چکیده
تاریخِ شفاهی ابزار کاربردی برای جمعآوری، نگهداری و اطلاعرسانی در دنیا به شمار میرود و در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استفاده میشود. در این مقاله به جایگاه تاریخ شفاهی بهعنوان یکی از روشهای کارآمد در زمینه مطالعات ترور در دنیا پرداخته میشود. ابتدا مفهوم تاریخ شفاهی و کارکردهای فردی و جمعی آن بررسی شده و در ادامه با طرح سوالاتی مانند سؤالات زیر مورد بررسی قرار گرفته: کارکردهای فردی و جمعی تاریخ شفاهی چه میباشد؟ وضعیت استفاده از تاریخ شفاهی در مطالعات ترور در دنیا چگونه است؟ چه استفادههایی از تاریخ شفاهی در مطالعات ترور در ایران انجام شده است و چگونه میتوان بهترین استفاده را از تاریخ شفاهی بهعنوان ابزار کارآمد در مطالعات ترور در ایران نمود؟ وضعیت استفاده از تاریخ شفاهی در زمینه مطالعات ترور در دنیا و چگونگی استفاده از تاریخ شفاهی توسط مراکز ذیربط در ایران. همچنین پیشنهاداتی بهمنظور انجام بهینهسازی کارکرد آنها داده میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تاریخ شفاهی برای مطالعات ترور چنانچه باید مورد توجه قرار نگرفته و استفاده تبلیغی که عمدتاً به سرگذشتپژوهی تمایل دارد، باعث شده تا برخی از جنبههای کارکردی آن مورد غفلت واقع گردد.
واژگان کلیدی: تاریخ شفاهی؛ سرگذشتپژوهی؛ ترور؛ بنیاد هابیلیان.
مقدمه
یکی از مهمترین راههای ماندگاری یک واقعه و تأثیرگذاری آن، جمعآوری، نگهداری، ساماندهی و اطلاعرسانی اسناد پیرامون آن میباشد که در قالب اسناد شفاهی و مکتوب امکانپذیر است. تاریخ شفاهی از ابزارهای جمعآوری و ساماندهی خاطرات شفاهی پیرامون یک موضوع است که امروزه بهطور گستردهای در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. ماهیت احساسی تاریخ شفاهی که بر پایه روابط انسانی و تعاملات دوجانبه بنا شده امکان ضبط خاطراتی را میدهد که کمترامکانی برای بروز داشته یا بهصورت مکتوب قابلیت تأثیرگذاری و رسانندگی صوت و تصویر را نداشته است.
یکی از مسائل مهم که در پس از پیروزی انتقلاب اسلامی تا کنون از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بهلحاظ داخلی و خارجی جمهوری اسلامی با آن درگیر بوده، فعالیتهای تروریستی میباشد. بهجایماندنِ هزاران شهید و مجروح که حاصل فعالیت تروریستی در داخل کشور میباشد و استمرار فعالیتهای تروریستی نشانگر اهمیت پرداختن به آن است. مستندسازی اقدامات تروریستی در گذشته، افشاسازی چهرههای گروههای تروریستی و برجستهسازی نتایج حاصل از اقدامات مدنظر مطالعات مربوط به ترور در سه دهه اخیر بوده است.
در این مقاله به بررسی جایگاه تاریخ شفاهی در مستندسازی، سازماندهی و اطلاعرسانی مطالعات ترور در ایران پرداخته میشود و کوشش میگردد تا با ارائه تعاریفی از ماهیت تاریخ شفاهی و کارکردهای آن، تاریخ شفاهی و خاطرات جمعی ترور و بررسی سابقه استفاده از تاریخ شفاهی در مستندسازی فعالیتهای تروریستی به اهمیت آن پرداخته شود.
سابقه پژوهش نشان میدهد که تاریخ شفاهی در یک دهۀ گذشته برای مستندسازی خاطرات ترور در ایران مورد استفاده قرار میگرفته است؛ اما علیرغم آن تاکنون در زمینۀ تئوریپردازی و روشمندسازی استفاده از آن متناسب با شرایط و نیازهای هر دوره و سطوح مختلف بهکارگیری تحقیقی در خور انتشار نیافته است. پاسخ به سؤالاتی مانند سؤالات زیر از مهمترین هدفهای نگارش این مقاله است تا بتواند پیشنهادات جامع در جهت استفاده روشمند از تاریخ شفاهی در این حوزه ارائه دهد: کارکردهای فردی و جمعی تاریخ شفاهی چه میباشد؟ وضعیت استفاده از تاریخ شفاهی در مطالعات ترور در دنیا چگونه است؟ چه استفادههایی از تاریخ شفاهی در مطالعات ترور در ایران انجام شده است و چگونه میتوان بهترین استفاده را از تاریخ شفاهی بهعنوان ابزار کارآمد در مطالعات ترور در ایران نمود؟
مفاهیم تاریخ شفاهی و کارکردهای فردی و جمعی
تاريخ شفاهي[1] بهعنوان يكي از روشهاي پژوهشي و ابزار جمعآوري اطلاعات در چند دهۀ اخير گسترش زيادي در بين علوم مختلف پيدا كرده و ماهيت بينرشتهايِ[2] آن باعث شده تا محققان در حوزههاي مختلف مانند علوم اجتماعي، جامعهشناسي، روانشناسي و تاريخ در زمرۀ اصليترين استفادهكنندگان به شمار روند. بررسي شكلگيري و گسترش تاريخ شفاهي نشان ميدهد كه بهعلت ماهيت انعطافپذيري آن در دورههاي مختلف تاريخي متناسب با شرايط و تغييرات جامعه نوع استفاده و كاربرد آن نيز عوض شده و توانسته مطابق به خواستها و نيازها خود را تطبيق دهد .(Nevins, 1996: 88) اعتقاد به اينكه بسياري از وقايع و حوادث تاريخياجتماعي بدون برجاگذاشتن نشانهاي از بين رفته يا اثرات محدودي را از خود بر جاي گذاشتهاند و اين اثرات محدود بهوسيله تعداد كمي از افراد كه آن را مشاهده يا تجربه نمودهاند منتقل و به خاطر آورده ميشود و قسمت كمي از حجم خاطرات ثبت و نگهداري ميگردد كه همين مقدار نيز در آرشيوها بهصورت محدود در اختيار قرار ميگيرد باعث شده تا تاریخ شفاهی از اهمیت زیادی در ثبت و ضبط موضوعات مهم داشته باشد.
این حوزۀ جدید پژوهشی با ثبت تاريخ پنهان مردمان عادي يا گروههاي حاشيهنشين يا اقليتها در تعامل با دانشمندان و خاطرات فردي افراد (Grele, 1983: 127)و كشف جنبههايي از تجربيات تاريخي زندگي كه بهندرت ثبت شده يا قبلاً درباره آن تجاهل يا تساهل شده است (Thompson, 1988: 84) میتواند به جمعآوري تواريخ زندگي افراد در متن موقعيتهاي تاريخي در گذشته کمک نماید (Harven, 1978: 243). درواقع کارکرد انفرادی تاریخ شفاهی از طریق واردكردن تاريخ به زندگي افراد و واردكردن فرد به تاريخ از طریق ضبط تجربیات زندگی وی در قالب مصاحبههای شفاهی رخ میدهد (Obrien, 1988: 115).
از دیگر کارکردهای تاریخ شفاهی ماهیت اجتماعی و جمعی آن میباشد که با دادن مفهوم به زندگي فرد در جامعه زمینه مشاركت (Hoope, 1979: 53)وی را در ساختن هویت اجتماعی فراهم میکند. تاریخ شفاهی از طریق تبيين خاطرات اجتماعي و گروهي در متن جامعه و ضبط برداشتهاي جمعي در موقعيتهاي متفاوت و در مكانهاي مختلف (Thompson, 1999, 133) امکان ضبط خاطرات گروهي در جامعه را فراهم میکند؛ خصوصاً گروههایي از جامعه كه كمتر در ديد عموم قرار گرفتهاند. پل تامسپون معتقد است كه تاريخ شفاهي شناساندن گروههایی از لايههايي زيرين جامعه است كه ناديده گرفته ميشدند (ibid, 2) بهنحوي كه آنها بتوانند در ساختن تاريخ خودشان دخالت كرده و بهعنوان يك مورخ محسوب كردند. اين درگيركردن ازآنرو اهميت دارد كه خاطرهنگاري جمعي و جمعآوري خاطرات گروهها در شكلدهي، هويتيابي و بازسازي اجتماعي براساس تجربيات افراد نقش اساسي دارد ) (Bodnar, 1990: 37.
تئورسينهاي تاريخ شفاهي خاطرات جمعی را بهعنوان بخشي از فرهنگ جامعه كه بايد حفظ شده و به آينده منتقل گردد مورد توجه قرار داده و سعي در شناسايي و درك زمينههاي گوناگون آن و مستندكردن نقاط ضعف و قوت نمودهاند. نكتهاي كه تاريخ غیررسمي[3] را در برابر تاريخ غيررسمي قرار میدهد. منظور از تاريخ رسمي آن دسته از مباحثي است كه توسط رسانهها، كتب و غیره به تبليغ يا به آن استناد گردد و ممكن است ماهيت ايدئولوژيك و انعطافناپذیر نيز داشته باشد (Memories, 2006: 45).
خاطرهنگاري جمعي در برقراري ارتباط بين جوامع كوچك همگون (Thompson, 1996: 45) يا ايجاد همسازگاري بين گروههاي ناهمگون با جامعه مادر مؤثر ميباشد. ارتباطي كه از طريق مجموعههاي ضد و نقيض و همگون از ارتباطات جامعه با گذشته و تقويت مجموعههاي تاريخ شفاهي حاصل شده و راه را براي ساختن آينده فراهم ميكند Chesneaax, 1978: 11)) درواقع خاطرهنگاري جمعي ارتباط با مردم عادي، گروهها، حوادث، روشهاي زندگي و مهاجرتهايي است كه درباره آنها نوشتهاي نيامده امكان دارد بهدليل بيسوادي، ممانعت دولتها، سهلانگاريها يا فشارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي باشد )حسنآبادی، 1385: 20). عمومیکردن موضوع ترور از طریق تاریخ شفاهی به مورخان تاریخ عمومی کمک میکند تا با خوانندگان زیادی ارتباط برقرار نموده و به هدف و ماهیت کارشان دوباره بیاندیشند (Hodgkin, Radstone, 2003: 2).
تاریخ شفاهی ترور و رنجهای بیپایان
ترور مشکلات زیادی را برای یک کشور در لایههای مختلف اجتماعی از جمله خانوادههای قربانیان، مردم عادی و نهادهای شهری و حکومتی ایجاد میکند. سنجش میزان خسارات وارده به هر یک از این حوزهها نیازمند مستندسازی صحیح و آرشیوسازی اطلاعات میباشد و میزان درگیربودن و مشکلات بهوجودآمده همیشه در قالب اسناد مکتوب میسر نیست. معمولاً خسارات مادی و آسیبهای محیطی هرچند هم که بزرگ باشد بعد از ترمیم خسارات طی مدت زمانی کمرنگ و فراموش میگردد؛ اما مشکلات روحی و آسیبهای فکری و ناامنی روانی که گریبان خانوادهای قربانیان را میگیرد پایدارتر و حتی ماندگار میباشد. سؤال اینجاست که آیا برای شناسایی و دستهبندی انواع آسیبهای احتمالی مادی و معنوی حاصل از ترور کاری انجام شده است؟ آیا میزان تأثیرگذاری منفی روحی این ترورها سنجیده شده است؟ تا چه اندازه مستندسازی صحیح موضوعی برای پروندههای ترور انجام شده است؟ و تاریخ شفاهی چه کمکی میتواند به مستندسازی مطالعات ترور بکند؟
همانطور که قبلاً نیز گفته شد تاریخ شفاهی ابزار کارآمدی برای بازکردن لایههای اطلاعاتی و مستندسازی همهجانبه یک موضوع است و میتواند از طریق مکشوفکردن داستانهای ناشناخته و دادن تریبون به افرادی که صدای آنها شنیده نمیشود به بررسی هدفمند یک مسئله از طریق خاطرات کمک نماید (Hamilton, Shops, 2008). فریش معتقد است که تاریخِ شفاهی ابزار قدرتمندی برای کشف، توضیح، بازیابی و ویرایش ماهیت فرآیندی خاطرات میباشد و با مستندکردن چگونگی نگاه مردم به گذشته و پیوندزدن تجربیات فردی به خاطرات جمعی بر بررسی موضوع در زمان حال تأثیر میگذارد (Frich, 1990: 188). بررسی استفاده از تاریخ شفاهی در پروژههای مختلف ازجمله در ترور بیانگر آن است که از آنها برای تحقق اهداف زیر استفاده شده است:
- از تاریخ شفاهی برای ارائه تصویری دلخواه از یک موضوع در یک دوره تاریخی استفاده شده است. این دلخواهسازی تصویر گاهی در جهت مثبت به خاطر جامعه میباشد و از طریق جمعآوری خاطرات از طبقات، گروهها و افراد مختلف نوعی توانمندسازی اجتماعی انجام میشود. تا گروههای کمتوان یا بهحاشیهراندهشده که امکان و درک اهمیت مستندسازی را ندارند، بتوانند بین تجربیات گذشته، حال و محیط فرهنگی که در آن زندگی میکنند تعامل برقرار نمایند. گاهی تاریخ شفاهی ابزاری در جهت استفاده هدفمند برای نهادهای حاکمیتی و حتی غیرحکومتی در راستای تبیین موضوع ترور و مشکلات آن در میآید (SCHWARZTEIN, 2002:85). اما تأکید بیشازحد بر این کارکرد باعث میشود تا هدف اصلی از انجام کار تحتالشعاع قرار گیرد.
- یکی از استفادهها از تاریخ شفاهی که در چند سال اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، ضبط خاطرات ناخوشایند و تجربههای احساسی از موضوع بهمنظور کاهش درد و انتقال آن برای تأثیرگذاری محلی، ملی و بینالمللی میباشد. اهمیت این کاربرد ازآنروست که تجربیات مرتبط با وقایع ناراحتکننده ممکن است در بازیابی دچار نقصان شود و گاهی ممکن است عمداً به فراموشی سپرده شوند. برخی از این خاطرات ناراحتکننده تبدیل به خاطرات عمیق[4] میشود و بر چگونگی انتقال خاطره به تاریخ تأثیر میگذارد (ibid, 9). خاطرات ترور در زمره خاطرات سخت تاریخ شفاهی محسوب میگردند که ترکیبی از ترس، نگرانی و ناراحتی یا حتی سرخوردگی را شامل میشود و ضبط آن بهوسیله تاریخ شفاهی میتواند زمینه درک مطالعات تاریخی را فراهم نماید. تلاش برای ارتباط بین حافظه با زخمها و تألمات به مردم این امکان را میدهد تا درباره آنچه که میدانند یا معتقدند که میدانند و تجربیات ناخوشایندی که فراموش کردهاند یا مجالی برای گفتن آنها نبوده است، صحبت کنند (ibid, 11).
در مجموع استفاده از تاریخ شفاهی در هر دو حوزۀ کلی با رویکرد علمی و تبلیغی در دنیا مورد استفاده میباشد. پرتلی در مصاحبههایی که درباره قتلعام مردم روم توسط نازیها انجام شده است به مسئله تفاوت دیدگاههای مردم درباره وقایع بد و اثر متفاوت آن بر زندگی انسانها بحث میکند. وی که در زمره اساتید تاریخ شفاهی به حساب میآید با رویکرد علمی به چگونگی استفاده از تاریخ شفاهی در ضبط خاطرات ناخوشایند ترور و قتلعام و دیدگاههای متفاوت مردم نسبت به آن میپردازد (Portelli, 1991: 20). عملیات 11سپتامبر که از نگاه غرب یکی از مهمترین عملیاتهای تروریستی در تاریخ معاصر به شمار میآید، مورد توجه ویژۀ شفاهیکاران قرار گرفته است. در سایتی که برای آن ایجاد شده و بیشتر حالت موزهای دارد با افراد گوناگونی مانند خانواده قربانیان، حاضران در صحنه ترور و افراد درگیر در موضوع و هر کسی که بهنحوی اطلاع دارد مصاحبه شده است. از ویژگیهای این پروژه میتوان به بررسی ابعاد مختلف حادثه و مستندسازی کامل از طریق تبیین موضوعات مختلف و ماهیت اطلاعرسانی و موزهای آن اشاره نمود.[5]
در اوکراین ابعاد مختلف مسئله ترور و استفاده از تاریخ شفاهی مورد توجه قرار گرفته است. در سایتی که تحت عنوان سرزمین ترور[6] به وجود آمده، ابعاد مختلف ترور و کشتهشدن افراد در دوره معاصر بررسی و مصاحبههایی درباره آن انجام گرفته است و خصوصاً بر موضوع اطلاعات محرمانه[7] یا گفتهنشدنی از زبان شاهدان تاکید شده است[8]. نکتۀ جالب آنکه در کوبا اثرات تحریمهای طولانیمدت بر برخی از قسمتهای حساس در جامعه را از طریق تاریخ شفاهی بررسی نموده و در زمرۀ تروریسم بینالمللی علیه جامعه انسانی در کوبا بر شمردهاند (Bolender, 2010). از دیگر پروژههای تاریخ شفاهیِ ترور میتوان به پروژهای که برای دانشآموزان برای درک ترور در آمریکای جنوبی تعریف شده است[9] یا پروژهای که برای درک جوانان آرژانتینی از ترور در یک دوره تاریخی انجام شده، اشاره نمود.[10]
علاوه بر مراکز، موزهها نیز فعالانه در حوزۀ ارائه تاریخ شفاهی ترور از دهه 90 وارد شدهاند. موزهها میتوانند محل خوبی برای نشاندادن احساسات، نگرانیها و در معرض قضاوت قراردادن موضوع باشد. موزهها بافت را به صدا اضافه میکنند و آن را در یک متن مشخص قرار داده و از ترکیب تاریخ شفاهی با موسیقی و تصویر معنای مقبول به موضوع در جامعه میدهند. تاریخ شفاهی ترور در موزههای حقیقی و مجازی برای برجستهکردن موضوعات، دسترسی تصویر به متن، دسترسپذیری برای عموم، نمایش مصاحبهها در اتاقها و سالنهای مجازی برای همراهکردن مردم تأثیرگذار بوده است و در ایجاد خلاقیت در موضوع و نوآوری در شکل ارائه توانسته تا خاطراتی را که در معرض فراموشی و نابودی قرار میگیرند در جامعه بازسازی کند (Schwarztein, 2002:92).
امروزه آرشیوهای تاریخ شفاهی ترور از ابزار کارآمد برای اطلاعرسانی و آموزش در موزهها محسوب میگردند و زمینه هژمونی با گذشته و کنارهمگذاشتن دیدگاهها و فرهنگهای مختلف را فراهم میکنند. تاریخ شفاهی ترور در موزهها میتواند زمینۀ درک موضوع و هدف را بر مبنای مکان، زمان و سرزمین فراهم نماید.
تاریخ شفاهی ترور در ایران
بررسی کارکرد مراکزی که در ایران درباره مطالعات ترور نشان میدهد که نگاه آنها به ترور بهعنوان یک پدیده دارای چند وجه میباشد و از منظر امنیتی، اطلاعاتی، تاریخی، انسانی، مردمی و آرشیوی به این مسئله توجه دارند. تنوع مراکز و فعالیتهای مختلف آنها اهمیت این موضوع را بهتر مشخص میکند. درمجموع فعالیت این مراکز بر ماهیت پژوهشی و توجه به علل شکلگیری یک واقعه، مستندسازی آن و تحلیل دادههای اطلاعاتی برای پیشگیری در آینده، ماهیت آموزشی و توجه به تحلیل ترور بهعنوان یک پدیده و آموزش جنبههای مختلف آن در سطوح مختلف از دانشآموزان و مردم عادی گرفته تا دانشگاهی، ماهیت اطلاعرسانی و خبری و معرفی جنبههای منفی ترور و اثرات منفی مختلف آن و درج اخبار مختلف مرتبط با آن، برگزاری نمایشگاه و همایش و ماهیت آرشیوی جمعآوری و مستندسازی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با وقایع تروریستی و تسهیل دسترسی به اطلاعات آنها خلاصه میشود.
بررسی فعالیتهای دو مرکز عمده دربارۀ مطالعات ترور نشان میدهد که تأکید آنها بیشتر بر استفاده جزئی و گاهی تبلیغاتی بوده است. این دو مرکز که ظاهراً غیرانتفاعی و غیردولتی هستند، بهلحاظ اختیارات و قدرت تصمیمگیری از نظر مالی، اقتصادی و فنی نمیتواند جوابگوی بررسی همۀ جنبهها باشند. توجه آن به مسائل اطلاعرسانی، تبلیغی در قالب برگزاری همایشهایی مانند زنان قربانی ترور در مشهد، چاپ کتاب، سیدی و مباحث تحلیلی نشاندهنده رویکرد مستندسازی و تبلیغی میباشد. بیشترین استفاده از تاریخ شفاهی در بنیاد هابیلیان صورت گرفته است. در این بنیاد قسمتی به نام سرگذشتپژوهی وجود دارد که با خانوادههای قربانیان ترور بر حسب شناسایی و دسترسی و سیاستهای مرکز مصاحبه مینماید. اطلاعات این مصاحبهها بهطور خلاصه در سایت گذاشته و بقیه اطلاعات آن در دسترس استفادهکننده نیست. علاوهبر آن از اطلاعات مصاحبهها در قسمت قربانیان ترور و انتشارات استفاده شده است. باتوجه به نبودِ مکانی برای دسترسی به اطلاعات مصاحبهها، این وبسایت موجود تنها راه دسترسی است و در آن اطلاعاتی مبتنیبر موضوعاتی مانند تاریخچه، آمار، اهداف، استانداردها و نحوۀ آرشیو سازماندهی دیده نمیشود. در این فعالیتها اصولاً نامی از تاریخ شفاهی دیده نمیشود و فعالیتها بیشتر مبتنیبر خاطرهپژوهی میباشد که در قالب کلیشهایی و تبلیغی انجام میشود و بر محوریت یادبود و بزرگداشت افراد مبتنی است تا روش علمی و پژوهی.[11]
فعالیتهای مرکز راه نجات نیز مبتنیبر وضعیت فعلی منافقان و افراد دربند میباشد و ارتباط آن با خانوادههای افراد دربند میباشد تا قربانیان قبلی ترور که در نوع خود قابل تقدیر اما ناکافی میباشد و ماهیت کار بیشتر اطلاعرسانی و تبلیغی میباشد.[12] به نظر میرسد مبحث تاریخ شفاهی و استفاده از آن در مطالعات ترور در ایران چندان جدی گرفته نشده است. علیرغم آن خاطرات ترور میتواند بخشی از حافظه ملی را در انقلاب اسلامی تشکیل دهد؛ اما عزم ملی برای انجام وجود ندارد. باتوجه به اینکه موضوع جنگ و انقلاب اسلامی اساس شکلگیری تاریخ شفاهی در بعد از انقلاب اسلامی میباشد، نپرداختن به این امر مهم جای سؤال دارد. کنشگران یادبود در مصاحبههای تاریخ شفاهی قربانیان ترور، جامعه مدنی و دولت را به هم پیوند میدهند و میتوانند افراد و گروه را در قالب گروههای مردمی گرد هم آورند (وینتر، 1387: 119) و شکاف میان خاطره جمعی، خاطره عمومی با خاطره فردی و باورهای رسمی را پر نمایند. بیتوجهی و کمتوجهی به خاطرات جمعی ترور، برداشت ما از ترور و برداشتهای رسمی را از نگاه غیررسمی و جامعه نزدیک دور و میزان و همزادپنداری مردم را در داخل و خارج از کشور کاهش میدهد.
استفاده از تاریخ شفاهی بهعنوان نماد دموکراتیککردن تاریخ و وسیلهای برای بازکردن حوزههای بسته در رساندن صدای مختلف در دنیا و توجه به تأثیر نگرش محلی تاریخ شفاهی در برجستهکردن موضوع در سطح ملی جهانی میتواند در بینالمللیشدن ابعاد مختلف ترور در ایران کمک نماید. ماهیت یادآوری در درک موضوع تجربیات انسانی درباره ترور زمانی که با تاریخ شفاهی در هم میآمیزد زمینههای جدید فکری را برای بازنمایی اثرات ترور ایجاد میکند که باید مورد توجه دستاندرکاران مطالعات ترور در ایران قرار گیرد. اهمیت خاطره نهتنها بهعنوان وسیلهای برای کشف گذشته بلکه ابزاری برای نمایش بر اهمیت تاریخ شفاهی برای ثبت تفاوت دیدگاهها، ایدهها و برداشتهای مختلف تأکید و این امکان را میدهد که تجربه مردم به تاریخ تبدیل و بر غنای آن بیافزاید. استفاده از تاریخ شفاهی ترور و شفاهیکردن برخی از داستانهای ترور(Hardy, 2009: 148) در ثبت و ارائه همهجانبه حواشی آن تأثیر بهسزایی دارد. جمعآوری تاریخ شفاهی این امکان را به دستاندرکاران میدهد تا با تولید منابع شفاهی مستند امکان تولید محصولات متفاوت فرهنگی را فراهم و زمینه ارتباطگیری با مخاطبان بینالمللی و دسترسپذیری محتوایی را فراهم نمایند. در همین راستا پیشنهاد میشود تا موارد زیر مورد توجه ویژه دستاندرکاران قرار گیرد:
- بین تاریخ شفاهی و سرگذشتپژوهی تفاوت اساسی وجود دارد. تاریخ شفاهی مبتنیبر گفتگوی فعال و استفاده از همه ظرفیتهای موجود در فضای مصاحبههاست؛ درحالیکه سرگذشتپژوهی متکی بر زندگینامهنویسی و گفتگوی یکجانبه است که زمینه تبلیغیشدن کار را فراهم مینماید؛
- در پروژههای تاریخ شفاهی ترور باید به ماهیت آرشیوی و کاربردی، استفادۀ کوتاهمدت و بلندمدت، هدفگذاری اولیه و نهایی توجه نمود؛
- استفاده از تاریخ شفاهی با رعایت استانداردهای بینالمللی امکان فراهمسازی تعاملات فرهنگی و انتقال اطلاعات به مخاطبان خارجی را نیز فراهم میکند؛
- آرشیو منابع و دسترسپذیری صحیح که نیاز به سازماندهی دارد میتواند بر تأثیرگذاری مصاحبههای تاریخ شفاهی بیافزاید؛
- یکی از مهمترین کاربردهای تاریخ شفاهی، استفاده درمانی و انتقال درد و رنج قربانیان ترور میباشد که کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است اما بازتاب بینالمللی دارد؛
- موضوعگرایی و محلیگرایی در تاریخ شفاهی مطالعات ترور ضروری است. هر منطقه از ویژگیهای خاص خود برخوردار میباشد که در مستندسازی شفاهی باید مد نظر قرار گیرد؛
- مطالعات ترور از ابعاد مختلفی در ایران برخوردار است و صرفاً نمیتوان از تاریخ شفاهی برای قربانیان ترور استفاده نمود. بسیاری از وقایع تروریستی در بعد از انقلاب تاکنون بهدرستی تبیین نشده یا استنادات کافی برای آن فراهم نیست. تاریخ شفاهی وقایع تروریستی میتواند در بینالمللیشدن ابعاد ترور در ایران کمک زیادی بنماید؛
- کارکرد جمعی تاریخ شفاهی در زمینه ترور از اهمیت برخوردار است. موضوعاتی مانند نگاه جامعه به مسئله ترور در سالهای آغازین دهه 60، ناامنی و نگرانیها، تعامل جامعه با قربانیان ترور، مراسمها و بزرگداشتهای گرفتهشده و مشکلات افراد درگیر میتواند با استفاده از پروژههای جمعی مستند گردد.
- مسئلۀ تاریخیکردن مطالعات ترور از موضوعاتی است که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. مسئله حکومتیبودن موضوع و نگاه تبلیغی باعث شده تا نگاه به ترور در دانشگاهها مطرح نگردد. ایجاد رشته دکترای انقلاب اسلامی میتواند زمینه مناسبی را برای نقش مؤثر دانشگاهها فراهم سازد. در این میان تاریخ شفاهی بهعنوان ابزار کارآمدی در جمعآوری دادههای تاریخی بستر مناسبی را برای تاریخنگاری ترور در ایران فراهم مینماید.
ارزیابی نهایی
ترور یکی از موضوعات مهم و درعینحال بینالمللی است که جمهوری اسلامی همواره درگیر آن بوده است. این مسئله ازآنرو اهمیت بیشتری دارد که ایران بهعنوان یکی از کشورهای حامی تروریسم و نه قربانی آن مطرح بوده است. علیرغم اهمیت مطالعات ترور جای تعجب است که هیچ مؤسسه رسمی دولتی متولی این موضوع نشده است. هرچند معدود مراکز موجود از حمایتهای حاشیهای برخوردار هستند؛ اما اهمیت موضوع و بازتاب بینالمللی آن نیازمند تلاشهای بیشتری است. خصوصاً که در زمینۀ تاریخ شفاهی با گذشت زمان برخی از فاکتورهای اصلی مانند شاهدان واقعه یا خانوادههای قربانیان از دسترس خارج میشوند. تبیین موضوعات متناسب با وقایع رخداده تروریستی در کشور و ضبط ابعاد مختلف آن از طریق تعریف پروژههای تاریخ شفاهی و ورود دانشگاهها به مطالعات ترور میتواند بستر مناسبی را برای پژوهشهای کاربردی فراهم نموده و ضمن غنیکردن آرشیوهای مرتبط، کمک مؤثری در ابهامزدایی از برخی شائبههای ایجادشده در سطح بینالمللی باشد.
منابع:
حسنآبادی، ابوالفضل، تاریخ شفاهی در ایران، مشهد: کتابخانه مرکزی آستان قدس، 1385.
وینتر، جی، «اشکال خویشاوندی و یادبود بعد از جنگ کبیر»، آمده در مجموعه مقالات خاطره و گفتمان جنگ، به اهتمام خان ملک ساسانی،انتشارات سوره مهر، 1387.
Anzak Memories, "Patting Popular Memory theory into practice in Austria, come in Oral History Reader, 2006.
Bodnar, John, Generational Memory in an American Town, Journal of Indisciplinary History, vol 25, 1990.
Bolender, Keith, Voices from the Other Side: An Oral History of Terrorism against Cuba, London: Pluto Press, 2010.
Come in The Oral History Reader By Robert perks and Alistar Thompson, second Edition, London, Routhadge.
Chesneaax, J, "Past and Future or what Is History", London, Thames, Hudson, 1978.
Frisch, Michael, A Shared Authority: Essays on the Craft and Meaning of Oral and Public History, Albany: State University of New York Press, 1990.
Hoope, James, Oral History and Introduction for student, The university of North Carolina, 1979.
Hardy, Charles, Painting in sound: Aural history and audio art, come in Oral History: The challenges of dialogue, Edited by Marta Kurkowska-Budzan Krzysztof Zamorski John Benjamins Publishing Company, 2009.
Grele, Ronald J., Moving Without Aim: Methodological and Theoretical Problems in Oral History, Envelopes of sound, Chicago: Precedent Publishing, 1983.
Nevins, Allen, Oral History: How and why it was Born, Oral History An Interdisciplinary Anthology, Edited by David K. Dunway and willa K.Baum, Second Edition, Altamira press, 1996.
Obrien, Sharon, A short Reflection On Oral History Memoire and Oral history, The Oral History Review, Vol. 25, 1998.
Hamilton, Paula and Linda Shopes, Oral History and Public Memories, Philadelphia: Temple University Press, 2008.
Portelli, Alessandro, “The Death of Luigi Trastulli: Memory and the Event,” in The Death of Luigi Trastulli and Other Stories: Form and Meaning in Oral History, Albany: State University of New York Press, 1991.
Schwarztein, DORA, Oral History in a Museum of Terror, Reflections on the representation of the past and the presentation of testimonies, TEXTOS DE HISTORIA, vol. 10, n* 1/2, 2002.
Thomson, Alistar, “International perspective on Oral History”, Journal of American History, 1988.
Hareven, Tamara, “the Search for Generational Memory,” Tribal Rites in Industrial Society, 1978.
1- oral History
2- Interdisciplinary
[3] - Informal History
[4]Deep Memory
[5] -http://www.911memorial.org/oral-histories-
[6] Territory of terror
[7] top secret
[8] http://territoryterror.org.ua/en/
4 http://www.northwestern.edu/class-descriptions/4580/WCAS/HISTORY/393-0/34279.html
5 www.palgrave.com/page/.../postmemories-of-terror-/..
[11] - http://www.habilian.ir/fa/
[12] - http://www.nejatngo.org/fa/