واکنش منافقین در قبال دستگیری مریم رجوی و عاقبت

این مسئله نقطه عطف بزرگی در تاریخ فعالیت های منافقین در اروپا بود و حکایت از بی اعتمادی جهانی نسبت به این سازمان را داشت ، بنابراین سازمان تمام توان خود را برای مقابله با این جریان ، به ویژه دستگیری مریم رجوی به کار گرفت و برای این منظور حتی از انجام کارهای غیر انسانی و ضد اخلاقی نیز دریغ نمی کرد .
این سازمان پس از دستگیری مریم رجوی برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در یک اقدام ناباورانه بعضی اعضای خود را مجبور به تحصن ، اعتصاب غذا و خود سوزی نمود . این اعضای نابخرد تحت تأثیر القائات سران منافقین برای حفظ و نجات سازمان و همچنین آزادی مریم رجوی که طی سال ها او را به عنوان مظهر آزادی !! می ستودند قرار داشتند ، بنابراین در فضای به وجود آمده برای قهرمان نمایی خود و جلب ترحم دیگران اقدام به اعمالی همچون خود سوزی نمودند .
در چنین اوضاعی بود که دو تن از هواداران این گروهک در برابر سفارت فرانسه در رم اقدام به خودسوزی کردند ، البته اینامر با واکنش منفی رسانه های ایتالیا و افکار عمومی جهانی مواجه شد و حاصل این عمل نیز برای منافقین جز بدنامی و رسوایی چیز دیگری نبود . در تظاهراتی که هواداران سازمان در پاریس انجام دادند نیز دو زن دست به خودسوزی زدند و همچنین یک مرد منافق نیز در برابر سفارت فرانسه در لندن دست به خودسوزی زد . (1)
دکتر رضا عیدان روانشناس در مقاله ای در اینترنت درباره خودسوزی های برخی از هواداران گروه رجوی در برخی شهرهای اروپایی تحلیل روانشناختی جالبی را ارائه می کند ، او عقیده دارد : خودسوزی های اخیر هواداران مجاهدین خلق در شهرهای اروپا پیش از آن که امری داوطلبانه و اختیاری باشد ، نتیجه تربیت درون گروهی و روابط حاکم بر فضای این سازمان است که حرمت و ارزش جان انسان را در حد عنصری برای شانتاژ و منافع سازمانی تنزل می دهد . تفکر و سازمانی که بتواند افراد را به چنین کاری وا دارد به حتم پیش از آن آنها را واقف به خویشتن تباه شده و علاج ناپذیر خود کرده است . (2)
سازمان که زمانی به شدت خود را حامی آزادی افکار و عقیده و همچنین شخصیت افراد می دانست و پیرامون آن مانور تبلیغاتی می کرد ، اکنون که در شرایط بحرانی قرار گرفته بود ماهیت خود را آشکار کرده و برای آزادی یک نفر ، اعضا را با این توجیه که نجات مریم بالاتر از همه چیز است ، به کام مرگ می فرستاد .
برای روشن تر شدن زمینه های اقدام به این عمل خشونت آمیز باید به بررسی آموزش ها و برنامه هایی بپردازیم که رهبران سازمان طی سال ها آن را به اعضای پایین رتبه خود تحمیل کرده اند .
خانم نادره افشار یکی از اعضای بریده از سازمان در کتاب خود به نام زن در دولت خیال در این باره چنین توضیح می دهد : مسعود رجوی به مثابه رهبر عقیدتی سازمان مجاهدین (منافقین) از زنان و مردان پیرامونش مهره ساخته است و آنها را از عنصر انسانی عشق و دوستی تخلیه کرده است تا بتواند در خلاء موجود در قلب و روح ایشان عنصر سرسپردگی را تزریق کند .(3)
بدین گونه سازمان علیرغرم آن همه ادعاهای دموکرات منشانه خود ، اعضایی تربیت کرده بود که از عنصر انسانیت و عشق تهی و حاضر بودند بدون هیچگونه تفکر نسبت به عواقب اعمال خود به هر جنایتی حتی نسبت به خود دست بزنند تا رهبران شان مدتی بیشتر به زندگی ننگین خود ادامه دهند .
با این حال اینگونه اعمال سودی برای سازمان نداشت ، بلکه باعث می شد تا ماهیت درونی منافقین و شیوه تفکر آنان برای همگان بیشتر روشن شود ، مریم رجوی در مصاحبه ای که پس از اطلاع از خود سوزی هوادارانش انجام داد تنها به ابراز تأسف از این مسئله بسنده کرد و حتی درصدد محکوم کردن اینگونه اعمال که به طور صریح در دین مبین اسلام نیز رد شده است ، بر نیامده و در واقع با سکوت خود بر این کار صحه گذاشت .
بعضی از اعضا پس از این جریان به پرسش از خود پرداختند و وجدان و قوه تفکر آنها اندکی نسبت به اینگونه مسائل بیدار گشت ، که البته به صورت پراکنده مخالفت هایی را در گوشهت و کنار نیز از خود نشان دادند .
اما دستگاه نظارتی و سرکوب به همراه توجیه ایدئولوژیکی آنان را از ادامه مخالفت باز می داشت ، در آن صورت افراد یا دوباره به آغوش منافقین باز می گشتند و یا در زندان های سازمان حبس می شدند .
_____________________________
1.روزنامه همشهری 30/3/1382
2. مجله فجر ، شماره 396
3. نادره افشار ، پیشین