند . مدرس از ناحیه دست و کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفت ، او همواره در بیانات خود بر پیوند دین و سیاست تأکید داشت و می گفت : " سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست ."

معروف است که شهید مدرس در انتخابات مجلس هفتم ، از جمله داوطلبان نمایندگی مجلس تهران بود ، پس از انجام انتخابات به سبب تقلب در آرای مردم ، اعلام شد که او حتی یک رأی هم نیاورده است.مدرس در همین باره گفته بود : " به فرض که هیچ کس به من رأی نداده باشد ، پس آن یک رأی که من به خودم داده بودم چه شد ؟ "

رضاشاه هیچگاه نمی توانست حضور مدرس را تحمل کند ، او می گفت : من از نگاه کردن به چشم های این سید می ترسم . پایداری مدرس در برابر سیاست های استعماری و استبدادی رضاشاه ، سرانجام منجر به دستگیری و تبعید و زندانی شدن وی در شامگاه 16 مهر ماه 1307 ش به شهر خواف و کاشمر شد . مدرس در 26 ماه مبارک رمضان 1357 ق برابر با دهم آذر ماه 1316 ش ، هنگام افطار و در حالی که رنجور و سالخورده بود ، توسط مأموران رضاشاه به شهادت رسید

4. موسی نجفی ، حاج آقا نورالله اصفهانی ، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ، تهران 13284 ، ص 439 – 431

5. حسین فردوست ، خاطرات ، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، تهران 1376 ، ص متعدد

6. همان ، ص 147

7. احمد شفائی ، قیام افسران خراسان ، ص متعدد ، همچنین : ابوالحسن تفرشیان ، قیام افسران خراسان

 

 

دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (7)

 

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29