بعد از سالها دشمنی و عداوات سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با نظام اسلامی، رهبران این سازمان تلاشهای خصمانه خود را در جهت ستیز با ایران و ایرانی از دو بعد داخلی و خارجی دنبال میکنند. به عبارتی آنها در زمینه رویکرد تقابل جویانه خود با نظام اسلامی، دو بعد داخلی و خارجی را مورد توجه قرار دادهاند و درصدد پیش بردن اهداف و سیاستهای اختلالیشان در دو عرصه مزبور بطور توامان هستند. از این رو در یادداشت پیش رو تلاش میشود تا به واکاوی و تحلیل رفتار هدفمند مزبور پرداخته شود. در واقع این نوشتار با نگاهی تحلیلی و تاریخی به انتخابها و تصمیمات سیاستی از سوی منافقین در دو بعد داخلی و خارجی خواهد پرداخت.
1. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، منافقین به جهت برآورده نشدن مطالباتشان در قالب انقلاب، روند فتنه سازی در عرصه عمومی و اختلال در مسیر انقلاب نوپای اسلامی را در پیش گرفتند؛ در واقع عدول سازمان مجاهدین خلق از یک گروه و سازمان انقلابی به یک سازمان تروریستی ماحصل و نتیجه اصرار بر لجاجتها و تداوم آن از سوی رهبران این سازمان بود. بطوریکه جریانات التهابی متأثر از پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش برای ایجاد و تثبیت نظم و امنیت سیاسی و اجتماعی از سوی نیروهای جوان انقلاب بر اساس فرامین و احکام صادره شده از سوی امام خمینی (ره)، ماهیت وجودی منافقین را برهمگان مشخص ساخت. از این رو با توجه به زیاده خواهی این سازمان از وضعیت انقلابی در ایران، بسترهای مواجهه گرایی نامشروع آنها با آحاد اجتماعی و سیاسی مردم در ایران فراهم شد و ترورهای فردی و گروهی از شخصیتهای سیاسی و مهم تا افراد عادی در ایران در دستور کار آنها قرار گرفت. اتخاذ روش حذف افراد به همراه ایجاد رعب و وحشت اجتماعی، نتیجه تصمیمات منافقین در جهت فشار و حتی ساقط سازی نظام سیاسی برآمده از انقلاب در آن روزها و سالها بود. اما نکته مهم و قابل توجه در این باره نتیجه معکوسی بود که دامن سازمان را گرفت و آنها را علیرغم میل و انتظارشان مجبور به فرار مذبوحانه از کشور کرد.
2. ترجیح دادن فرار بر قرار از سوی رهبران این سازمان اگرچه تصمیمی به اجبار و تحمیل شده به آنها با توجه به عدم حصول به برنامهها و اهداف منافقانهشان از خشونت، ترور، ایجاد رعب و وحشت بود اما به مرور زمان به عاملی برای آغاز و ورود آنها به فاز جدید دشمنی با نظام اسلامی و مردم ایران تبدیل شد. همراهی و همکاری آنها با صدام حسین و رژیم بعث در تجاوز به ایران، فروش اطلاعات و اسنادی از برنامه هسته ای ایران به دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای ایران، خدمت به سعودیها و صهیونیستها در عرصه منطقهای و آمریکایی و اروپاییها در عرصه فرامنطقه ای با هدف دستیابی دوگانه و مکمل تضعیف قدرت ایران و کسب حمایت این دشمنان برای خود از جمله اقدامات آنها در این فاز جدید است که اکنون نیز با جدیت ویژه ای در حال پیگیری است.
3. ترکیب و ادغام دوگانه دشمنیهای داخلی و خارجی منافقین با ایران اسلامی در شرایط کنونی، مشخصه اصلی سیاستهای خصمانه این سازمان تروریستی با ایران و ایرانی است. بطوریکه عدم کامیابی تاریخی آنها در مسیر عدوات با جمهوری اسلامی در دو دوره ذکر شده جداگانه داخلی و خارجی، مهمترین عامل برای رفتن آنها به سوی راهبرد مذکورِ توجه همزمان به دو عرصه داخلی و خارجی بوده است. تلاش برای اختلال در نظم و امنیت داخلی از طریق اغوا سازی عمومی، اجتماعی و سیاسی از یکسو و تشویق دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای برای اتخاذ موضع گیریهای ضد ایرانی، اعمال تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی بر مردم ایران از سوی دیگر، مهمترین مشخصههای رهیافت طراحی شده منافقین در این باره در دوره کنونی است.