1200نفر باقی‌مانده در اشرف چه کسانی هستند؟

Monafeghin Aslaheهمانطور که گمان می‌رفت تصمیم دولت عراق برای اخراج اعضای منافقین از این کشور در مرحله اجرا با چالش‌های زیادی روبه‌رو شده است. هر چند تاکنون 5گروه از اعضای پادگان اشرف، یعنی در حدود 2هزار نفر به کمپ لیبرتی منتقل شده‌اند، اما تخلیه اشرف به‌عنوان اولین مرحله در پروسه اخراج، حدود 4ماه است که متوقف شده است.

البته انتظار می‌رفت که تخلیه پادگان اشرف مهمترین و زمانبر‌ترین مرحله اخراج باشد و به گفته نمایندگان پارلمان عراق پس از انجام کامل این مرحله، دیگر چالش عمده‌ای سر راه اخراج منافقین از خاک عراق وجود نخواهد داشت. هر چند که باید توجه داشت پس از تخلیه اشرف مشکلات دیگری نیز مطرح خواهد شد که فقط یکی از آنها، مطابق با برنامه‌ریزی سازمان‌ملل، پیداکردن کشور یا کشورهایی برای پذیرش اعضای منافقین به عنوان پناهنده می‌باشد و تلاش‌های سازمان‌ملل که از مدت‌ها قبل برای جلب همکاری کشورهای پناهنده‌پذیر صورت گرفته تاکنون بی‌نتیجه مانده است.

به هر حال در شرایط فعلی مرحله تخلیه اشرف به لطف کارشکنی‌ها و قانون ‌ستیزی‌های سرکردگان منافقین نیمه‌کاره باقی مانده و کم‌کم دولت عراق را که تاکنون به شیوه‌ای صبورانه در این پرونده رفتار کرده است را به سمت‌وسوی برخورد فیزیکی و استفاده از زور مجبور می‌سازد.

با توجه به اینکه سرکردگان منافقین به خوبی می‌دانند راهی برای گریز از اخراج وجود ندارد و حتی به دلیل همکاری مطلوب دولت عراق با نمایندگان سازمان‌ملل امکان هیچگونه سوءاستفاده و هوچی‌گری رسانه‌ای با هدف مظلوم‌نمایی نیز وجود نخواهد داشت، چرا به یکباره و با ارائه بهانه‌هایی واهی از قبیل نبود امکانات در کمپ لیبرتی با عنوان «نبود حداقل‌های انسانی!» روند جابجایی را متوقف کرده‌اند؟

بررسی برخی ابعاد و آرایش جبهه منافقین در این مرحله، کمک می‌کند تا زوایای پنهان اقدام منافقین در جلوگیری از انتقال، آنهم در شرایطی که قسمت اصلی جابه‌جایی صورت گرفته، را روشن کنیم.

از مسائل سوال‌برانگیز در این مرحله کیفیت و چگونگی گزینش اعضای اشرف از سوی سرکردگان این گروهک برای تقدم‌وتأخر در انتقال به کمپ لیبرتی است. به عبارت دیگر سوال اینجاست که باتوجه به ساختار تشکیلاتی منافقین، چه تفاوتی در جایگاه و کیفیت اعضای منتقل شده، که به اختیار سرکردگان این گروهک انتخاب می‌شدند، با 1200نفر اعضای باقی‌مانده در اشرف وجود دارد؟

پاسخ به این سوال بررسی چند احتمال را با خود به همراه دارد که در واقع نوعی گمانه‌زنی در خصوص تحلیل سرکردگان منافقین از شرایط آینده و وضعیت موجود نیز هست.

احتمال اول اینکه باقی‌مانده‌ها در اشرف اعضای باسابقه‌ای باشند که به لحاظ رتبه‌بندی تشکیلاتی از جایگاه‌ها و موقعیت‌های حساسی برخوردار بوده‌اند و از این رو هر یک اطلاعات ارزشمند و محرمانه‌ای را در اختیار دارند. اگر این فرض را بپذیریم باید اینگونه تحلیل کنیم که رجوی خروج نیروها از اشرف را به مثابه از دست رفتن آنها می‌داند و امیدی چندانی به حفظ تشکیلات بعد از فروپاشی اشرف ندارد، از این رو 2هزار نیروی کم‌خاصیت‌تر خود را زودتر از دست داده است. پس رجوی احتمال جدایی و پراکنده‌شدن اعضای حاضر در لیبرتی که به‌معنی افشاگری این اعضا پس از جدایی است، را در ذهن خود دارد. با احتساب اینکه گروهک منافقین تاکنون بیشترین ضربات را از افشاگری‌ جداشده‌ها دریافت کرده است، این فرض که نفرات کم ارزش‌تر و کم اهمیت‌تر برای تشکیلات رجوی زودتر به لیبرتی رفته‌اند، از یک سو اینگونه توجیه می‌شود که هزینه جدایی آنها در مقایسه با 1200نفر باقی‌مانده کمتر است. از سوی دیگر رجوی خیلی خوب می‌داند که باقی‌مانده‌‌های اشرف نیز به اختیار یا به زور باید به زودی از این پادگان خارج شوند و همانگونه که فرض گرفتیم از دست‌رفتن این افراد هزینه‌ای سنگین برای تشکیلات منافقین خواهد داشت، پس باید به طریقی از این امر جلوگیری شود. پیش‌بینی روش رجوی برای این منظور همان احتمال تصمیم منافقین برای بروز درگیری را تقویت می‌کند. گذشته از اینکه درگیری فرصتی برای سوءاستفاده‌های بعدی رجوی در اروپا ایجاد می‌کند، در خلال خود یک تصفیه فیزیکی برای فرقه رجوی محسوب می‌شود که تا حدود زیادی از تهدید جداشده‌ها رهایی می‌یابد. ضمن اینکه براساس همان فرض وجود 1200نفر نیروی پایبند‌تر و مهمتر در اشرف، درگیری با بهره‌گیری از این افراد ممکن‌تر است. به عبارت دیگر کسانی که زاویه و مخالفت کمتری با سازمان و رجوی دارند راحت‌تر جلوی گلوله می‌روند!

اما فرضیه دوم عکس فرضیه اول است، بدین معنی که رجوی خیلی بیشتر از آنچه که در فرضیه اول گفته شد، به حفظ تشکیلات بعد از فروپاشی اشرف امیدوار است و از زمانی که از حفظ پادگان اشرف ناامید شد، پایبندترین نفرات خود را انتخاب کرد تا در مراحل اول تا پنجم به لیبرتی منتقل شوند(1). او با اتکا بر این واقعیت که در نهایت امر هیچ کشوری حاضر به پذیرش اعضای سازمان تروریستی‌اش نخواهد بود، به این نتیجه رسیده که بالاخره از این خلاء استفاده خواهد کرد و نفرات خود را به صورت متمرکز به پایگاهی دیگر در یکی از کشورهای منطقه منتقل خواهد نمود. بر پایه این فرض، اکثریت 1200نفر باقیمانده نیز از مخالفینی تشکیل شده‌اند که در صورت دستیابی به فرصت و فضای آزاد به سرعت از تشکیلات جدا خواهند شد. پس رجوی قصد دارد با بهره‌گیری از عده قلیلی از بهترین نیروهایش که در اشرف مانده‌اند (شاید کمتر از 100نفر) تا اوضاع را کنترل نمایند، 1200نفر باقی مانده را وادار به درگیری با پلیس عراق نماید و از این خلال با یک تیر 2نشان بزند. اول اینکه هم از شر تهدید این 1200نفر در آینده رهایی یابد و دوم اینکه با ایجاد یک درگیری فیزیکی و خونریزی گسترده آینده سازمان خود را تضمین کند. اتفاقاً این روش رجوی با اتکا به نمونه‌هایی از قبیل درگیری با پلیس عراق در 19فروردین90 از طریق به کشتن دادن ناراضیان و به دنبال آن سوءاستفاده از هوچی‌گری رسانه‌ای در این اتفاق، مسبوق‌به سابقه نیز هست.

ناگفته نماند که احتمال سومی ‌هم وجود دارد که متشکل از هر دو احتمال قبلی است. براساس این احتمال رجوی شرایط را به گونه‌ای چیده است که هم تاحدی ظرفیت استفاده از 2هزار نفر حاضر در لیبرتی وجود داشته باشد و هم تا حدی راه‌کاری برای فرار از افشاگری جداشده‌ها دراختیار باشد. اما باید توجه داشت آنچه که به دولت عراق مربوط می‌شود تمایل منافقین برای ایجاد درگیری است که البته نقطه مشترک همه احتمالات موجود است. سوابق رجوی هم به خوبی نشان می‌دهد که او این وضعیت را فرصتی برای اجرای آخرین حربه خود می‌داند و با اعتقادی که به سوءاستفاده از خون اعضایش دارد، یقیناً بدون درگیری دست از اشرف نخواهد کشید. زیرا تشکیلات او در مسیری افتاده که به زودی سیاست به کشتن دادن اعضا را نیز از سبد امکانات خود از دست می‌دهد و به عبارتی این آخرین فرصت برای اجرای حربه‌ای است که خیلی به آن اعتقاد دارد.

با همه این اوصاف باید از عملکرد دولت عراق در اخراج منافقین تا این مرحله تقدیر کرد که غیر از اتخاذ موضع قاطع به گونه‌ای با سازمان ملل هماهنگ بوده و همکاری کرده که منافقین را مجبور ساخته به سازمان ملل نیز برچسب برخورد جانبدارانه و خط‌گیری از سوی نظام ایران(!) را بزنند. و در پایان نیز باید یادآور شد که همین رویه در همکاری با سازمان‌‌ملل باعث خواهد شد که در صورت بروز هرگونه درگیری و استفاده از زور برای تخلیه اشرف امکان هوچی‌گری و سوءاستفاده رسانه‌ای از سرکردگان این گروهک تروریست گرفته می‌شود.

پی‌نوشت:

1. رجوع به سوابق خبرها در خصوص انتقال منافقین به کمپ لیبرتی این فرضیه را تا حد زیادی تایید می‌کند؛ در خبرها ذکر شده بود که نه تنها به گفته منابع مطلع 400نفر مرحله اول تخلیه اشرف را نیروهای قدیمی و موافق سازمان تشکیل می‌دادند بلکه کسانی که از لیبرتی فرار کرده بودند نیز همین شرایط را داشتند که نمونه آن مترجم مسعود رجوی است.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29