یکی از کانالهای اطلاع رسانی منافقین چند روز قبل از قول همسر سرکرده مفقود گروهک منافقین اعلام کرد: «بزرگترین تهدید رژیم برخلاف تبلیغاتش دشمن خارجی نیست؛ بلکه قیامهای کمین کرده در دل جامعه ایران است. قیامهایی که در اشتیاق و عطش مردم ما به آزادی، دموکراسی و برابری ریشه دارند.»
در بررسی این اظهار نظر که مربوط به تیرماه سال 96 و تجمع منافقین در پاریس است، باید گفت جدا از خندهدار بودن کاربرد عبارت «قیامهای کمین کرده در دل جامعه ایران»؛ ادعایی که حتی شبکههای تلویزیونی اروپایی و آمریکایی نیز اغلب اینگونه حرکتها را ساماندهی شده از بیرون از ایران و فاقد ریشههای مردمی میدانند، نکته قابل توجه در اظهارات همسر سرکرده منافقین اعترافی است که مریم رجوی خواسته یا ناخواسته به آن اشاره کرد و کانال تلگرامی این فرقه نیز ناخواسته و به تازگی آن را بازنشر کرده است و آن هم عدم توانایی هر گونه قدرت خارجی نظامی و از جمله مقاوت «زپرتی» منافقین برای نابودی نظامی جمهوری اسلامی است و نشان میدهد وی علاوه بر آشکارسازی مکنونات قلبی خود در مورد ناتوانی آمریکا و دیگر دشمنان ایران برای نابودی حکومت ایران (علیرغم شعارهای همیشگیاش) از یک سال قبل، دیگر معتقد است ایران را نه آمریکا، نه عربستان و دلارهای نفتیاش و نه توهمات خودبزرگ بینی منافقین میتواند شکست بدهد. این اعتراف ناخواسته اگر چه ممکن است دیگر تکرار نشود اما به هر حال میتواند به عنوان سندی از اعتراف ناخواسته منافقین برای عجز و ناتوانی در تغییر نظام ایران، در دل تاریخ ثبت شود زیرا اگر در غیر این صورت بود، مریم رجوی حداقل از اعضای پیزوری و پوشکی خود نیز در کنار کاربرد عبارت «قیامهای کمین کرده در دل ایران»، به عنوان بزرگترین تهدید «رژیم ایران» یاد میکرد. این اعتراف ناخواسته را اگر به سمت و سوی گذشته اظهار نظرهای مسعود و مریم رجوی و اظهار نظر تطمیع شدگان اروپایی، آمریکایی و عربشان بکشانیم، ابعادی برجستهتری خواهد یافت. البته این اظهارنظرها آنقدر فراوان است که در اینجا تنها به مشت به عنوان نمونهای از خروار اشاره میکنیم.
دی ماه 4 سال قبل بود که لیندا چاوز، دستیار رییس جمهور وقت آمریکا و رییس مرکز فرصتهای برابر آمریکا، از مریم رجوی به عنوان بزرگترین چالش و تهدید نظام جمهوری اسلامی ایران یاد کرد. البته به واقع و به دلیل مخفی بودن ابعاد بده بستانهای منافقین با مجیزگویانشان، نمیتوان در مورد رقم دقیق دریافتی این شخص از منافقین اظهار نظر کرد اما یک پای هر حرف و حدیث در هر تجمع منافقین، آلترناتیوبودن و تمجید از توان این گروهک برای جایگزینی در ایران از یک سو و ترس حکومت ایران از قدرتهای خارجی و منافقین است!
خود مریم رجوی نیز در توهمات هپروتی خود اظهار نظرهای جالبی در مورد جایگاه گروهک پوشکیاش داشته و اینگونه میگفت: «جنبشی که ما اداره میکنیم برای رژیم ایران بسیار خطرناک است. مردم ایران یک آلترناتیو دموکراتیک دارند.»
مریم رجوی طی سالهای اخیر همواره با شعار تکراری ضرورت تغییر در ایران، بلافاصله از آلترناتیو بودن فرقۀ دچار بیاختیاری و تکرر ادرار خود به عنوان مهمترین دشمن ایران یاد کرده بود.
رجوی البته دهم تیرماه امسال نیز در گفتگو با شبکه فاکس نیوز، برخی نگرانیها و دغدغههای خود در مورد حکومت ایران را مطرح کرده بود. در همان گفتگو شبکه فاکس نیوز در اظهارنظری خاص، از منافقین به عنوان «بزرگترین گروه ایرانیان مخالف رژیم» یاد کرده بود. در همین تاریخ البته برای اظهارنظرگیری از چهرههای تمام شده سیاسی از اقسینقاط دنیا نیز منافقین قطعا ارقام بسیار سنگینی هزینه کردند؛ افرادی همانند نیوت گینگریج رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا، رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، بیل ریچاردسون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، استفان هارپر نخست وزیر پیشین کانادا و... که منافقین فقط و فقط برای چند جمله مدیحه سرایی آنها از فرقهشان، دهها هزار دلار برای هر کدام از این چهرهها هزینه کردهاند.
اعتراف تیرماه سال گذشته مسعود رجوی که یکی از کانالهای کم مشتری این فرقه به تازگی و از روی ناشیگری آن را بازنشر داد نشان میدهد منافقین سالها است به این باور رسیدهاند که در خاطر مردم ایران محلی از اعراب ندارند و به جای مقاومت در برابر نظام ایران باید در برابر مصرف بالای پوشک مقاومت کنند. آنها بیشتر از آنکه آلترناتیو باشند یا به شکست ایران بزرگ از دولتهایی همانند آمریکا یا عربستان امیدوار باشند، حالا حداقل لازم است این تصویر را تبیین کنند که چگونه میخواهند در صورت آلترناتیوبودن، ایران را اداره کنند؟ با پیرمردان و پیرزنان رو به موت یا با استفاده از پیشگوییهای همیشه شکست خورده مسعود مفقود یا همسر تروریستش؟