شهیدمهدی عراقی از فعالان و مبارزین باسابقه نهضت امام خمینی(ره) است. وی در دهه 1340 در مقابله با برخی سیاستهای رژیم پهلوی همچون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید که با مخالف علما از جمله امام خمینی(ره) نیز همراه بود، به صف نهضت امام پیوست. بهمن 1343 به اتهام شرکت در ترور منصور دستگیر و به حبس ابد محکوم گردید. سال 1355 با توجه به سیاست فضای باز سیاسی مطرح شده از زندان آزاد شد و مبارزات خود را از سرگرفت. آذر 1357 به پاریس رفت و مدیریت بیت امام خمینی(ره) در نوفل لوشاتو را برعهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب، عهدهدار مسئولیتهای مهمی شد، این مبارز انقلابی سرانجام 4 شهریور 1358 توسط اعضای گروه تروریستی فرقان به شهادت رسید.
محمدمهدی ابراهیم عراقی (1358-1309) از فعالان و مبارزین باسابقه انقلاب اسلامی و از مؤثرترین اشخاص در نهضت امام خمینی(ره) است. مهدی عراقی از نوجوانی و جوانی با اشتغال در بازار تهران، فعالیتهای سیاسی خود را در دهه 1320 در کنار اعضای فدائیان اسلام آغاز کرد. مشارکت در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به همراه آیتالله کاشانی و شهید سید مجتبی نواب صفوی و حضور در فراز و نشیب تشکیلاتی فدائیان اسلام از او فردی باتجربه ساخت. عراقی سال 1331 و یک سال قبل از کودتای 28 مرداد 1332 به همراه برخی دیگر از اعضای جمعیت فدائیان اسلام از این جمعیت جدا شد. وی بین سالهای 1331 تا 1342 از فعالیت سیاسی کناره رفت و به فعالیت در کوره پزخانه و استخراخ سنگ معدن در کنار مراسمهای مذهبی اشتغال داشت.
مهدی عراقی در دهه 1340 در مقابله با برخی سیاستهای رژیم پهلوی همچون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید که با مخالف علما از جمله امام خمینی(ره) نیز همراه بود، به صف نهضت امام پیوست. عراقی از مؤثرترین و فعالترین افراد حاضر در قیام 15خرداد 1342 در تهران و قم است که مسئولیت حفاظت از منزل امام خمینی(ره) را برعهده داشت. در این دوره با ابتکار وی و موافقت امام(ره) هیئتهای مذهبی - سیاسی بازار تهران جهت هماهنگی و فعالیت منسجم در قالب «هیئتهای مؤتلفه اسلامی» متشکل میشوند. عراقی عضو شورای مرکزی این هیئتها و تشکیل دهنده شاخه نظامی آن است. سال 1343 با طرح لایحه کاپیتولاسیون و مخالفت صریح امام با آن، مؤتلفه اقدام به ترور نخستوزیر وقت حسنعلی منصور کردند. بهمن 1343 عراقی به اتهام شرکت در ترور منصور دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
او در دوره 13 ساله محکومیت خود در زندان ضمن مدیریت امور زندانیان مسلمان، رفتاری تسامحجویانه با سایر زندانیان دارد. ادامه فعالیتهای سیاسی عراقی در زندان منجر به تبعید یک ساله او به زندان برازجان شد. سال 1355 به همراه عده دیگری از زندانیان سیاسی با توجه به سیاست فضای باز سیاسی مطرح شده توسط حکومت پهلوی از زندان آزاد شد. وی در این مدت تا پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تلاش برای ایجاد انسجام و وحدت میان گروههای مبارز مسلمان به ارتباط گیری با سایر جریانهای فکری از جمله ملیگراها میپردازد. برگزاری مراسم ختم دکتر علی شریعتی و یادواره سیدمصطفی خمینی از جمله فعالیتهای سازماندهی شده عراقی علیه حکومت در این دوره است.
آذر 1357 عراقی به پاریس رفت و مدیریت بیت امام خمینی(ره) در نوفل لوشاتو را برعهده گرفت. او ضمن بازگشت مجدد به تهران برای ساماندهی راهپیمایی تاسوعا و عاشورای 1357، مجدداً به پاریس رفت و همراه با امام به تهران بازگشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیئتهای مؤتلفه اسلامی به حزب جمهوری اسلامی پیوسته و مهدی عراقی در اردیبهشت 1358 عضو شورای مرکزی این حزب شد. مدیریت زندان قصر با حکم امام، پیشنهاد تشکیل بنیاد مستضعفان با نظارت بر امور مالی آن و مدیریت امور مالی روزنامه کیهان از جمله مسئولیتهای دیگر عراقی در دوره حیات کوتاه او پس از پیروزی انقلاب است. سرانجام 4 شهریور 1358 مهدی عراقی به همراه فرزندش حسام و حسین مهدیان مدیر مسئول روزنامه کیهان در منطقه قلهک تهران توسط اعضای گروه فرقان ترور و همراه پسرش به شهادت رسیدند.
بر اساس اظهارات اكبر گودرزی (رهبر گروه فرقان) طرح ترور مهدی عراقی از سوی وی و محمد متحدی مسئول شاخه نظامی گروه مطرح شد. مهدیان كه صبحها همراه مهدی عراقی به مؤسسه كیهان میرفت در طرح ترور قرار داشت. در تحلیل فرقانیها هر دو جزئی از جبهه «زر» به شمار میآمدند و گودرزی آنها را به عنوان مرتبطین با سرمایهداران بزرگ معرفی میكرد.[1]
تیم ترور فرقان متشکل از بهرام آذرتیموری، علیرضا یوسفینسب، علی نیکنام و علی اسدی صبح روز 4 شهریور 1358 در منطقه قلهک تهران، خیابان زمرد كه خانه حسین مهدیان در آن قرار داشت با اسلحه یوزی اتومبیل پیكان حامل آنها را مورد هدف قرار داد. مهدی عراقی در اثر گلولهای كه به گردنش اصابت كرد، شهید شد و مردم دو مجروح دیگر یعنی حسام عراقی و حسین مهدیان را به بیمارستان ایران مهر قلهک انتقال دادند. حسام عراقی در بین راه شهید شد، اما حسین مهدیان تحت عمل جراحی قرار گرفت و ادامه حیات یافت. به دستور امام خمینی(ره) پیكر پدر و پسر شهید به قم منتقل شد. در تشییع جنازه آنها در قم نزدیك به نیم میلیون نفر شركت كردند كه حضرت امام از میدان سعیدی تا صحن مطهر در این تشییع حضور یافت.[2]
بهرام آذرتیموری دانشجوی سال آخر رشته ساختمان سازی مدرسه عالی ساختمان از ضاربان مهدی عراقی و فرزندش حسام است. آذرتیموری به وسیله سعید واحد از اعضای گروه فرقان با جلسات قرآنی اکبر گودرزی آشنا و جذب این گروه شد. وی در همین جلسات با غلامرضا یوسفی نسب آشنا و همراه با علی اسدی و علی نیکنام یک تیم چهار نفره متأثر از اندیشههای فرقانی تشکیل داده و در خانههای تیمی مستقر میشوند. آنها ضمن شناسایی شخصیتهایی چون آیتالله سید محمدحسین بهشتی، حجتلاسلام محمدجواد باهنر، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله خسروشاهی و حجتالاسلام حقی جهت ترور، سرقتهای مسلحانهای برای تأمین نیازهای مالی گروه از بانکهای پایتخت دارند.
آذرتیموری هدف از طرح ترور 4 شهریور 1358 را حسین مهدیان میداند و تیم ترورکننده را سه نفر شامل خود، یوسفینسب و اسدی معرفی میکند. وی جریان ترور را اینگونه روایت میکند که اسدی به عنوان راننده موتور و او و غلامرضا یوسفینسب مسلح به مسلسل یوزی در کنار و روبروی خیابان کمین میکنند؛ یوسفینسب اتومبیل حامل مهدی عراقی، حسام عراقی و حسین مهدیان را به رگبار گلوله میبندد و وی به عنوان احتیاط و به هنگام اضطرار باید اقدام به شلیک میکرد. بهرام آذرتیموری معتقد است در عملیات ترور مهدی عراقی هیچگونه گلولهای شلیک نکرده و تنها اسلحه کلت خود را در صحنه ترور جا گذاشته است. این در حالی است که وی در بازجوئیهای بعدی غلامرضا یوسفینسب را ضارب اصلی، علی نیکنام را راکب موتورسوار، علی اسدی را راننده اتومبیل احتیاطی و خود را ضارب ذخیره در صورت لزوم معرفی میکند که ضرورتی به شلیک وی نبود: «در جریان ترور سعید واحد در اتومبیل بود که رضا و علی اسلحهها را به او دادند. علی نیکنام راننده موتور و علی اسدی راننده ماشین بود.» [3]
علی نیکنام دانش آموز دوره متوسطه در یکی از جلسات تفسیر قرآن گودرزی جذب گروه فرقان میشود و در طرح ترور مهدی عراقی به عنوان راکب موتورسوار حضور دارد. او در بازجوئی های خود اعتراف کرده است که ساعت 7/30 صبح روز 4 شهریور 1358 به همراه بهرام آذرتیموری، علی اسدی و غلامرضا یوسفینسب در محل ترور حضور داشته است: «در ترور آقای مهدی عراقی من و علی اسدی و بهرام و رضا بودیم که بهرام مواظب رضا بود و رضا شلیک کرد و من موتور داشتم و علی در ماشین بود برای آنکه اسلحهها را ببرد. ساعت 7/30 آمدیم علی در آن خیابان ایستاده بود و من و رضا و بهرام آمد[یم] سرکوچه که من پائین ایستادم و رضا و بهرام سرکوچه و بعد با همدیگر آمدیم. موتور 185 بود و موتور کمی منحرف شد و بعد که روزنامه نوشت یک ماشین دنبال ما بود ولی سرانجام برگشت.» [4]
درباره اعترافات و اقدامات سایر افراد دخیل در این ترور (علی اسدی و غلامرضا یوسفینسب) اطلاعات چندانی در دسترس نیست. اما غلامرضا یوسفینسب به عنوان ضارب اصلی و اقدام کننده به ترور مهدی و حسام عراقی در تاریخ 18 دی 1358 همزمان با عملیات کشف خانههای تیمی فرقان، دستگیر و در تاریخ 13 اسفند 1358 به جرم شرکت در ترور محمدولی قرنی، مهدی عراقی و حسام عراقی اعدام میشود.
اما اکبر گودرزی به عنوان رهبر و ایدئولوگ گروه فرقان با رد توجیهات عاملین ترور مهدی عراقی و در پاسخ به سؤالات دادگاه درباره اهداف این ترور که اگر "هدف ترور مهدیان بود چرا اتومبیل حامل وی که در آن مهدی عراقی، فرزندش حسام و دو پاسدار قرار داشتند را به رگبار بستید؟" گفته است: «موضوع از این قرار است که من گفتم افرادی که مورد هدف ما بودند، افراد مؤثر رژیم بودند. در این تردیدی نیست، ولی در مورد پاسدار یا ارتشی، این مسئله مطرح شده که اگر مقاومت کردند، کشته شوند! پاسداران از آنها دفاع کردهاند آنها هم ماشین را به رگبار بستهاند.» [5] وی خود را بی خبر از جزئیات ترور عراقی میداند و معتقد است در مورد افرادی که هدف ترور واقع شدهاند، مشورت شده اما اگر افرادی در برابر اقدام ترور فرقان مقاومت کنند نیز ترور میشوند.
پس از شهادت مهدی عراقی و فرزندش حسام، خانواده شهید عراقی دیداری با امام خمینی(ره) در قم دارند که در این دیدار امام ضمن بیان سابقه آشنایی و اعتماد خود نسبت به شهید مهدی عراقی میفرمایند: «من ایشان را حدود بیست سال است که میشناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود.» [6]
منابع:
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده اکبر گودرزی، شماره بازیابی18183، تاریخ بازجویی 21 فروردین 1359
- روزنامه جمهوری اسلامی، 5 شهریور 1358
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهرام آذرتیموری، شماره بازیابی 32068
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده علی نیکنام، شماره بازیابی 32067
- یادآور: کتاب ماه فرهنگی تاریخی ویژه بازکاوی اندیشه و عملکرد گروه فرقان، سال سوم، شماره 6، 7 و 8، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تابستان، پائیز و زمستان 1388 و 1389
- صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی ره (بیانات، پیامها، مصاحبهها و ...) ، جلد 9، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.