تخلیه تلفنی منافقین در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی

 

گذشت ۳۰ سال در به دری و آوارگی منافقین، آن‌ها را مجبور ساخته تا ضمن استفاده از همان روش‌های قدیمی در خیانت به ملت ایران و بهره گیری از اطلاعات سوخته و بی ارزش، معجونی برای تحویل به اربابان غربی خود بسازند و در قبال آن انعام یا حمایتی ناچیز دریافت کنند

 

Takhlie

پس از اینکه هدف و انتظار ملت ایران از انقلاب ۵۷ به منافقین اثبات کرد که در ایران جایگاهی ندارند و انقلاب ایران، آن‌ها و عقاید پوسیده‌شان را شامل نمی‌شود، اعضای منحرف این گروهک راه تقابل با ملت و نظام اسلامی را در پیش گرفتند. سرکردگان منافقین در سال های پس از طرد از انقلاب ایران، همیشه برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هر وسیله ای سود بردند، دقیقاً همانگونه که پیش از انقلاب نیز برای رسیدن به اهداف خود روش‌هایی متفاوت و ایضاً غیر اخلاقی و غیر انسانی را نسبت به حرکت عظیم ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) بر می‌گزیدند. پنهان سازی راه و روش انحرافی در مبارزه و عقاید باطل این گروه نیز شاهدی بر این ادعاست که منافقین خود نیز از عدم همراهی ملت ایران با این گونه عقاید به خوبی اطلاع داشتند.

تقابل این گروهک با نظام اسلامی ایران به قدری بی پشتوانه و غیر مردمی بود که در عمل، تقابل رو در رو با ملت ایران (خرداد ۱۳۶۰) محسوب می‌شد و همین امر سبب شد که از آن به بعد، سرکردگان منافقین به صورت کاملاً آشکارا، رویه خیانت به ملت و کشور، از طریق وطن فروشی را در پیش گیرند و تا بدانجا پیش رفتند که امروز حافظه تاریخ نمونه های فراوانی از این خیانت‌های منافقین را که ضامن بقای آن‌ها نیز بود به یاد دارد.

نوکری صدام در جنگ ۸ ساله بر علیه ملت ایران نمونه ای از خیانت‌های این گروه مطرود و منفور بود. در این جنگ، منافقین حکم مزدورانی را داشتند که بیشتر به دستگاه اطلاعاتی بعثی‌ها خدمت می‌کردند، از گرای بمب باران شهر های ایران گرفته تا ترور شخصیت‌های سیاسی و مردم کوچه و خیابان، این‌ها فقط بخشی از خدمات منافقین به صدام و ارتش متجاوزش بود. تسلط به زبان فارسی و ادبیات ایرانی هم سبب شد که در راستای ارائه همین سرویس‌های اطلاعاتی اقدام به تخلیه تلفنی مسئولین و افراد عادی در ایران نمایند که متاسفانه همین موارد کمک شایانی به ارتش متجاوز صدام در جنگ می‌نمود.

بالاخره جنگ که برای ملت ایران دفاع مقدس به شمار می‌رفت، تمام شد اما حکایت مزدوری، وطن فروشی و خیانت به کشور توسط منافقین برای اربابانی جدید و خریدارانی به ظاهر متفاوت از گذشته، به عنوان تنها راه و روش امرار معاش این گروه ادامه یافت. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که امروز، گذشت ۳۰ سال در به دری و آوارگی منافقین، آن‌ها را مجبور ساخته تا ضمن استفاده از همان روش‌های قدیمی در خیانت به ملت ایران و بهره گیری از اطلاعات سوخته و بی ارزش، معجونی برای تحویل به اربابان غربی خود بسازند و در قبال آن انعام یا حمایتی ناچیز دریافت کنند.

با نزدیکی به انتخابات مجلس شورای اسلامی فعالیت‌های این گروه که بیشتر در فاز اطلاعاتی است، افزایش یافته و در همین راستا چندی پیش سعی کردند از طریق ارتباط گیری با یکی از دانشجویان دانشگاه قزوین، تخلیه اطلاعاتی انجام دهند! که البته با هوشیاری این دانشجوی ولایی و تیزبین ناکام ماندند و بیشتر اسباب مضحکه خود را فراهم ساختند.

در این مطلب سعی شده ضمن اشاره به بخش‌هایی از مکالمه صورت گرفته در تخلیه تلفنی ناکام منافقین، به بررسی اجمالی از اهداف و رویکرد عوامل این گروهک در این گونه اقدامات بپردازیم.

«ر. ک» دانشجوی دانشگاه قزوین می‌باشد که چندی پیش، از نمایشگاه برگزار شده کانون هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در این دانشگاه دیدن نموده بود و تعدد حضور ایشان در نمایشگاه به سبب علاقه مندی وی به موضوعات، سبب شد تا عوامل این گروهک او را با اعضای مجموعه هابیلیان اشتباه گرفته و برای تخلیه وی اقدام نمایند!

در این تخلیه اطلاعات که قرار بود به صورت تلفنی انجام شود، شخص تماس گیرنده یکی از عوامل منافقین بود که خود را با نام «اسلامیان» معرفی می کند و البته پس از ارائه صدای ضبط شده وی و شماره تلفن محل تماس (فرانسه!)، توسط «ر. ک» به مراجع امنیتی، وابستگی وی به گروهک منافقین تایید می‌گردد.

بررسی اجمالی این مکالمه نشان می‌دهد که عوامل این گروهک پس از ۳۲ سال خروج از ایران، دچار توقف در زمان شده! و امروز کاملاً متفاوت از سالهای آغازین انقلاب و جنگ که ضرباتی به بدنه نظام و انقلاب وارد می‌کردند، بدون استفاده مانده‌اند و این عقب ماندگی، آن‌ها را در خیانت به کشور نیز ناتوان کرده است.

اولین نکته مضحک تخلیه تلفنی این است که عامل نفاق یا همان «اسلامیان» در تمامی دقایق گفتگو و دفعات تماس، سعی دارد اطلاعاتی را بدست آورد که در سایت‌ها، روزنامه‌ها و کلاً رسانه های داخلی کشور به راحتی یافت می‌شود! و اساساً به تخلیه تلفنی یا کار اطلاعاتی نیاز ندارد.

 

«اسلامیان: الان ارزیابی چیه. الان ورود خود بچه‌ها مد نظره یا ممکنه طبق همان زمان بندی دستگاهشون (اشاره به تشکیلات منافقین) از هم بپاشه ... و یک تعدادشون بیان اینور و اون مسئله عفو را شامل بشوند؟ یعنی منظورم برنامه‌ها به چه صورته؟»

«ر. ک» : عرض به حضورتون که الان یک هماهنگی خوبی صورت گرفته توی ایران بین موسسات مردم نهاد، دانشگاه‌ها و حوزه‌ها! یک نشست خیلی خوبی بود در رابطه با چگونگی پذیرش کسانی که از لحاظ امنیتی توی ایران مشکلی ندارند برای بازگشتشون به ایران...

 

و جالب‌تر اینکه آقای «ر. ک» هم هیچ اطلاعات خاص یا محرمانه ای را در اختیار ندارد که بتواند در اختیار منافقین قرار دهد و این موضوع از همان ابتدای مکالمه به وضوح خودنمایی می‌کند ولی عامل باهوش! تخلیه تا انتهای گفتگوها هم به این مسئله پی نبرده و تماماً در تکاپوی این مسئله است که اطلاعاتی طبقه بندی شده و محرمانه را هر طور که شده از این فرد استخراج نماید!

 

اسلامیان: به سلامتی انشاالله! دیگه به اصطلاح کلاً اقداماتی که از این نظر ...، منظورم اون بحثی که فرض بفرمایید ورود سازمان ملل هم تداخلی و تناقضی در پیشبرد کار نخواهد داشت بله؟

«ر. ک» : نخیر نخواهد داشت چون الان بحث... چند روز پیش خود صلیب سرخ جهانی هم اعلام کرده بود که ما هیچ توافقی با بحث این گروهک نداشتیم (هیچ توافقی برای ماندن این گروهک نداشتیم) و از لحاظ ما این مسئله حل شده است و الان دیگه تصمیم با خود دولت عراق است که... و عزم جدی در ملت و دولت این کشور به وجود آمده ... هر چیزی یه پایانی داره دیگه و پایان این‌ها انشا الله فرا رسیده.

 

در قسمت هایی از این گفتگو، در حالی که «ر. ک» به واقعیت گستردگی فعالیت‌های جمهوری اسلامی در منطقه و اشراف اطلاعاتی و نظامی ایران در کشور عراق اشاره می‌کند، اسلامی نیز سعی می‌کند برای جلب اعتماد، ادامه بحث و هدایت آن به سمت مورد نظر خودش و همراهی با «ر. ک»، سفره دلش را باز کرده و به واقعیت هایی اعتراف کند که عامل فلاکت امروز این گروهک محسوب می‌گردد:

 

«اسلامیان: در هر صورت حالا بهترین فرصت هست... در طول سی و خورده ای سال این‌ها هر جرم و جنایتی مرتکب شدند... الحمد الله الان فرصتش هستش که دیگه این قضایا تعیین تکلیف بشه... البته برای آقای مالکی، یکم تنش ایجا شده ولی اونها هم «طارق الهاشمی» و «صالح المطلک» به هر صورت این‌ها حامیان بعثی‌ها بودند و دستشون در خون ملت عراق هست و اون ها هم انشاالله در این قضایا تعیین تکلیف خواهند شد. حالا بحث اینه که از اینور بچه‌ها خودشون ورود می‌کنند (اشاره به حضور نیروهای امنیتی ایران در مسئله اشرف) یا از اون ور توسط خود مجلس اعلا و اهالی دیالی خودشون ورود خواهند کرد برای بسته شدن اشرف؟ حالا که خود سرکرده منافقین پذیرفته که برن و وقتی درها باز بشه بالاخره یه عده از نادمینشون فرار میکنن و می‌خواستم بدونم گزینه های دیگری هم هست؟

«ر. ک» : ترور های انجام شده توسط منافقین در عراق خود مردم این کشور را هم به ستوه آورده و جو سیاسی و عزم جدی ملت و دولت عراق به سمت اخراج منافقین است ضمن اینکه ایران هم کمک‌هایی را در این زمینه انجام می‌دهد و جدا شده های این گروهک هم اطلاعات خوبی را از منافقین در اختیار ایران قرار دادند و در کل افول فرقه منافقین نزدیک است...

اسلامیان: در هر صورت خوب انشا الله خدا شما رو حفظ کنه و شما و بقیه دوستان! توی این سالیان و بخصوصو توی این 7 و 8 سال گذشته زحمات زیادی کشیدید! بر اثر همون مجموعه تلاش‌ها و زحمات بوده که الحمدالله هم آگاهی رسانی و اطلاع رسانی شد و هم به خانواده‌ها (خانواده اعضای منافقین) و هم در عراق ملت و مردم عراق پی بردند به تمام جرم و جنایت و عملکرد این‌ها (منافقین) به خصوص اهالی آنجا که تلاش‌های زیادی شده چه از نظر حقوقی و فرض بفرمایید که حضورشون در صحنه (حضور خانواده های محصور شدگان اشرف در پشت دیوار های این پادگان) ...

 

در دقایق پایانی آخرین گفتگو که آقای «ک» نیز از ماهیت «اسلامیان» اطلاع دارد، به عامل نفاق می‌گوید که از همان ابتدای صحبت‌ها به خاطر مشاهده پیش شماره فرانسه متوجه شده که هدف از این گفتگو تخلیه تلفنی بوده و قبل از آن نیز در نمایشگاه هابیلیان با شیوه-های تخلیه تلفنی منافقین آشنا شده است.

«ر. ک» حتی به این نکته نیز اشاره می‌کند که «نمونه های صوت ضبط شده تخلیه تلفنی منافقین در زمان جنگ را شنیده و صدای اسلامیان دقیقاً همان صداست!» و البته مقایسه این دو صدا نیز نشان می‌دهد که تشخیص «ر. ک» درست است و منافقین عقب مانده بعد گذشت ۲۰ سال با همان روش و همان شخص مبادرت به تخلیه تلفنی می‌نمایند! انگار این بدبخت به واسطه اینکه به ظاهر چند دفعه آن هم در ۲۰ سال پیش از این کار نتیجه گرفته، موظف است تا زمان مرگ به همین کار ادامه دهد!

 

«ر. ک»: حاج آقا شما یکسالی هست که دارید تماس می‌گیرید و از همون روز اول بنده به شما یک سری اراجیف رو تحویل دادم ...

اسلامیان: خب!

«ر. ک» : شما خیلی خوش خیالید من صدای (قدیم) خود شما رو قبلاً شنیدم که در پوشش استانداری در زمان جنگ. آقای کرمیان آلمان یا آقای اسلامیان یا هر چیزی که هستی من به شما توصیه می‌کنم برگردید به اسلام الان فضا بسیار خوبه که برگردید... دست بردارید از این کارها... اگه برگردید ازتون حمایت می‌کنند... بسه وطن فروشی...

اسلامیان: من از نکات شما استفاده کردم!

«ر. ک» : توی ایران بشینی اخبار (۲۰:۳۰) را نگاه کنید همین‌ها رو به شما تحویل می-ده!

اسلامیان: شماها اینقدر بدبخت و بیچاره‌اید یه مشت اراذل..."

 

ولی واکنش «اسلامیان» جالب‌تر است، او که سعی دارد خود را خونسرد نشان دهد اما فحاشی‌های گاه و بیگاهش ناقض این حالت اوست به آقای «ک» می‌گوید که دولت ایران با تمام تلاش‌هایش هیچ کاری نتوانسه بکند و منافقین پیروز شده‌اند! البته باید از آقای «اسلامیان» پرسید، در حالی که امروز از منافقین جز سرنوشتی فلاکت بار باقی نمانده و تمام دغدغه سرکردگان آن‌ها این است که از نهاد یا سازمانی بین المللی تضمین حفاظت برای خروج از یک پادگان (اشرف) و رفتن به پادگان دیگری (لیبرتی) را کسب کنند و یا چند روزی بیشتر برای ماندن در عراق مهلت بگیرند، منظور از پیروزی چیست؟ شاید این آقا و هم کیشانش تعریف درستی از پیروزی ندارند یااین گروه که روزی خرید ناو هواپیما بر را در ذهن سرکرده فراری‌اش می‌پروراند، همین که هنوز نفس می کشند را به حساب پیروزی می‌گذارد!

 

اسلامیان: من از نکات شما استفاده کردم!

«ر. ک» : توی ایران بشینی اخبار (۲۰:۳۰) را نگاه کنید همین‌ها رو به شما تحویل می ده!

اسلامیان: شماها اینقدر بدبخت و بیچاره‌اید یه مشت اراذل...

 

و بالاخره باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که با وجود تمامی این خیانت ها و هجمه ها به جمهوری اسلامی، ملت ایران و به خصوص نسل جوان در اقدامات مذبوحانه ضدانقلاب و به رهبری امام خامنه ای به چنان بینش و بصیرتی رسیده‌اند که ابزاری بسیار قوی‌تر و موثرتر از منافقین نیز نمی‌تواند به حرکت عظیم آن‌ها در راه آرمان‌های انقلاب خدشه وارد کند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31